جزئیات خبر
تحلیل تکنیکال یک روش نموداری تحلیل بازار و تحلیل قیمت سهام است. در تحلیل تکنیکال قیمت سهام، وظیفه اصلی بر عهده اندیکاتورها است. اگر به نمودار قیمت سهام در بازار دقت کرده باشید، خواهید دید این نمودار از دو مؤلفه قیمت و زمان تشکیل شده است؛ بنابراین نمودار قیمت سهم، نشاندهنده مکان هندسی نقاطی است که از دو عامل قیمت و زمان تشکیل شدهاند و ما میتوانیم به کمک دادههای نمودار و با استفاده از فرمولهای ریاضی یا فرمولهای آماری، نماگرهای جدیدی را از آن خلق کنیم.
مثلا میتوانیم با استفاده از محاسبه میانگینهای روزانه قیمت، یک نماگر از میانگینهای قیمت 14 روز اخیر بسازیم. این نماگر در واقع اندیکاتور میانگین 14 روزه قیمت است.
اندیکاتورها بهبیان دیگر ابزاری هستند که با اعمال یکسری روابط ریاضی مشخص روی قیمت سهم یا حجم معاملات یا هر دو شکل میگیرند.
در تحلیل تکنیکال قیمت سهام، وظیفه اصلی بر عهده اندیکاتورها است
بهصورت جامعتر، اندیکاتورها توابع ریاضی هستند که براساس فرمولهای خاص در جهت تحلیل قیمت سهام یا تحلیل شاخصهای بازار بهوسیله ابزارهای گرافیکی ترسیم و مورد استفاده قرار میگیرند. دادههای ورودی اندیکاتورها از دادههای قیمت، حجم معاملات و تغییرات آنها در روزهای گذشته تشکیل میشود. در هر بازه زمانی اطلاعات قیمت آغاز(Open)، پایان(Close)، سقف(High)، کف(Low) یا تعدادی از مجموع این موارد در شکلگیری اندیکاتور دخالت دارند.
انواع اندیکاتورها
1- روندها (Trends)
برخی اندیکاتورها روند بازار یا جهت بازار را نشان میدهند و این روند میتواند افزایشی، کاهشی یا خنثی باشد. شاخص حرکت جهتدار یک نمونه از اندیکاتورهایی است که روند صعودی و نزولی را مشخص میکند. همچنین انواع میانگینهای متحرک، شاخص رگرسیون خطی و شاخص روند قیمت و حجم، نمونههایی از اندیکاتورهای تِرند هستند.
نمودار زیر برابری یورو و دلار را به همراه میانگین متحرک نمایی 20 روزه آن نشان میدهد. همانطور که اندیکاتور میانگین متحرک(خط قرمز) نشان میدهد، روند حرکت صعودی است.
نمودار زیر خط روند رگرسیون یا خط تعادل منحنی برابری یورو و دلار است که خط رگرسیون جهت حرکت منحنی را در میانه کانال صعودی نشان میدهد.
۲- اسیلاتورها (Oscillators)
اسیلاتورها یا نوسانگرها به مجموعهای از اندیکاتورها اطلاق میشود که هدفشان درک و سنجش میزان هیجان خریداران و فروشندگان است. در حقیقت اسیلاتورها سعی دارند دماسنج هیجانات خریداران و فروشندگان فعال در سهام باشند و ما را از میزان هیجان خریدوفروش حاضر در معاملات آگاه کنند. همچنین اسیلاتورها اندیکاتورهایی هستند که حول یک خط مرکزی یا میان سطوح معینی نوسان میکنند و معمولاً به دو دسته اسیلاتورهای مرکزی و نواری تقسیم میشوند. همانطور که اشاره شد دو لغت اندیکاتور و اسیلاتور هممعنی و مترادف نیستند، بلکه اسیلاتورها یکی از زیر مجموعههای اندیکاتورها محسوب میشوند و این اولین تفاوت اسیلاتور و اندیکاتور است.
اسیلاتورهای مرکزی: در اسیلاتورهای مرکزی منحنی در بالا و پایین یک نقطه یا خط مرکزی نوسان میکند و برای شناسایی قدرت یا ضعف حرکت قیمت بکار میرود؛ بهطوریکه حرکت به بالای خط مرکزی تغییر قیمت صعودی و حرکت به پایین خط مرکزی تغییر قیمت نزولی را نشان میدهد. اندیکاتور MACD و ROC نمونههایی از یک اسیلاتور مرکزی هستند که بالا و پایین خط صفر نوسان میکنند.
اسیلاتورهای نواری: این اسیلاتورها برای شناسایی سطوح اشباع خرید و تعریف دیگر از روند صعودی و نزولی اشباع فروش طراحی شدهاند. از آنجاییکه این اسیلاتورها بین دو حد مشخص نوسان میکنند، استفاده از آنها درحرکتهای روند دار مشکل است. اسیلاتورهای نواری برای بازارهایی که روند مشخص ندارند یا محدودهای جهت معامله دارند بهتر عمل میکنند.
اندیکارتور RSI و اندیکاتور استوکاستیک، دو نمونه از اسیلاتورهای نواری هستند. در RSI نوارهای اشباع خرید و اشباع فروش بهترتیب در 70 و 30 تنظیم میشوند؛ بهطوریکه اگر منحنی RSI به زیر 30 برود نمایانگر قیمت در منطقه اشباع فروش است و اگر این منحنی بالای 70 قرار گیرد نمایانگر قیمت در منطقه اشباع خرید است. در نوساننمای استوکاستیک حرکت منحنی به بالاتر از 80 و پایینتر از 20 به ترتیب منطقه اشباع خریدوفروش است.
نمودار بالا برابری دلار در مقابل ین ژاپن است. علاوه بر نمودار قیمت، نمودار شاخص قدرت نسبی(RSI) نیز ترسیم شده است. مطابق هر دو نمودار در زمانهایی که بیشازاندازه برابری دو ارز افزایشیافته و خرید سرمایهگذاران در منطقه اشباع خرید قرار دارد، نمودار RSIنیز بالای 70 است و در مقابل در زمانهایی که این نسبت برابری با کاهش انجام شده، فروش سرمایهگذاران در منطقه اشباع فروش است، نمودار RSI نیز پایینتر از 30 قرار دارد.
