کسب سودهای کلانتر، کاهش قیمت سربهسر محصول، کاهش هزینههای تولید و حتی افزایش رضایت مشتری میتواند به منزله اهداف بازگشت سرمایه در نظر گرفته شود.
نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست و چگونه محاسبه می شود
هر شخص یا مجموعهای که برای کاری سرمایهگذاری میکند، به دنبال بازگشت سرمایه و سودآوری است. حال این سودآوری میتواند منافع مالی یا معنوی را در پی داشته باشد. در مورد تبلیغات نیز کاملا به همین صورت است و چه از نظر عدهای، تبلیغات را هزینه بدانیم و چه از نظر برخی دیگر به چشم سرمایهگذاری به آن نگاه کنیم، به هر حال باید ببینیم سرمایه ما چه زمانی بر میگردد. به زبان ساده نرخ بازگشت سرمایه یعنی در یک کمپین تبلیغاتی نسبت سود بهدست آمده به هزینه پرداختی چقدر بوده است. بنابراین هر چه بتوانیم در ازای سرمایهگذاری انجام شده، خروجی بهتری بگیریم و از روشهای مقرونبهصرفه ولی پربازخورد استفاده کنیم میتوانیم بیشتر به بازگشت سرمایه خود امیدوارتر باشیم. […]
صفحه اصلی تبلیغات و برندینگ اصول تبلیغ نویسی نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست و چگونه محاسبه می شود
هر شخص یا مجموعهای که برای کاری سرمایهگذاری میکند، به دنبال بازگشت سرمایه و سودآوری است. حال این سودآوری میتواند منافع مالی یا معنوی را در پی داشته باشد. در مورد تبلیغات نیز کاملا به همین صورت است و چه از نظر عدهای، تبلیغات را هزینه بدانیم و چه از نظر برخی دیگر به چشم سرمایهگذاری به آن نگاه کنیم، به هر حال باید ببینیم سرمایه ما چه زمانی بر میگردد.
به زبان ساده نرخ بازگشت سرمایه یعنی در یک کمپین تبلیغاتی نسبت سود بهدست آمده به هزینه پرداختی چقدر بوده است. بنابراین هر چه بتوانیم در ازای سرمایهگذاری انجام شده، خروجی بهتری بگیریم و از روشهای مقرونبهصرفه ولی پربازخورد استفاده کنیم میتوانیم بیشتر به بازگشت سرمایه خود امیدوارتر باشیم. در واقع باید بررسی کنیم هزینهها صرف چه چیزی شده است و آیا عملکرد ما خوب بوده یا خیر.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه که با ROI) Return on Investment) نیز شناخته میشود، یکی از شاخصهای کلیدی عملکرد و معیارهایی است که میزان موفقیت یک کمپین تبلیغاتی را نشان میدهد. حتی بسیار از کارشناسان و متخصصان معتقدند زمان تدوین استراتژیهای بازاریابی و تبلیغات بهویژه در حوزه دیجیتال مارکتینگ، باید نرخ بازگشت سرمایه را به عنوان معیار اصلی در نظر گرفت و استراتژی را براساس آن تدوین کرد.
اگر بخواهیم ساده بگوییم ROI چیست، شاید بهترین تعریف برای نرخ بازگشت سرمایه، نسبت سود حاصله به میزان هزینه و سرمایه پرداخت شده باشد. البته سود به دست آمده ممکن است تنها جنبه مالی نداشته باشد و شامل موارد غیرمالی مانند برندسازی شود، ولی به صورت کلی منظور از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، درآمد و سودآوری مالی کسب و کار است.
تبلیغات سرمایهگذاری است و نمیتوان آن را از اولولیتهای کاری خارج کرد، ولی بیتردید در دنیای امروز که هر هزینهای باید حساب شده باشد و وقتی دست کسب و کارها به ویژه استارتاپها برای هزینه کردن باز نیست، طبیعی است که بخواهند سرمایه خود را به بهترین شکل هزینه کنند. بنابراین اینجاست که نرخ بازگشت سرمایه (ROI) اهمیت بسیار زیادی پیدا میکند.
به کمک ROI نهتنها میتوانیم ببینیم هزینههای تبلیغاتی صرف چه موضوعاتی شده و چگونه این هزینهها باید خرج شود، بلکه میتوانیم عملکرد تیم بازاریابی را نیز بسنجیم و ببینیم تا چه اندازه توانستهاند بهینه عمل کنند.بازگشت سرمایه، «ROI» یا «Return On Investment» همانطور که از نامش پیدا است به ما نشان میدهد که چقدر از سرمایهگذاری ما بر تبلیغات برمیگردد. درواقع بازگشت سرمایه به ما نشان میدهد که عملیات تبلیغاتی که انجام میدهیم چقدر اثرگذار است و چقدر سود ایجاد میکند.
تعریف دقیق و علمی بازگشت سرمایه این است که سود حاصل از تبلیغات را منهای هزینه تبلیغات میکنیم و مقدار بهدستآمده را تقسیم بر هزینه کل تبلیغات میکنیم.
ROI چه کاربردی دارد؟
بعد از اینکه فهمیدیم نرخ بازگشت سرمایه چیست و با چه فرمولی محاسبه میشود، حالا زمان آن رسیده که ببینیم ROI چه کاربردی دارد و کجا میتوانیم از آن استفاده کنیم. شاید به راحتی بتوان کاربرد نرخ بازگشت سرمایه در سازمان و تدوین استراتژیهای بازاریابی را حدس زد.یکی از اصلیترین کاربردهای ROI زمانی است که شما میخواهید ببینید در ازای سرمایهگذاری انجام شده چه خروجیای گرفتهاید و سود به دست آمده چقدر بوده است. به عنوان مثال نرخ بازگشت ۴۰ درصد خیلی بهتر از نرخ بازگشت ۲۰ درصد است و نشان میدهد عملکرد خوبی داشتید و سود خوبی هم نصیبتان شده است.