۳- حجم (Volume)
دستهای از اندیکاتورها هستند که حجم و ارزش معاملات را نیز مورد آنالیز قرار میدهند، مثلا در روندهای صعودی افزایش قیمت و افزایش حجم معاملات نشانه استحکام روند است و در مقابل افزایش قیمت و کاهش حجم نشانه واگرایی و ضعف روند و برگشت احتمالی قیمت است.
اندیکاتور جریان سرمایه(MFI)، اندیکاتور حجم تعادلی OBV و اندیکاتور تجمع و توزیع نمونههایی از اندیکاتورهای مرتبط با حجم هستند.
بیلویلیامز برای اینکه بتواند درک صحیحی از روانشناسی بازار داشته باشد، روش معاملهای مختص به خود را توسعه داد
۴- اندیکاتور بیل ویلیامز (Bill wiliams)
مجموعهای از اندیکاتورهایی که بیل ویلیامز خالق آنها بوده و به احترام تلاشهای وی در یک خانواده قرار گرفتهاند، این شاخصهای ارائه شده بهواسطه استراتژیای که توسط بیل ویلیامز، معاملهگر اسطورهای، معرفی شدند خلق شده است. بیلویلیامز برای اینکه بتواند درک صحیحی از روانشناسی بازار داشته باشد، روش معاملهای مختص به خود را توسعه داد. روشی که مبنایش استفاده از راهی منطقی برای تحلیل بازار و برهان غیرمنطقی آشفتگی است. شناخته شدهترین اندیکاتور این خانواده اندیکاتور Aligator است. البته در این خانواده دو اسیلاتور نیز وجود دارد،Accelerator Oscillator و Awesome Oscillator که در بازار ایران کمتر استفاده میشود.
اندیکاتورها را بهگونهای دیگر نیز میتوان تقسیمبندی کرد:
اندیکاتور تأخیری(Laging)
این اندیکاتورها در روندهای بلندمدت بهترین قابلیت را دارند و در کوتاهمدت اخطارهای تغییرات قیمت را نمیدهند و صرفا به ما نشان میدهند که قیمت در روند صعودی یا روند نزولی قرار دارد. اندیکاتورهای دنبالهرو یا اندیکاتورهای پیروی روند، روند اخطارهای خریدوفروش را دیر صادر میکنند، ولی با عدم توجه به تغییر جهتهای مقطعی و کوتاهمدت ریسک معاملهگر را کمتر کرده و او را در سمتی که بازار قرار دارد، نگه میدارند. اندیکاتور MACD یک اندیکاتور تأخیری است.
اندیکاتور پیشرو(Leading)
این نوع از اندیکاتورها برای پیشبینی سریعتر نرخها و تغییر جهتهایی که بعداً انجام خواهد شد به شما بیشتر کمک میکنند. اندیکاتورهای پیشرو اساساً وظیفه اندازهگیری مقدار خریدها و فروشهای هیجانی مثلا یک جفت ارز را دارا هستند و با فرض اینکه یک جفت ارز در این مناطق قصد تغییر در مسیر حرکتی خود را دارد استفاده از اندیکاتورهای پیشرو میتوانند این تغییر جهت را هشدار دهند. اندیکاتور شاخص قدرت نسبی یک اندیکاتور پیشرو است.
آموزش خطوط روند
مفهوم روند به طور قطع یکی از اصول تحلیل تکنیکال می باشد. تمام ابزارهای تکنیکی از قبیل الگوها، میانگین های متحرک، حمایت و مقاومت ها…تنها با هدف کمک به اندازه گیری روند قیمت به وجود آمده اند. اغلب اصطلاحات رایجی از قبیل همیشه در جهت روند معامله کنید، هرگز با روند نجنگید یا روند دوست توست…را زیاد شنیده ایم. بنابراین بسیار واضح است که این مبحث از اهمیت زیادی برخوردار است.
از بعد کلی به طور ساده، روند جهت قیمت را در بازار نشان می دهد. البته این روند هرگز در یک خط راست و در یک جهت خاص حرکت نمی کند. تغییرات بازار به صورت یکسری از حرکات زیگزاگ مشخص می شود. این زیگزاگ ها همانند یکسری موج های پی در پی می باشند که شامل موج های صعودی و موج های نزولی می باشند. برایند حرکات این موج های صعودی و نزولی روند بازار را تشکیل می دهد که شامل روندهای صعودی، نزولی و خنثی می باشد. روند صعودی از یک سری موج های بالارونده تعریف می شود و روند نزولی از یک سری موج های پائین رونده تشکیل شده و روند خنثی شامل موج هائیست که جهت خاصی ندارد و به صورت مستقیم حرکت می کنند. به اشکال زیر توجه کنید:
بنابراین متوجه شدیم که علاوه بر دو روند صعودی و نزولی، روند سومی به نام روند خنثی وجود دارد که نماینگر مساوی بودن عرضه و تقاضا در یک دوره زمانی می باشد بدین معنی که نیروی عرضه و تقاضا به یک تعادل نسبی رسیده اند. بعضی کارشناسان به این نوع روند می با نام بازار بدون روند می شناسند.
معامله گران بر اساس سه روند فوق، دارای سه انتخاب هستند: خرید – فروش یا اینکه خارج از بازار نظاره گر باشد. در بازار صعودی خرید، در بازار نزولی فروش و در بازار خنثی بهت است که معامله گران بدون معامله خارج از بازار باشند.
در حقیقت تعداد نامحدودی روند وجود دارد که در فعل و انفعال با یکدیگر هستند. از روندهای کوتاهی که فقط چند دقیقه تا چند ساعت را در بر می گیرند گرفته تا روندهای بلند مدت ۵۰ تا ۱۰۰ ساله. در واقع هر روند (از کوتاه تا بلندمدت) قسمتی از روند بزرگتر را تشکیل می دهد. هر روند می تواند جزئی از روند بزرگ بعدی محسوب شود. برای مثال روند متوسط می تواند یک تصحیح در روند بزرگ پس از خودش شناخته شود. در روندهای بزرگ، به طور معمول روند قبل از ادامه مسیر خود، در حدود یک یا دو ماه خود را تصحیح می کند.