یکی دیگر از کاربردهای ROI مربوط به زمانی است که میخواهید محصول جدیدی را روانه بازار کنید. بنابراین میخواهید بسنجید محصول جدید تا چهاندازه برایتان سودآور خواهد بود. اینجاست که بعد از عرضه محصول میتوانید به کمک ROI میزان سوددهی را ارزیابی کنید. حتی اگر امکان محاسبه ROI در برخی از بازارها وجود نداشته باشد، میتوانید با شبیهسازی گروهی از مشتریان هدف خود، نرخ بازگشت سرمایه را به صورتی تقریبی بهدست آورید.
مزایا و معایب ROI
تعیین شاخصهای کلیدی عملکرد بهویژه مواردی چون ROI که به موضوعات مالی مربوط است و پیچیدگیهای خاصی دارد کار سادهای نیست. از سوی دیگر هر شاخصی میتواند مزایا و معایب خودش را داشته باشد و محاسبه آن نیز شما را دچار چالش کند. نرخ بازگشت سرمایه (ROI) نیز از این قاعده مستثنی نیست و مزایا و معایبی دارد.
مزایای سنجش دقیق نرخ بازگشت سرمایه :
- سنجش کیفیت و میزان خروجی و سود حاصله در ازای هزینه و سرمایهگذاری انجام شده
- ارزیابی عملکرد تیم بازاریابی در بهینهسازی هزینهها و صرفهجویی در ازای گرفتن بهترین نتایج
- بررسی میزان پتانسیل و ظرفیت برنامههای بازاریابی برای بازگشت سرمایه در کوتاه یا بلند مدت
- سنجش عملکرد پلنهای مختلف بازاریابی و نحوه تعامل مشتریان و مخاطبان
- بررسی میزان ارزش یک مشتری در طولانی مدت
- ارائه محصولات جدید متناسب با سیاستهای درآمدی و سودآوری کسب و کار
مهمترین معایب ROI
- اشتباه محاسباتی در ROI میتواند باعث گمراهی مدیران در سرمایهگذاری شود
- مشکل در محاسبه دقیق سود حاصل از برخی کمپینها و مشتریها
- مشکل در تعیین میزان اثرگذاری بعضی از روشهای تبلیغاتی
- اشتباه در تشخیص منبع تبدیل کاربر به مشتری
- یک مثال عددی از بازگشت سرمایه تبلیغات
فرض کنید ۱۰۰ هزار تومان بودجه تبلیغاتی اختصاص دادهاید و تبلیغاتی را انجام دادهاید؛ درنتیجه این ۱۰۰ هزار تومان تبلیغ، ۱۱۰ هزار تومان سود خالص کسب کردهاید؛ اگر این دو عدد را از هم کم کنیم خواهیم دید که سود خالص ما از این عملیات ۱۰ هزار تومان بوده و اگر این عدد را بر کل بودجه تبلیغاتی که اختصاص دادهایم تقسیم کنیم (یعنی ۱۰ هزار تومان را به ۱۰۰ هزار تومان تقسیم کنیم) میبینیم که اگر این عدد به صورت درصد بیان شود ما ۱۰ درصد بازگشت سرمایه داشتهایم.درواقع بازگشت سرمایه را میتوانیم با نرخ سود بانکی مقایسه کنیم.
شما اگر بتوانید تبلیغاتی درست کنید که بازگشت سرمایه آن ۵۰ درصد مثبت باشد بنابراین اگر هر پولی را برای تبلیغات صرف کنید بعد از یک مدت مشخصی ۵۰ درصد آن پول به کل پول شما اضافهشده است.
بنابراین اگر مطمئن باشید که بازگشت سرمایه شما ۵۰ درصد مثبت است هیچوقت پولتان را در بانک نمیگذارید و بهجای اینکه پول را در بانک بگذارید آن را صرف تبلیغات میکنید و نتیجه شما بعد از مدت مشخصی ۱۵۰ میلیون تومان پول دارید. البته در واقعیت هیچگاه نمیتوانید از نرخ بازگشت تبلیغات خود کاملا مطمئن باشید و همیشه تبلیغات با ریسک همراه است.
مثالی از محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه
حالا که فهمیدید معادلهی استانداردی برای محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه وجود ندارد، بیایید بدون ورود به بخشهای هزینه و درآمد، نگاهی به فرمول اولیه بیندازیم. بیایید یک کارگزار فرضی بورس را در نظر بگیریم. بابک دلال سهام است و تخصصش سهام کمارزش است، یعنی سهامی که در بازار غیررسمی سهام و با بهای بسیار کمی برای هر سهم معامله میشود و معمولا هم ریسک بالایی دارد.
او سال گذشته ۵۰۰ سهم، هر کدام به ارزش ۱۰۰۰ تومان از سهام فلزات مایع را خریداری کرد که سرمایهگذاریِ مخاطرهآمیزی بود. امروز و پس از گذشت یک سال، ارزش هر سهم آن در بازار ۳۵۰۰ تومان است. بابک سهامش را میفروشد و از فرمول محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه برای محاسبهی عملکردش استفاده میکند.
همانطور که میبینید، نرخ بازگشت سرمایهی بابک ۲٫۵ یا ۲۵۰ درصد است. این یعنی به ازای هر ۱۰۰۰ تومانی که در شرکت فلزات مایع سرمایهگذاری کرده، ۲۵۰۰ تومان سود به دست آورده است. این سرمایهگذاری فوقالعاده خوبی بوده، چون سرمایهی اولیه را ۲٫۵ برابر کرده است.حالا میتوانیم انتخابِ خوب بابک در سرمایهگذاری روی فلزات مایع را با انتخاب دیگرش مبنی بر سرمایهگذاری در شرکت تجهیزات پزشکی مقایسه کنیم. در این سرمایهگذاری، بابک ۱۰۰ سهم، هر کدام به ارزش ۱۰۰۰ تومان خرید و هر سهم را ۱۲۵۰ تومان فروخت.