این روند تصحیح خود می تواند شامل روندهای کوتاه مدت تر که همان موج های صعودی و نزولی کوتاه مدت هستند باشد. در واقع “هر روند جزئی از روند پس از خودش می باشد و در همان حال خودش می تواند شامل روندهای کوچک دیگری نیز باشد.
خط روند یکی از ساده ترین و در عین حال مفیدترین ابزارهای تکنیکی است که تحلیل گران تکنیکی از آن استفاده می کنند. خط روند صعودی خط صافی است که انتهای موج های نزولی (تصحیح گر) را به یکدیگر متصل می کند و شیب مثبت دارد. خط روند نزولی نیز خط صافی است که انتهای موج های صعودی (تصحیح گر) را به یکدیگر متصل می کند و شیب منفی دارد. به شکل های زیر توجه کنید.
باید توجه داشته باشید که برای ترسیم درست یک خط روند حداقل سه نقطه تصحیحی داشته باشیم تا خط به آنها برخورد کند. در واقع نقطه سوم اعتبار خط روند را تایید کرده و روند مسیر اصلی خود را طی می کند. یکی از مفاهیم اولیه روند این است که روند دوست دارد جهت خود را حفظ کند. در نتیجه هنگامیکه روند شیب مطمئنی به خود می گیرد که این شیب به وسیله خط روند قابل تشخیص است به طور معمول روند در همان شیب باقی می ماند.
خط روند نه تنها حد نهائی مراحل تصحیح روند را مشخص می کند بلکه شاید به عنوان یک کاربرد مهمتر بتوان زمان تغییر جهت روند را نیز از روی آن پیش بینی کرد. تا زمانیکه خط روند شکسته نشده باشد از آن می توان به عنوان محدوده خرید یا فروش استفاده کرد.
روندها تا زمانیکه اخطارهای قطعی بازگشت را دریافت نکنند به حرکت خود ادامه می دهند. ماهیت این اصل بیان می کند که هر چیز متحرکی تمایل به حفظ جهت حرکت خود دارد مگر اینکه یک نیروی خارجی سبب تغییر جهت و شکسته شدن آن بشود. اندیکاتورهای زیادی وجود دارند که پایان یک روند و آغاز یک روند جدید را به ما نشان می دهند. به عنوان یک قانون عمومی، شکل گرفتن قیمت پایانی زیر خط روند در صعودی و بالای خط روند در روند نزولی بسیار مهمتر از نفوذهایی است که ناشی از نواسانات قیمت در طول روز می باشد. زمانی که قیمت پایانی به قدر کافی در خط روند نفوذ نکرده است اکثر تحلیل گران تکنیکی از دو فیلتر قیمت و زمان برای مشخص کردن اعتبار خط روند و حذف کردن اخطارهای مشکوک استفاده می کنند.
به عنوان مثال فیلتر قیمت، نفوذ ۳% قیمت پایانی می باشد و بیشتر برای شکسته شدن خطوط روند بلند مدت به کار می رود. به این معنی که برای قطعیت شکسته شدن خط روند، نفوذ قیمت پایانی به اندازه ۳% در داخل خط روند لازم است. به عنوان مثال وقتی قیمت طلا خط روند صعودی خود را در ۱۲۰۰ دلار شکسته باشد، قیمت پایان باید ۳% پائینتر از این قیمت قرار بگیرد تا شکست خط روند تایید گردد یعنی به محدوده قیمت ۱۱۶۰ دلار برسد.
فیلتر رایج دیگر فیلتر زمان می باشد که معروفترین آن قانون دو روزه می باشد. به این معنی که برای اطمینان از شکست خط روند، قیمت های پایانی باید به مدت دو روز متوالی در سوی دیگر خط روند تشکیل شوند.
خط کانال، حالت مفید دیگری از تکنیک خط روند است. بعضی اوقات روند قیمت بین دو خط موازی (خط روند و خط کانال) شکل می گیرد. همواره وقتی چنین کانالی به وجود بیاید و تحلیل گر از وجود آن آگاه شود می تواند نتایج مفیدی از این مطلب به دست آورد.
رسم کردن خط کانال نسبتا ساده است. در روند صعودی ابتدا خط روند اصلی را در امتداد نقاط پایینی روند رسم می کنیم، سپس یک خط از نقطه اول بالایی موازی با خط روند رسم می کنیم. این دو خط در ادامه مسیر قیمت ها یک کانال صعودی تشکیل می دهند. به شکل زیر توجه کنید:
خط روند چیست؟
مفهوم خط روند (Trendline) در تحلیل تکنیکال یکی از اصول پایه ای و مقدماتی است اما به طور قطع جزو تعریف دیگر از روند صعودی و نزولی مهترین ها مباحث می باشد؛ چرا که تمام ابزارهای تکنیکی از قبیل الگو هابازگشتی ، الگو های ادامه دهنده ، میانگین های متحرک، حمایت و مقاومت ها، تنها با هدف کمک به اندازه گیری روند قیمت به منظور شرکت در روندها به وجود آمده اند.
به طور ساده خط روند در بورس جهت حرکت قیمت در بازار را نشان می دهد. هر چند نمودار قیمت یک سهم هیچ وقت در یک خط راست و یا در یک جهت خاص حرکت نمی کند اما تغییرات قیمت سهم به صورت یک سری حرکات زیگزاگ مشخص می شود. این زیگزاگ ها همانند موج های پی در پی می باشند که برآیند حرکات این موج های روند حرکتی قیمت سهم را نشان می دهد.
فیلم خط روند در تحلیل تکنیکال:
انواع خط روند در بورس چیست
اینکه فکر کنید بازار تنها شامل روند های صعودی و نزولی است فکر کاملا اشتباهی است. بر اساس تعریف روند در تحلیل تکنیکال در حقیقت بازار می تواند در سه جهت صعودی، نزولی و یا خنثی حرکت کند، که تشخیص تفاوت این سه نوع روند بسیار مهم است؛ زیرا در بهترین برآورد حداقل در یکسوم مواقع قیمتها روند خنثی یا افقی به خود میگیرند.
حال که با انواع خط روند در بورس آشنا شدیم باید بدانیم که در اصل روند خنثی نمایانگر مساوی بودن عرضه و تقاضا در یک دوره ی زمانی است؛ به این معنی که نیروی عرضه و تقاضا در بازار به یک تعادل نسبی رسیده است که به همین دلیل اکثر فعالان بازار سرمایه از این بازار به عنوان بازار بدون روند هم یاد می کنند.
سهامداران عموماً وقتی بازار در حالت بدون روند قرار دارد بسیار بد کار میکنند یا حتی اصلاً کار نمیکنند؛ چرا که اکثر ابزارها و سیستمهای تکنیکی اساساً برای بازاری تعریف شدهاند که در جهت بالا و پایین حرکت میکنند اما سهامداران نمیتوانند این حالت را یک مشکل در بازار یا سیستم بنامند بلکه اشکال در کسانی است که اصرار دارند تا از این ابزارها در چنین موقعیتهایی استفاده کنند درحالیکه این ابزارها اصولاً برای چنین شرایطی طراحی نشدهاند.
نحوه ترسیم انواع خط روند در بورس
روند صعودی یکسری از موج ها و حفره های بالا رونده تعریف می شود و روند نزولی بر خلاف آن از موج ها و حفره های پایین رونده تشکیل شده و روند خنثی شامل موج ها و حفره هایی است که جهت مستقیم دارند همچنین روند ها از لحاظ زمانی به سه دسته کوتاه مدت، بلند مدت و میان مدت تقسیم می شوند. بیاد داشته باشید که هرچه خط روند، بلند مدت تر در نظر گرفته شود از اعتبار بالاتری برخوردار خواهد بود.
برای رسم خط روند در بورس به حداقل ۲ نقطه نیاز داریم که این نقاط، نقاز بازگشت قیمتی یا همان پیوت ها خواند بود؛ در نتیجه خط روند با وصل کردن قله ها و یا دره های پیاپی رسم می شود.
خط روند صعودی (Uptrend line)
با وصل کردن نقاط کمینه قیمتی به یکدیگر به یک خط با شیب مثبت خواهیم رسیم که به این خط، خط روند صعودی میگویند. این خط نمایانگر حساس بودن قیمت سهم به این سطح از قیمت است؛ یعنی هر بار قیمت سهم به این خط نزدیک می شود به آن واکنش نشان داده و ممکن است دو باره در فاز صعودی قرار بگیرد.
معمولا تا زمانی که قیمت ها بالای خط روند صعودی بمانند، روند صعودی بدون تغییر میماند. تغییر قیمت و افت آن به زیر خط روند صعودی، نشان از تغییر احتمالی روند دارد.
اعتبار این خط به عواملی مانند شیب خط، حجم معاملات در زمان برخورد به خط روند، بازه زمانی (بلند مدت بودن بررسی خط روند در تحلیل ها) و تعداد برخورد ها بستگی دارد.
خط روند نزولی (Downtrend line)
برای رسم خط روند در روند های نزولی جای وصل کردن کمینه قیمتی باید بیشینه قیمتی را به هم وصل کنیم، و بعد از وصل کردن این دو نقاط بیشینه با استفاده از یک خط مستقیم به یکدیگر به خطی با شیب منفی خواهیم رسید که بیانگر خط روند نزولی خواهد بود.
خطوط نزولی مثل مقاومت ها عمل میکنند و نشان دهنده این هستند که با وجود کاهش قیمت ها، عرضه بیش از تقاضا است و معمولاً تا زمانی که قیمت ها پایین خط بمانند، روند نزولی بدون تغییر میماند و تغییر قیمت و افزایش آن به بالای خط روند نزولی تغییر احتمالی در روند را نشان خواهد داد.
در این خط هم مثل خط روند صعودی عواملی مانند تعداد برخورد، شیب خط، بررسی خط روند در بلند مدت و حجم معاملات در اعتبار آن اثر گذار است.
اعتبار خط روند چگونه سنجیده می شود؟
همانطور که اشاره شد اعتبار خط روند در تحلیل تکنیکال با عوامل متعددی در ارتباط است که در ادامه بخشی از این عوامل را برایتان معرفی میکنیم تا با رعایت کردن آنها قادر باشید خط روند های معتبرتری را رسم کنید:
۱.شیب خط روند: هرچقدر شیب خط ترسیم شده بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری، کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد. شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.
۲. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند: هرچه تعداد برخوردها به خط روند بیشتر باشد، آن خط دارای اعتبار بیشتری است.
۳. شدت کاهش (یا افزایش) قیمت سهم: در این رابطه هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (یا صعود) ثبت شود، احتمال شکست خط روند بالاتر می رود. برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(یا صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود از پتانسیل بالایی برای شکست خط روند برخوردار است.
۴. بازه زمانی بررسی سهم: شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد. برای مثال سهم X ممکن است در بازه زمانی سه ماه اخیر نزولی باشد در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی باشد و نزولی که در سه ماه اخیر داشته صرفا یک اصلاح بوده باشد؛ به همین دلیل خط روند های بلند مدت اعتبار بیشتری دارند
شرایط شکست خط روند در بورس
انواع خط روند های ترسیم شده در بورس توسط تحلیل گران این بازار ممکن است تحت شرایط و عوامل مختلفی شکسته شوند اما هر شکستی در خط روند یک شکست معتبر و یا مهم محسوب نمی شود بلکه شکست زمانی معتبر است که موارد زیر را داشته باشد:
۱. حجم معاملات در زمان شکست: حجم معاملات در زمان شکست باید بالاتر از میانگین روز های دیگر سهم باشد. اگر در زمان شکست حجم معاملات پایین باشد احتمال دارد قیمت دوباره به روند حرکت قبلی خود بازگردد و این شکست از نوع فیک (شکست دروغین) باشد.