در این خرید، نرخ بازگشت سرمایهی بابک تنها ۲۵ درصد یا ۰٫۲۵ بود. البته این هم بازگشت سرمایهی خوبی است، اما با سرمایهگذاری روی فلزات مایع، قابل مقایسه نیست.
آیا بازگشت سرمایه میتواند منفی باشد؟
پاسخ این است که بله میتواند منفی باشد. فرض کنید شما ۱۰۰ هزار تومان پول تبلیغ دادهاید و فقط ۹۵ هزار تومان سود کردهاید. درواقع اتفاقی که افتاده این است که شما از کل عملیات تبلیغاتی که انجام دادهاید ۵ هزار تومان ضرر کردهاید؛ بنابراین بازگشت سرمایه شما طبق فرمولی که گفته شد منفی ۵ درصد است و اگر این نوع تبلیغات را ادامه بدهید مرتبا سرمایه شما کاهش پیدا میکند و ضررهای بیشتری را متحمل خواهید شد.
حقیقت این است که خیلی از تبلیغاتی که اکنون در کسبوکارها انجام میشود بازگشت سرمایه منفی دارد و حتی خیلی از مدیران و صاحبان کسبوکار به این موضوع راضی و قانع شدهاند. درواقع خیلی از مدیرانی که من به آنها مشاوره میدادم روش کارشان این بود که چند میلیون تومان پول را با زحمت به دست میآورند و شاید نیمی از پول را صرف تبلیغاتی میکنند که هیچ بازگشت سرمایهای ندارد. درواقع حاضر هستند که پولشان را دور بریزند صرفا برای اینکه بگویند ما تبلیغ میکنیم و سعی میکنیم که برندمان را حفظ کنیم!
روش منطقی آن است که با سعی و خطاهای کوچک و تبلیغ نویسی حرفهای، این ریسک را به حداقل برسانید و هیچوقت پول بزرگی را در تبلیغات از دست ندهید و در بدترین حالت کل پولی که صرف تبلیغات کردهاید به شما برگردد.
بازگشت سرمایه صفر!
یک سوال بسیار مهم: آیا فکر میکنید که اگر تبلیغاتی انجام دهید که بازگشت سرمایه آن صفر باشد به نفع شما است یا به ضررتان؟
این کار حتما به نفع شما است. اگر این اعداد و ارقام را به حسابدار شرکتتان بدهید احتمالا به این نتیجه خواهد رسید که این کار شما وقت تلف کردن بوده و شما ۱۰۰ هزار تومان پول دادهاید و ۱۰۰ هزار تومان سود کردهاید و سود خالص صفر بوده است؛ بنابراین شاید این کار را انجام نمیدادید بهتر بود.
ولی اگر از دید مدیر بازاریابی این موضوع را تحلیل کنیم حتما میدانیم که این کار بسیار سودآور است؛ بیایید جواب آن را با یک دیدگاه متفاوت بررسی کنیم: هدف اصلی یک کسبوکار ایجاد یا خلق مشتری است؛ پس اگر با این دیدگاه به موضوع نگاه کنیم شاید در یک عملیات تبلیغاتی هیچ سود مالی نکردهایم ولی ۱۰ خریدار جدید به خریدارانمان اضافه کردهایم و اگر این خریداران که در اولین خریدشان هیچ سودی به ما نرساندهاند این روال را ادامه دهند و خریدهای دوم و سوم خودشان را انجام دهند و کمکم به مشتریان ما تبدیل شوند، میتوانند بسیار سودآور باشند.
بنابراین هدف ما این است که بتوانیم تبلیغاتی بسازیم که بازگشت سرمایه مثبت دارند و در برخی حالتهای خاص شاید به همین حد قانع شویم که بازگشت سرمایه ما صفر باشد ولی ما هیچ پولی را از دست ندادهایم و توانستهایم در کنار آن چندین خریدار جدید ایجاد کنیم که این هم میتواند برای کسبوکار ما بسیار سودآور باشد. البته برای کوتاهمدت حتی بازگشت سرمایه منفی هم توجیه دارد؛ اگر در حال سعی و خطا هستیم تا بازگشت سرمایه را به صفر یا مثبت برسانیم.
راز رشد کسبوکار!
ببینید این ایده چقدر ساده است که اگر بتوانید آن را اجرا کنید و به این ایده تحقق ببخشید، میتوانید مطمئن شوید که کسبوکار شما مرتب در حال رشد خواهد بود و سود آن به صورت صعودی افزایش پیدا خواهد کرد.کافی است بتوانیم تبلیغاتی با بازگشت سرمایه مثبت درست کنیم و اگر موفق شدیم که این کار را انجام دهیم این فرآیند را تکثیر کنیم.
فرض کنید شما یکمیلیون تومان پول تبلیغات میدهید و بعد از ۳۰ روز پول شما به یکمیلیون و صد هزار تومان تبدیلشده است؛ یعنی درواقع بازگشت سرمایه شما ۱۰ درصد مثبت است. اگر بتوانیم بهجای یکمیلیون تومان، صد میلیون تومان تبلیغ کنیم مسلما بازگشت سرمایه هم به همان نسبت بیشتر خواهد شد و اگر صد میلیون تومان پول صرف تبلیغات کنیم و مطمئن باشیم که ۱۰ میلیون تومان برمیگردد ما مرتب میتوانیم این کار را تکثیر کنیم و آن را بیشتر کنیم.
منظور از تکثیر کردن میتواند دو مورد باشد: یک حالت این است که میتوانیم در همانجایی که تبلیغ میدادیم تبلیغ بیشتری دهیم و یک حالت دیگر میتواند این باشد که همان تبلیغ را در جاهای دیگر و با رسانههای دیگر منتشر کنیم و سعی کنیم که سود بیشتری به دست بیاوریم.
بازگشت سرمایه به شرط تبلیغات
پس موضوع به همین سادگی است اگر یک مدیر یا یک کارآفرین یا صاحب مغازه و… بتواند بهجایی برسد که مرتب تبلیغاتی درست کند که بازگشت سرمایه مثبت دارد میتواند مطمئن باشد که سرمایه آن کسبوکار در حال رشد است و یادتان نرود که سرمایه فقط یک موضوع است و موضوع بسیار مهمتر این است که شما با هر تبلیغی که انجام میدهید خریداران جدیدی را به خریداران فعلی خود اضافه میکنید و مرتب پایگاه داده بزرگتری از خریداران دارید و این قدرت کسبوکار شما را روزبهروز افزایش خواهد داد.
بنابراین هدف اصلی ما در تبلیغات این است که بتوانیم تبلیغاتی با بازگشت سرمایه مثبت درست کنیم و تستهای مختلفی انجام دهیم بازگشت سرمایه یا «ROI» چیست؟ و از این موضوع اطمینان حاصل کنیم و در اولین فرصت ممکن این سود را تکثیر کنیم و با بیشتر کردن بودجه تبلیغات خودمان بتوانیم سود خیلی بیشتری را کسب کنیم.
تجزیه و تحلیل
به طور کلی هر نرخ بازگشت سرمایهی مثبتی را میتوان بازگشت خوبی قلمداد کرد. مثبت بودن این نسبت، یعنی کل هزینهی سرمایهگذاری به علاوهی مقداری سود، بازگشته است. نرخ بازگشت سرمایهی منفی یعنی درآمد آنقدر نبوده که کل هزینهها را پوشش دهد. ناگفته پیداست که نرخ بازگشت سرمایه هر قدر بالاتر باشد، بهتر است.
اگر نگاه دوبارهای به مثالمان دربارهی سرمایهگذاریهای بابک بیندازیم، میبینیم که سرمایهگذاری اول، ۲۵۰ درصد بازگشت سرمایه داشت، در حالیکه سرمایهگذاری دوم تنها ۲۵ درصد بازگشت سرمایه به همراه داشت. اولی، ده برابر دومی عملکرد بهتری داشت، پس بهتر بود که بابک همهی پولش را در همان سهام اولی سرمایهگذاری میکرد.
انواع کاربردهای نرخ بازگشت سرمایه
محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه فوقالعاده متنوع است و میتواند برای سرمایهگذاریهای مختلفی استفاده شود. مدیران آن را برای ارزیابیِ بازگشت سرمایههایی که سرمایهگذاری کردهاند استفاده میکنند. سرمایهگذاران میتوانند برای ارزیابی عملکرد سهامشان از آن استفاده کنند و افراد حقیقی هم میتوانند برای ارزیابی نرخ بازگشت داراییهایی همچون خانه از آن بهره ببرند.
نکتهای که باید به خاطر داشته باشید این است که این نسبت، ارزش زمانیِ پول را در نظر نمیگیرد. البته برای خرید و فروش سادهی سهام این حقیقت آنقدرها اهمیت پیدا نمیکند، اما برای محاسبهی دارایی ثابتی مثل ساختمان یا خانه که هر سال به ارزش آن افزوده میشود، بسیار مهم است. به همین خاطر است که وقتی دریافتیهای این فرمول را نسبت به ارزش فعلی محاسبه میکنیم، معمولا مقدار آن تغییر میکند.
نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست؟
آیا شما هم مانند بسیاری از افراد بخشی از سرمایه یا کل دارایی مازاد خود را در بازار سرمایه گذاری کردهاید؟ اگر در اینجا حضور دارید پس حتما میخواهید آگاهی خود از این بازار را افزایش دهید. بله حق با شماست! آشنایی با اصطلاحات و فرمولهای مهم بازار سرمایهگذاری جزو اولین پیشنیازهای ورود به آن محسوب میشود.
فرقی ندارد که شما در کدام بخش سرمایه گذاری میکنید، مهم این است که نسبت به بازگشت سرمایه یا «ROI» چیست؟ بازدهی نماد خودآگاهی کافی داشته باشید. شما هم مانند سایر افراد هنگام سرمایه گذاری یک هدف را دنبال میکنید: کسب سود و هر سرمایه گذار میخواهد تا جایی که امکان دارد درآمد بیشتری کسب کند. راههای متفاوتی وجود دارد که میتوان از این طریق برای بهبود روند سرمایه گذاری از آنها کمک گرفت که یکی از آنها ROI یا نرخ بازگشت سرمایه است.
این فرآیند در واقع نوعی نرم افزار حسابداری و مالی سرمایه گذاری محسوب میشود که باعث میشود شما میزان سود و یا ضرر و زیان سرمایهگذاری خود را به صورت حدودی تخمین بزنید. از نرخ بازگشت سرمایه همچنین میتوان برای مقایسه کارایی چند سرمایه گذاری نیز استفاده کرد؛ بنابراین مهم است که درباره این اصطلاح اطلاعات کافی داشته باشید؛ زیرا در زمان تصمیمگیری مالی این فرمول برای شما مفید و کارآمد خواهد بود.
اگر شما بتوانید نرخ بازگشت سرمایه یا همان ROI را پیشبینی و محاسبه کنید، سرمایه گذاری راحتتر و با ریسک کمتری نیز پیش رو خواهید داشت. در این مقاله میتوانید پاسخ سوالات متعدد خود درباره این مبحث بازگشت سرمایه یا «ROI» چیست؟ را پیدا کنید.
نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه ROI در اصل از مخفف کلمات RETURN OF INVESTMENT گرفته شده و به معنای نسبت بین سود خالص و هزینه خالص سرمایه گذاری است. این معیار مالی میتواند میزان بازدهی و سوددهی سرمایه گذاریها را مشخص کند. از پتانسیلهای خوب این شیوه، مشخصکردن میزان بازدهی یک تا چند نوع سرمایه گذاری است. در بازگشت سرمایه نسبت سودآوری در مقایسه با میزان هزینه بررسی میشود.
ROI بهعنوان یک درصد بیان میشود و در ارزیابی سرمایه گذاریهای فردی یا فرصتهای سرمایه گذاری رقابتی بسیار مفید است، اما سوالی که پیش میآید این است که یک نرخ بازگشت سرمایه خوب چیست؟ عوامل متعددی برای پاسخ به این سوال درگیر هستند.
زمانی که قصد محاسبه نرخ بازده سرمایه را دارید، باید از شاخصهای مختلفی از جمله ارزش فعلی خالص و نرخ بازگشت داخلی نیز کمک بگیرید. بهرهمندی از چنین مواردی در تجزیهوتحلیلها باعث میشود که گزینههای موجود در انواع سرمایه گذاری ارزیابی و رتبهبندی شوند؛ بنابراین در تصمیمگیری در مورد سرمایه گذاری، ارزیابی و شناسایی فرصتهای مختلف در سرمایه گذاری بسیار اهمیت دارند.
نحوه محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
برای به دست آوردن نرخ بازده سرمایه گذاری باید از یک تکنیک استفاده کنیم. در اصل نرخ بازده سرمایه گذاری از طریق فرمول زیر به دست میآید.
میزان هزینه سرمایهگذاری- درآمد حاصل از سرمایهگذاری ÷ هزینه کل سرمایهگذاری
احتمالا فکر میکنید که خب چندان هم که تصور میشود به دست آوردن نرخ بازده سرمایه سخت نیست؛ زیرا با یک فرمول ساده مواجه هستیم؛ اما در برخی موارد اوضاع آنطور که ما تصور میکنیم هم نیست، زیرا برخی موارد در این فرمول لحاظ نمیشود.
از طرفی اگر بخواهید نتیجه بهدست آمده در فرمول را به صورت درصدی محاسبه کنید، میتوانید آن را ضربدر عدد ۱۰۰ کنید. با یک مثال سادهتر قضیه را پیش ببریم؛ تصور کنید که یک فروشگاه مجازی لباس دارید و میزان درآمد خالص از طریق فروش هر تکه لباس ۳۰ هزار تومان خواهد بود.
خب حالا در شرایط بحرانی بازار قرار دارید و قیمت اجناس شما نیز بالاتر رفته است؛ زیرا مواد اولیه گرانتر از قبل هستند و به همین دلیل میزان سود نیز کاهش پیدا کرده است.
در آن سوی ماجرا رقبا از روشهای گوناگونی برای جذب مشتریان بیشتر استفاده میکنند، بنابراین شما نیز تصمیم میگیرید که مبلغ ۲ میلیون تومان بابت بازاریابی اجناس خود بپردازید و با استفاده از این روش میزان فروش خود را بالا ببرید.
بر فرض که درآمد کل شما از برگزاری چنین کمپینی ۳ میلیون تومان بوده است. بر اساس فرمول ROI نرخ بازگشت سرمایه چه میزان خواهد بود؟ پاسخ نیم درصد است.
حال اگر بخواهیم که نرخ بازگشت سرمایه را به صورت درصدی محاسبه کنیم عدد بهدستآمده در ۱۰۰ ضرب میشود که نتیجه پاسخ ۵۰ درصد خواهد بود.
با این حساب نتیجه میگیریم که ۵۰ درصد، سود خالص شما از این سرمایه گذاری محسوب میشود (با احتساب هزینهها) که عدد فوقالعادهای خواهد بود.
چگونه ROI را بهبود دهیم؟
بسته به نوع بازدهی که برای سرمایه گذاری در تجارت خود میخواهید، روشهای مختلفی برای بهبود نرخ بازگشت سرمایه وجود دارد. بازدهی میتواند شامل گزینههایی مانند افزایش سود، کاهش میزان هزینهها یا مزایای نامحسوس مانند بهبود کارایی عملکرد و افزایش آگاهی از برند باشد.
زمانی که به تعریف واضحی از اهداف خود دست پیدا میکنید، باعث میشود بازپرداخت اقدامات مختلفی که در جهت رشد شرکت انجام میدهید را بالا ببرید. برای ایجاد یک سبد سرمایه گذاری بزرگ باید به طور منظم پسانداز کنید، به شکل مداوم سرمایه گذاری کنید و یاد بگیرید که به همان اندازه که طول میکشد، صبور باشید.
با تمام این اوصاف چند استراتژی وجود دارد که میتواند به بهبود شرایط شما در روند سرمایه گذاری در طول زمان کمک کند.
۱٫ راههای کمهزینه برای سرمایه گذاری پیدا کنید.
نادیده گرفتن هزینههای سرمایه گذاری آسان به نظر میرسد، خصوصا اگر از این راه کسب درآمد هم بکنید. با این حال تاثیرات منفی هزینهها با گذشت زمان زیاد خواهد شد؛ البته نه در صورتی که نتایج ایده آل باشند. در حقیقت حتی اگر بتوانید تنها یک درصد از هزینه سرمایه گذاری را کاهش دهید، در طول یک سال به طرز چشمگیری در سبد سرمایه گذاری خود صرفهجویی کردهاید.
اگر شیوههای کاهش هزینه را به درستی پیش بگیرید، میتوانید بازدهی خالص خود را بالا ببرید. خب سوال این است که چگونه این کار را باید انجام داد؟ کافی است هزینههای خود را به هزینههای سربار و تولید تقسیمبندی کنید تا ذهنیتهایی را بیابید که در کاهش هزینهها کمککننده هستند.