نکته: اگر شکست با حجم بالایی رخ بدهد نشان دهنده این است که افراد زیادی این خط را به عنوان حمایت یا مقاومت قوی قبول دارند و حالا که شکسته شده این افراد در این ناحیه معاملات زیادی را انجام میدهند.
۲.کندل بزرگ و یا شکاف قیمتی: یکی دیگر از موارد بسیار مهم میزان تغییر قیمت در زمان شکست می باشد. هرچقدر درصد تغییر قیمت بیشتر باشد آن شکست معتبر تر محسوب می شود. البته اگر این شکست با شکاف قیمتی (گپ GAP ) همراه باشد اعتبارش بسیار بالاتر خواهد بود.
۳. همراه بودن شکست با یک الگو: اگر شکست با یک الگو همراه باشد آن شکست اعتبار بالاتری خواهد داشت و باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. برای مثال وقتی نمودار سهم در انتهایی یک الگوی بازگشتی از نوع سروشانه سقف می باشد، اگر نمودار قیمت خط گردن را با قدرت بالایی بشکند آن شکست اعتبار بالاتری خواهد داشت.
۴. اعتبار خط روند شکسته شده بالاست یا پایین: هرچقدر اعتبار خط روند بالاتر باشد شکست آن نیز اعتبار بالایی دارد. یعنی اگر یک خط روند که اعتبار بالایی دارد شکسته شود، آن شکست از نوع فیک نیست و یک شکست واقعی محسوب می شود و نشان دهنده تغییر روند در حرکت قیمت سهم است.
در تصویر بالا سهم بعد از چند بار واکنش به خط روند نزولی در نهایت در محدوده مشخص شده با یک کندل بزرگ و حجم معاملات قابل توجه موفق به شکست خط روند می شوند و در ادامه با تکمیل پولبک یک رشد خوب را تجربه می کند.
چطور با استفاده از خط روند معامله کنیم؟
با توجه به تمام مطالب مطرح شده در رابطه با کاربرد خط روند در بورس، به طور کلی برای معامله بر اساس این ابزار تحلیل تکنیکال دو روش عمده وجود دارد که معامله گران از آنها برای انجام معاملاتشان استفاده می کنند.
حالت اول زمانی است که قیمت در مسیر حرکتی خودش با خطوط روند برخورد می کند و قادر به شکست آن هم نیست در این مواقع معامله گران با توجه به روند جاری بازار، هنگام لمس خط روند حمایتی توسط قیمت، وارد موقعیت خرید میشوند؛ و در حالت معکوس از آن به عنوان فرصتی برای خروج از بازار استفاده می کنند.
اما حالت دوم زمانی است که خطوط روند توسط قیمت شکسته می شوند و قیمت بالاتر یا پایینتر از آنها بسته می شود که در این صورت خطوط روند خاصیت معکوس پیدا می کنند؛ مثلا خط روند نزولی که نقش مقاومت داشته پس از شکست به یک خط حمایتی تبدیل میشود و اکثر معامله گران منتظر میمانند تا قیمت به خط روند بازگردد (پولبک) و در آنجا وارد یک معامله کم ریسک میشوند.
آیا شناخت روند ها و رالی ها در بورس آسان است؟
نرخ ارز همیشه به عنوان یکی از متغیرهای تاثیر گذار بر نوسانات بازار سرمایه و ارز در ایران نمایان بوده است. جاماندن از سود های جذاب در بازار یکی از مشکلات فراوان فعالان بازار های سرمایه میباشد و به هنگام بررسی نمودار قادر به تشخیص درست روندها و رالی ها نمی باشند. چرا که امکان دارد در شروع یک روند صعودی در بازار به راحتی و با سود حداقلی ۱۰ درصدی در بازار سیو سود انجام دهند و از رشد کل سهم عقب بمانند. این نشان میدهد که سرمایه گذاران و تحلیل گران بازار سرمایه قادر به تشخیص درست وضعیت نموداری سهم نمی باشند. آنچه در این بخش می خواهیم در خصوص آن صحبت کنیم شناخت رالی و روند ها می باشد.
ابتدا به تعربف هر کدام از آنها به صورت جداگانه می پردازیم و سپس راه های تشخیص هر کدام را را بیان میکنیم:
روند چیست؟
بازار هیچ موقع در یک خط راست حرکت نمیکند و همیشه حرکاتی متفاوت و زیگزاگی دارد. برآیند حرکت امواج صعودی و نزولی در بازار را روند می گوییم. به عبارت بهتر، به گرایش حرکت قیمت در یک سمت مشخص برای یک بازه زمانی مشخص را روند گویند.
مفهوم روند یکی از اصول تحلیل تکنیکیال در بازار است که تشخیص درست روند ها و رالی ها در بازار بورس به معمله گران کمک شایانی می کند. اکنون برای شناخت روند به تعریف انواع آن می پردازیم:
انواع روند قیمت در بازار
روند صعودی :
برآیند این روند افزایش قیمت سهم است. در تشکیل آن کف ها از کفهای قبلی و سقف ها از سقفهای قبلی بالاتر می باشد.
روند صعودی
روند نزولی :
برآیند این روند کاهش قیمت سهم است. در تشکیل آن کف ها از کفهای قبلی و سقف ها از سقفهای قبلی پایین تر است.
روند نزولی
روند خنثی :
برآیند این روند خنثی است. در تشکیل آن کف ها و سقف ها به صورت نامنظم شکل میگیرند. در مجموع صعود یا نزول قیمتی خاصی را در این روند برای سهم شاهد نیستیم.
روند خنثی
مدت زمان روندها
علاوه بر اینکه روندها دارای سه جهت میباشد به سه دسته نیز تقسیم میشود:
۱- بزرگ ۲-متوسط ۳-کوتاه
در حقیقت تعداد نامحدودی روند وجود دارد به عنوان مثال روندهای کوتاهی که فقط چند دقیقه تا چند ساعت طول می کشند و یا روندهای بسیار بلندمدت ۵۰ تا ۱۰۰ ساله. حال برای شناخت روند ها و رالی ها داو برای هر کدام تعریفی آورده است:
داو روند یکساله یا بیشتر را روند بزرگ می داند و مدت زمان روند متوسط را از سه هفته تا سه ماه در نظر گرفته و هر روند کمتر از سه هفته را نیز روند کوتاه می نامد.