در واقع میتوانید هزینههای غیرضروری را کاهش دهید. بهعنوان مثال برای برخی مشاغل هزینه سربار میتواند هزینه اجاره یک مکان محسوب شود، از طرفی هزینههای تولید هزینههایی هستند که شما برای تهیه یک محصول، خریداری مواد یا نیروی کار متحمل میشوید.
۲٫ میزان درآمد خود را از راههای مختلف افزایش دهید.
از دیگر روشهای بازدهی سرمایه گذاری، ایجاد فرآیند فروش و درآمد بیشتر یا افزایش قیمت است. اگر میتوانید فروش و درآمد خود را افزایش دهید، بدون این که هزینهها را بالا ببرید یا جوری کار را بهپیش ببرید که همزمان با رشد هزینهها درآمدتان نیز زیاد شود، میتوانید سود خالص را نیز بهبود دهید.
با استفاده از بازدهی فعلی خود در روشهای بهبود فروش و درآمد، روشهایی را جستجو کنید که سود بیشتری نسبت به روشهای حال حاضر نصیب شما میکنند.
۳٫ انتظارات خود را دوباره ارزیابی کنید.
قرار نیست هر سرمایه گذاری که میکنید سود خوبی داشته باشد، با این حال سود سرمایه گذاری شما باید قابلشناسایی باشد.
برای مثال زمانی که یک وبینار رایگان برگزار میکنید، این مسئله نمیتواند باعث افزایش سود مشخص شما شود، در عوض مشتریان وفاداری را برای شما به ارمغان خواهد آورد و به شما در حفظ آنها کمک خواهد کرد؛ یا یک مثال بهتر، بالا بردن میزان پرداختی کارکنان یقینا باعث تخلیه حساب بانکی شما میشود، اما از طرفی میتواند صرف استخدام کارمندان بهتر، بازگشت سرمایه یا «ROI» چیست؟ بهبود روحیه کارکنان و افزایش بهرهوری در آنان شود که در نتیجه باعث رشد درآمد میشود.
همه این عوامل در طولانیمدت سود خالص شما را بالا خواهند برد.
معایب بازدهی سرمایه
اگرچه نرخ ROI در مباحث متعدد و سرمایه گذاریهای متنوع مثل بازار سهام، سرمایه گذاری در بیزینسهای نوپا و استارتاپها کاربرد دارد، اما این به معنای تک بودن آن نیست؛ زیرا معایبی را نیز در پی خواهد داشت. از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
۱٫ دقیق محاسبه نکردن نتایج کیفی و نرخ اندازهگیری
از آنجایی که در برخی مواقع نمیتوان به شکل دقیق نرخ بازگشت سرمایه را محاسبه کرد، بنابراین احتمال خطا در محاسبات وجود خواهد داشت. از طرفی این فرمول روشهایی برای محاسبه منابع غیر کیفی یا غیرمالی را معرفی نمیکند؛ زیرا فقط سرمایه مشخص را بررسی خواهد کرد که میتواند در روند محاسبه نتایج کیفی مشکل ایجاد کند.
برای مثال سرمایه گذاری در تبلیغات برای بهبود کسبوکار شما میتواند نتایج متفاوتی را در پی داشته باشد. یکی از این نتایج بازاریابی دهانبهدهان است که شما نمیتوانید آن را بازگشت سرمایه یا «ROI» چیست؟ بهخوبی سنجش و ارزیابی کنید.
در واقع این کار عملی غیرممکن است؛ به همین دلیل اندازهگیری دقیق نرخ بازدهی سرمایه را عملا با مشکل مواجه میکند. گاهی اوقات زمان و وقتی که کارمندان و کارگران برای رسیدن به سوددهی قرار میدهند نیز در این فرمول به شکل دقیق محاسبه نمیشود.
۲٫ ایجاد اشکال در زمانبندی
لحاظ نکردن یک زمانبندی مشخص یکی از مشکلات و معایبی است که نرخ بازگشت سرمایه به دنبال خواهد داشت. تصور کنید که قرار است دو مدل سرمایه گذاری را مورد بحث قرار دهیم، حال سوالی که پیش میآید این است که وضعیت نرخ بازده سرمایه در هر یک از موارد ذکر شده چه مدت به طول خواهد انجامید؟
در پاسخ باید گف که به شکل دقیق نمیتوانیم درک کنیم که هر یک چه مدت زمان برای رسیدن به اهداف نیاز دارند، به همین دلیل اشکال در زمانبندی برای استفاده از این فرمول وارد است. البته این را نیز متذکر شویم که مزایای استفاده از این شیوه چندین برابر معایب آن خواهد بود.
نتیجهگیری
در این مطلب به بررسی نرخ بازدهی سرمایه گذاری پرداختیم که آن را با عبارت ROI میشناسند. این مبحث از آن جهت مهم بود که هر ریالی که برای سرمایه گذاری خرج میشود باید به سوددهی منجر شود، اگر غیر از این اتفاق بیفتد میتواند بیزینس ها را با خطرات مختلف مراجعه کند.
تمامی افراد و کسبوکارها برای این که میزان موفقیت خود در یک پروژه سرمایه گذاری را بسنجند نیاز به استفاده از نرخ بازگشت سرمایه دارند. این فرمول متنوع است و قابلیت استفاده برای انواع سرمایه گذاریها را نیز دارد.