هر روند میتواند جزیی از روند بزرگ بعدی محسوب گردد. به عنوان مثال روند متوسط میتواند یک تصحیح در روند بزرگ پس از خودش شناخته شود. در روندهای بزرگ صعودی به طور معمول روند قبل از ادامه مسیر صعودی خود، در حدود یک یا دو ماه روند خود را اصلاح میکند. این روند اصلاحی نیز میتواند خود شامل روندهای کوتاهمدتتر که همان موجهای صعود و نزولی کوتاهمدت هستند باشد.
جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازار بورس و سرمایه می توانید به دوره جامع ثروت آفرینی مراجعه نمایید.
اعتبار خط روندها به چیست؟
در شناخت روند ها و رالی ها؛اعتبار خط روندها به عوامل زیادی ارتباط دارد و توسط عوامل مختلفی سنجیده میشود:
شیب خط :
هرچقدر شیب این خط کمتر باشد اعتبار آن روند در پایداری بیشتر است و احتمال شکست آن وجود ندارد و برعکس. شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبری تلقی می شود.
تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند:
هرچه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری می باشد.
شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم:
هرچه کندل های بلند تری در نزول و یا صعود ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود. برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش و یا صف خرید باشد و با درصد های چهار یا پنج بسته شود.
بازه زمانی بررسی سهم:
این نکته را باید در نظر گرفت که بازه زمانی انتخابی در اعتبار خط روند تاثیر فراوانی دارد. برای مثال سهم ب ممکن است در بازه زمانی سه ماه اخیر نزولی باشد در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی است و نزولی که در سه ماه اخیر داشته صرفا یک اصلاح بوده.به همین دلیل خط روند های بلند مدت اعتبار بیشتری نسبت بخ خط روند های کوتاه مدت دارند. نکته دیگر این است که معامله گران باید عمق بازاری را که در آن ترید می کنند را در نظر بگیرند و نسبت به آن بازه زمانی خود را انتخاب کنند.
رالی چیست؟
رالی زمانی است که قیمت سهام و شاخص بازار دائما رشد و یا نزول می کند. این تغییر قیمت در هر دو بازار خرسی(نزولی) و گاوی(صعودی) اتفاق میافتد که به اسم رالی بازار خرسی و رالی بازار گاوی شناخته میشوند. در یک رالی معمولا در بازه ای قیمت ها ثابت یا حتی نزولی هستند.
مفهوم رالی چیست؟
رالی معمولا به دلیل افزایش شدید تقاضا که نتیجه هجوم سرمایه گذاری در بازار می باشد اتفاق می افتد. نتیجه آن رشد قیمت سهم است. به عنوان مثال در سه ماهه ابتدای سال ۹۹ یک رالی بلند مدت برای بورس ایران اتفاق افتاد.
مدت زمان رالی و بزرگی آن به قدرت خریداران در کنار فشار فروشی است که آنها با آن مواجه هستند، می باشد. به عنوان نمنه اگر تعداد زیادی خریدار در مقابل تعداد اندکی فروشنده موجود باشد به احتمال زیاد یک رالی بزرگ را می بینیم. با این حال شناخت روند ها ورالی ها در بازدهی بازار ها بسیار با اهمیت می باشد.
چگونه رالی را تشخیص دهیم؟
کلمه “رالی” هنگام اشاره به حرکت صعودی در بازار به راحتی استفاده خواهد شد. مدت زمان آن بسته به تایم مورد استفاده بستگی خواهد داشت وبا یکدیگر فرق دارد. به عنوان نمونه برای یک تریدر روزانه (Day Trader) رالی ممکن است ۳۰-۴۰ دقیقه ابتدایی بازار باشد که قیمت ها سقف های جدید را میزنند، در حالیکه یک مدیر سبد صندوق سرمایه گذاری یک فصل (Quarter) را به عنوان رالی در نظر میگیرد. از اندیکاتور های مختلف تحلیل تکنیکال برای تشخیص آن می توان استفاده کرد.
دلایل ایجاد رالی چیست؟
برای شناخت رالی ها باید دلایل ایجاد آن را دانست. دلایل ایجاد رالی متفاوت هستند. مثلا یک رالی کوتاه مدت به دلیل اخباری که تاثیرات کوتاه مدت روی عرضه و تقاضا ایجاد می کنند تشکیل میشود. حتی خریدهای عمده یک حقوقی، معرفی یک محصول جدید و طرح توسعه توسط شرکت های معروف، منجر به رالی های کوتاه مدت در یک سهم می شود.
رالیهای طولانی تر معمولا به دلیل رویدادها و اخباری که تاثیرات بلند مدت دارند تشکیل می شود. مثلا تغییر سیاست های مالی دولت ها مانند مالیات و نرخ بهره تاثیرات بلند مدت تری روی بازار و انواع سهام دارند. اطلاعات اقتصادی که سیگنال مثبت به اقتصاد و کسب و کار یک کشور میدهند هم گاهی اوقات میتوانند سرمایه را از یک بخش به بخش دیگر منتقل نمایند.
حال برای شناخت روند ها و رالی ها و تشخیص آنها پنج روش زیر را معرفی می کنیم:
۱-ساده ترین راه : خط گراف
معامله گران معمولا راه های سخت همانند کندل شناسی و … را برای تفسیر یک چارت استفاده می کنند اما از خط گراف قافل می شوند. خط گراف به معامله گر این قابلیت را می دهد تا ورای این همه شلوغی در چارت یک سهم؛ روند و یا رالی را تشخیص بدهند.
۲- چگونه می توان از انديكاتور ای دی ايكس استفاده کرد؟
يك انديكاتوري است كه می توان براي تشخيص جهت روند در تحلیل تکنیکال به كار گرفت ADXمی باشد. اين انديكاتور شامل ۳ خط می باشد .خطوط انديكاتور قدرت روند و قدرت آن را به تحلیل گر ميگويند. اگر قدرت صعودي را خط سبز و قدرت نزولي را خط قرمز مشخص نماید سیگنال این اندیکاتور به این صورت است. وقتي كه خط سبز بالاي خط قرمز قرار دارد صعودي است و وقتي كه خط قرمز بالاتر از خط سبز باشد سيگنال نزولي است و زمانی كه قيمت رنج و خنثي میباشد دو خط انديكاتور خيلي نزديك به هم قرار میگیرند. اين انديكاتور ميتواند با انديكاتور ميانگين متحرك به خوبي تركيب شود و وقتي كه خطوط انديكاتور با هم برخورد ميكنند در خطوط ميانگين متحرك هم برخورد خطوط را معمولا داريم.
۳- كانال ها و خطوط روند
كانال ها و خطوط روند راه ديگري براي تشخيص روند ها و رالی ها هستند و این ابزار می تواند صعود یا نزول و یا رنج را در بازار مشخص کند. برای تشکیل یک خط روند یا کانال شما نیاز به حداقل ۲ نقطه تماس دارید. معامله گران عمدتا از خطوط روند براي تشخيص تغييرات آغاز روند استفاده می کنند .وقتي كه يك روند یا کانال قوي تشکیل می شود شما باید منتظر شکستن آن باشید؛ چون به اصطلاح خط روند یا کانال از هر طرف که بشکند از همان طرف روند بعدی آغاز می شود. همچنين خطوط روند به خاطر ويژگي هاي فوق العاده شون میتوانند به زيبايي با ميانگين ها متحرك تركيب گردند.
۴- ميانگين متحرک moving average
معروف ترين ابزار معاملاتي تحلیل تکنیکال براي تشخيص و شناخت روند ها و رالی ها در بازار ميانگين هاي متحرك هستند. این ابزار بسیار کارآمد می باشد اما باید به چند نکته دقت کرد :طول ميانگين متحرك (دوره ميانگين متحرك) روي سيگنال هايي كه از چرخش بازار ميگيريد تاثير ميگذارد. ميانگين متحرك هاي كوچك سيگنال هاي زود هنگام و غلط زيادي ميدهد همچنين به حركت هاي كوچك بازار خيلي سريع واكنش ميدهد .ميانگين متحرك هاي كند( با دوره بالا) خيلي دير سيگنال میدهند يا به شما كمك ميكنند كه روند را مدتي بيشتر همراهي كنيد و نويز ها را فيلتر ميكند. شما می توانید در يك روند صعودي قيمت هميشه به خوبي بالاي ميانگين متحرك مي ايستد و وقتي كه ميانگين متحرك را قطع ميكند وارد حالت رنج ميشود.
قيمت خيلي توجه به ميانگين متحرك نمینماید چون در وسط رنج قرار گرفته است. اگر ميخواهيد از ميانگين متحرك به عنوان يك فيلتر استفاده نمایید، ميتوان ميانگين متحرك ۵۰ را در تايم فريم روزانه قرار داده و سپس فقط دنبال معاملات در جهت ميانگين متحرك روزانه در تايم فريم هاي پايينتر بگردیم.
۵ -قله ها و دره ها
اين روش مورد علاقه اکثر معامله گران در تحليل تکنیکال چارت ها است كه خيلي ساده است و همان چيزي ست كه شما احتياج داريد. دراین روش شما کافیست دره ها و قله ها را به درستی تشخیص دهید. با این روش می توانید حالت صعودی و یا نزولی یک سهم را طبق روش زیر تشخیص دهید:
صعود: قله اي بالاي قله قبلي به تشکیل میشود( يعني هاير هاي بعد از هاي ) چون خريدار ها در اكثريت بوده و قيمت را افزایش میدهند. همچنین دره ها هم بالاي دره قبلي شکل میگیرد( هاير لوي داريم بعد از لو ها) چون خريدار ها به خريدهای تعریف دیگر از روند صعودی و نزولی سنگین خود ادامه داده و قيمت را به بالا میکشند.
نزول: در ه اي پايين دره قبلي به وجود می آید ( يعني لور لو بعد از لو داريد) چون فروشندگان در اكثريت هستند و قيمت را پايين مي برند و قله ها هم زير قله قبلي تشكيل مي شود ( لورهاي بعد از هر هاي)
تركيب بهترين ابزار های معامله گری
با توجه به توضیحات داده شده در بالا؛ می توان فهمید بهترین روش شناخت روند ها و رالی ها و تشخیص آنها ترکیب مناسب انواع روش ها، اندیکاتور ها و … می باشد.
معرفی الگوهای وج؛ ترید ارز دیجیتال با استفاده از الگوی کنج صعودی و نزولی
الگوهای معاملاتی نورِ دنیای ترید هستند و بخش مهمی از تحلیل تکنیکال را تشکیل میدهند. الگوها کاربرد زیادی در ترید داشته و چراغِ راه تحلیلگران در جادهای سرد و تاریک هستند. استفادهی صحیح از این الگوها منجر به موفقیت شما در ترید خواهد شد و شما را از دیگر تریدرها متمایز میسازد. امروز اینجا هستیم تا به بررسی دو الگوی دیگر یعنی معرفی الگوهای وج بپردازیم. با ما همراه باشید.
الگوی کنج چیست؟
پیش از معرفی الگوهای وج بهتر است به این سوال که الگوی وج چیست پاسخ بدهیم. الگوی وج به روندی از بازار که درهنگام ترید مشاهده میشود اشاره دارد. در واقع این الگو با یک رنج قیمت باریکِ صعودی یا نزولی ایجاد میشود.
الگوی وج در چه شرایطی تشکیل میشود؟
الگوی وج در بالا یا پایین یک روند تشکیل شده و به 3 الی 4 هفته زمان برای تشکیل شدن نیاز دارد. این الگو از یک شیب کَج تشکیل شده که به همین ترتیب بالا یا پایین میرود.
تغییر روند با الگوهای کنج
الگوهای وج معمولا بهعنوان الگوهای تغییر روند شناخته شده و از خط حمایت و مقاومت تشکیل شدهاند. این خطوط تا زمانی که یکی از خطوط روند حمایت یا مقاومت به دامنه برخورد کرده در مسیر باریک شدن قرار میگیرند. در نهایت روند با حجم زیادی معکوس میشود.
الگوهای وج بهعنوان الگوهای تغییر روند شناخته میشوند
در واقع احتمال معکوس شدن و تغییر روند با مشاهدهی این الگو وجود داشته و الگوهای وج اولین سرنخِ مهم تغییر روند هستند.
الگوهای وج چه کاربردی در بازار ارزهای دیجیتال دارند؟
بازار ارزهای دیجیتال از نمودارهای مختلف تشکیل شده و هرجا که نمودار باشد، الگوهای وج نیز حضور دارند. الگوهای وج بیشترین کاربرد را در تریدرهای نوسانی داشته و تریدرها میتوانند از تشکیل شدن الگوهای وج در بین خطوط همگرایی استفاده کنند. با این حال بهتر است صبر کنید تا الگوها بهطور کامل تشکیل شوند.
با شکسته شدن خط روند بالایی احتمال افزایش قیمت وجود داشته و میتوانید از این فرصتهای معاملاتی استفاده کنید.
در بازار ارزهای دیجیتال، شناسایی الگوهای وج بهمعنای شناسایی فرصتها برای کسب سود بیشتر است. معاملهگران الگوهای وج را تشخیص داده و درآمد زیادی از آن کسب میکنند.
بهعنوان مثال بیت کوین در ژوئن 2019 و زمانی که در سطح قیمت 14 هزار دلار معامله میشد یک الگوی وج نزولی تشکیل داد و سرمایهگذاران با استفاده از این فرصت سود مناسبی کسب کردند.
انواع الگوهای کنج
الگوهای وج از دو مدل به شرح زیر تشکیل شدهاند که در ادامه به بررسی کامل و دقیق هر دو مدل میپردازیم.
- الگوی کنج صعودی
- الگوی کنج نزولی
الگوی کنج صعودی
این الگو معمولا هنگام بازار صعودی ایجاد شده و بیانگر سیگنال کاهش قیمت است. با این حال ممکن است که در طول روند نزولی نیز دیده شود.
الگوی کنج نزولی
الگوی وج صعودی معمولا هنگام بازار نزولی تشکیل شده و بهمعنای سیگنال افزایش قیمت است. ممکن است این الگو درست قبل از رسیدنِ روند به پایینترین سطح خود شکل بگیرد.
الگوی وج صعودی چیست؟
الگوی وج صعودی یک الگوی نموداریست که در زمان اوج و کف قیمت تشکیل شده و دامنهی آن باریک میشود. در واقع باریک شدن دامنهی این الگو نشاندهندهی تضعیف روند صعودی است. بنابراین ظاهر شدن این الگو در روند صعودی بهمعنای معکوس شدن روند قیمت است.
مثالی از الگوی وج صعودی؛ منبع: CoinMarketCap
وج صعودی در طول روند نزولی بازار نیز تشکیل شده و شکلگیری آن بهمعنای از سرگیری مجدد روند نزولی جدید است. همچنین این الگو در زمان رسیدن قیمت به کف بالاتر نیز ایجاد شده که بهمعنای تغییر روند در بازار است.
در الگوی وج صعودی هر دو خط از سمت چپ به راست شیب دارند. علیرغم اینکه هر دو خط در یک جهت حرکت میکنند، خط پایین با زاویهی تندتری بالا رفته و نتیجهی آن منجر به همگرایی میشود. در نهایت پس از عبور از خط پایین، قیمتها کاهش مییابند. همچنین با هر افزایش قیمت، حجم معاملات کاهش یافته که نشاندهندهی کاهش تقاضای بازار در سطوح بالاتر است.
الگوی وج صعودی در بازار نزولی دقت بالاتری داشته و گاهی اوقات وج صعودی با الگوی پرچم اشتباه گرفته میشود.
الگوی وج صعودی در هر تایم فریمی ظاهر شده و بهسرعت تکمیل میشود. وج صعودی همچون یک نشانگر هشدار عمل کرده و به سرمایهگذاران توصیه میکند که مراقب قیمتهای بالا و تغییر روندهای قریبالوقوع باشند.
الگوی وج نزولی چیست؟
با پدیدار شدن کفهای پایینتر و کفهای بالاتر در دامنههای باریک، الگوی نموداری وج نزولی تشکیل میشود. این الگو در بازار خرسی پدیدار شده و الگوی تغییر روند است. در واقع باریک شدن دامنه بیانگر این است که روند نزولی در حال از دست دادن سرعت و قدرت است.
مثالی از الگوی وج نزولی؛ منبع: CoinMarketCap
همچنین این الگو گاهی اوقات در روند صعودی دیده شده که در این حالت هم یک الگوی صعودی است. بدین صورت روند رنجِ بازار باریک شده و قدرت خود را از دست میدهد تا روند صعودی بهطور مجدد از سر گرفته شود.
در الگوی وج نزولی هر دو خط از سمت چپ به راست در حال سقوط بوده و خط بالایی شیب بیشتری نسبت به خط پایینی دارد.
در نهایت میتوان گفت که الگوی وج نزولی یک الگوی صعودی پرقدرت است. همانطور که اشاره کردیم این الگو در بازار نزولی پدیدار شده و ظاهر شدن آن بهمعنای تغییر روند بازار از وضعیت نزولی به صعودی است.
همچنین پدیدار شدن الگوی وج نزولی در روند صعودی نیز بهمعنای تداوم و قدرت پیدا کردن روند صعودی است.
سخن پایانی
همانطور که مطالعه کردید، ما در این مقاله به بررسی جامع و تخصصی الگوهای وج صعودی و نزولی پرداختیم. شما همراهان متخصص توکن باز چه تجربهای از استفاده از این الگوها دارید؟ لطفا نظرات و ایدههای خود را با ما به اشتراک بگذارید. ممنون از اینکه تا پایان مقالهی معرفی الگوهای وج همراه ما بودید.
دیدگاه شما