نرخ بازگشت بازگشت سرمایه یا «ROI» چیست؟ سرمایه (ROI)؛ سودی که با توجه به سرمایهگذاری اولیه نصیبتان میشود
موفقیت از دید آدمهای مختلف معانی متفاوتی دارد. یکی موفقیت را در کسب مدارج عالی میداند و دیگری داشتن یک شغل مناسب را غایت موفقیت مینامد. اما برای یک سرمایهگذار، موفقیت شکل و شمایل دیگری دارد. احتمالا همه با هم توافق داریم که سودآوری در بازار سرمایه مهمترین فاکتوری است که میتوان موفقیت را با آن سنجید. هرچند گاهی دستاوردها جنبههای غیرمالی هم دارند که نمیتوان از آنها چشمپوشی کرد. با این همه به کمک نرخ بازگشت سرمایه یا ROI میتوان میزان کسب درآمد و موفقیت فعالان بازار سرمایه را سنجید. البته کاربردهای این نسبت فراتر از این مورد است که در ادامه با ارائه توضیحات بیشتر به آنها خواهیم پرداخت.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه یا (Return on Investment (ROI از جمله مهمترین مولفههای مالی است که میتواند میزان موفقیت و بازدهی سرمایهگذاری یک واحد تجاری یا فرد را نشان دهد. تعاریف مختلف و متعددی برای این واژه بیان شده است که در نهایت همگی به یک مفهوم واحد اشاره دارند.
به عنوان یک تعریف واضح و کلی، میتوان نرخ بازگشت سرمایه را چنین بیان کرد: نسبت سود دریافتی به ازای هزینه و سرمایههای پرداختی.
البته باید به این مسئله توجه کرد که سود حاصل فقط به پول و دارایی اشاره ندارد. مثلا مواردی مانند برندسازی نیز میتواند به عنوان سود لحاظ شود. محاسبه میزان سودآوری مالی در کسبوکارها مسئلهای است که به کمک نرخ بازگشت سرمایه قابل انجام است.
در بسیاری از مواقع منابع محدودی در اختیار داریم. به همین دلیل باید وسواس بیشتری در سرمایهگذاری به خرج دهیم. قطعا باید عوامل متعددی را بررسی کنیم تا متوجه شویم که کدام گزینه برای سرمایهگذاری مناسبتر است. یکی از این عوامل نرخ بازگشت سرمایه است که بسیار کمککننده خواهد بود.
در بررسیها و محاسبات معمولا این نسبت را به همراه شاخصهای دیگر اندازهگیری جریان نقدی مانند نرخ بازگشت سرمایه داخلی (IRR) و یا ارزش خالص فعلی میسنجند.
میتوان گفت ROI بیان میکند که چند درصد سود با گذشت زمان از یک سرمایهگذاری حاصل میشود. مثلا باید مشخص شود که در یک کمپین تبلیغاتی با توجه به هزینههایی که صورت گرفته چه میزان سود به دست آمده است.
بیشتر بخوانید
نرخ بازگشت سرمایه چگونه محاسبه میشود؟
میتوان به کمک یک فرمول ساده نرخ بازگشت سرمایه را محاسبه کرد؛ تنها کافی است سود حاصل از سرمایهگذاری را به کل هزینههایی که تا کنون صرف کردهایم، تقسیم کنیم.
نرخ بازگشت سرمایه = (کل هزینه – کل درآمد) / کل سرمایهگذاری
اگر در این معادله حاصل را در عدد ۱۰۰ ضرب کنیم، این میزان به درصد به دست خواهد آمد. رابطه ریاضی این فرمول به دو شکل زیر قابل ارائه است:
به این ترتیب میتوانیم بفهمیم با توجه به پولی که خرج کردهایم چقدر سود به دست آوردهایم. مطمئنا هر چقدر بازده بهتری داشته باشیم نشان از موفقیت بیشتر دارد. باید در این میان مشخص شود که هزینهها را برای چه کاری صرف کردهایم تا بتوانیم به خوب یا بد بودن عملکردمان پی ببریم.
سرمایهگذاران علاوه بر سنجش عملکرد سرمایهگذاریشان، برای تصمیمگیری و انتخاب یکی از پروژههای موجود از این نسبت استفاده میکنند. نوع سرمایهگذاری در این میان اهمیتی ندارد. چرا که هزینههای مربوط به هر زمینه در محاسبه نرخ بازگشت سرمایه مدنظر قرار داده میشود. مثلا میتوان سرمایهگذاری در بورس را با سرمایهگذاری در تجهیزات مختلف مقایسه کرد.
درک مفهوم این نسبت بسیار ساده و البته تطبیقپذیر است. بسیاری از مواقع مدیران یک مجموعه هنگام خرید تجهیزات سرمایهای میتوانند با محاسبه این نرخ خرید بهتری انجام دهند. معاملهگران نیز از این نرخ برای خرید بهترین سهام استفاده میکنند. نکته مهم اینجاست که استانداردی برای محاسبه این نرخ وجود ندارد. چرا که درآمدها و هزینهها در حوزهها و مشاغل مختلف با هم متفاوتاند. همین مسئله میتواند منجر به تطبیقپذیری بسیار این نسبت شود که میتوان از آن در موارد گوناگون استفاده کرد.
دو سرمایهگذار را در نظر داشته باشید. سرمایهگذار اول در سال گذشته ۵۰۰ سهم پرریسک خریده است. ارزش هر برگ سهام ۱۰۰۰ تومان بوده است. اکنون و با گذشت یک سال هر سهمش تا قیمت ۳۰۰۰ تومان افزایش پیدا کرده است. یعنی روی هر سهم ۲۰۰۰ تومان سود. حالا او سهام خود را میفروشد. او در برابر هر ۱۰۰۰ تومان ۲۰۰۰ تومان سود به دست آورده است. این مسئله نشان میدهد که نرخ بازگشت سرمایه یا ROI برای او برابر است با ۲ یا ۲۰۰ درصد.
حالا به سراغ سرمایهگذار دومی میرویم. فرض کنیم که او ۱۰۰ سهم خریده است که ارزش هر سهم ۱۰۰۰ تومان بوده و آن را در قیمت ۱۵۰۰ تومان به فروش رسانده است. نرخ بازگشت سرمایه این فرد برابر است با ۰.۵ یا ۵۰ درصد. میبینید که این نسبت در مورد قبلی بسیار بیشتر بود که نشانگر سودآوری بیشتر آن معامله است. به صورت نظری نیز میتوان دریافت که تبدیل ۱۰۰۰ تومان به ۳۰۰۰ تومان ارزشمندتر از تبدیل ۱۰۰۰ تومان به ۱۵۰۰ تومان است.
تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه
میتوان به طور کلی مثبت بودن عدد حاصل از محاسبات ROI را مسئلهای مثبت تلقی کرد. این امر نشان میدهد که سرمایهگذاری ما با سودآوری همراه بوده است. اما منفی بودن این مقدار نشان از آن دارد که سود حاصل از کسب و کار آنقدر نبوده که به هزینههای آن بچربد. پس هر سرمایهگذار وقتی ببیند این نسبت عدد بالاتری را به او نشان میدهد، بیشتر خوشحال میشود.
نرخ بازگشت سرمایه بالاتر = سودآوری بهتر = موفقیت بیشتر
قبلا هم گفتیم که این نسبت را میتوان در هر بستری استفاده کرد. یعنی یک سرمایهگذار، یک مدیر مجموعه و حتی یک شخص حقیقی هم میتواند با محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI میزان برگشت داراییهایش را بررسی کند.
اما اگر به مثالی که بالاتر بیان کردیم دقت کنید، شاید پیش خودتان بگویید رسیدن قیمت سهم از ۱۰۰۰ تومان به ۳۰۰۰ تومان یک سال زمان برد. ولی شاید کسی که سهامش از ۱۰۰۰ تومان رسید به ۱۵۰۰ تومان تنها دو هفته از سرمایهگذاریاش گذشته باشد. باید گفت بله، در این نسبت ارزش زمانی پول جایی ندارد. البته اگر این موضوع را تنها برای خرید و فروش ساده سهام بخواهیم در نظر بگیریم چندان اهمیتی ندارد. اما اگر پای داراییهای ثابتی مانند ساختمان در میان باشد که ارزش آن هر سال افزوده میشود این امر مهم است. با این حساب اگر ارزش فعلی دارایی را در نظر بگیریم، آنچه به دست میآید، متفاوت خواهد بود.
نرخ بازگشت سرمایه سالیانه
از آنجا که مدت زمان سرمایهگذاری در این نسبت جایی ندارد، میتوان از نرخ بازگشت سرمایه سالیانه به منظور رفع این محدودیت استفاده کرد. فرمول محاسبه این نسبت به شرح زیر است:
در این فرمول n برابر است با سالهایی که دارایی را نگهداری میکنید.
مثلا فرض کنید در مدت پنج سال، ROI شما ۵۰ درصد بوده است. به صورت نظری میتوان دریافت که این دارایی سالانه ۱۰ درصد بازگشت سرمایه را با خود به همراه داشته است. هرچند این روش تقریبی است. چرا که آثار بهره مرکب در آن محاسبه نمیشود. به هر طریق طولانیتر شدن زمان سرمایهگذاری موجب بیشتر شدن تفاوت میان نرخ بازگشت سرمایه و نرخ بازگشت سرمایه سالیانه خواهد شد. البته فراموش نکنید که از این فرمول میتوان برای زمانهای کمتر از یک سال نیز استفاده کرد.
بیشتر بخوانید
مقایسه سرمایهگذاریها با توجه به ROI سالانه
برای آن که بتوانید سود حاصل از سرمایهگذاریها را با هم مقایسه کنید، میتوانید این کار را از طریق محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI انجام دهید. به این مثال دقت کنید تا بهتر متوجه شوید که این نسبت چقدر کارگشا خواهد بود:
فرض کنید یک سهم در مدت پنج سال ۵۰ درصد نرخ بازگشت سرمایه داشته است. سهم دیگر هم نرخی برابر ۳۰ درصد در سه سال داشته است. در نگاه اول هر یک از این دو سهم سالانه ۱۰ درصد نرخ بازگشت سرمایه داشتهاند. اما آیا این مسئله به منزله برابر بودن بازدهی این دو سرمایهگذاری است؟ پاسخ منفی است. به محاسبات زیر نگاه کنید:
پس بازدهی سهم دوم بیشتر است. در حالی که بدون انجام محاسبات ممکن بود برداشت متفاوتی از این مسئله داشته باشیم.
کاربرد نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست؟
از جمله مهمترین موارد استفاده ROI شرایطی است که در آن قصد محاسبه خروجی سرمایهگذاری خود را دارید. خروجی همان سودی است که از سرمایهگذاری عایدتان میشود. مثلا اگر نرخ بازگشت سرمایهتان پیشتر ۳۰ درصد بوده و اکنون به ۵۰ درصد رسیده است، حق دارید به خودتان ببالید و از موفقیتتان دم بزنید.
کاربرد دیگر برای مواقعی است که قصد ارائه محصول جدیدی در بازار دارید. به کمک این نسبت میتوانید دریابید که این محصول چقدر سودآوری با خود به همراه دارد. پس از این که محصول را روانه بازار کردید، میتوانید با محاسبه ROI میزان سودآوری را به دست آورید. همچنین مواردی نظیر مقایسه سرمایهگذاریها و البته تصمیمگیری در خصوص انتخاب یکی از آنها مسئلهای است که میتواند هزینه فرصت از دست رفته را برای شما به حداقل برساند.
بیشتر بخوانید
بررسی مزایا و معایب ROI
معمولا فاکتورهایی نظیر ROI که با مسائل مالی بسیار سر و کار دارند، از پیچیدگیهایی برخوردارند. همچنین مانند سایر شاخصهای سنجش عملکرد، این نسبت نیز با مزایا و معایبی همراه است. اگر بخواهیم به چند مورد از مزایای این معیار اشاره کنیم، میتوانیم از موارد زیر نام ببریم:
- کمک به بررسی و سنجش کیفیت سود حاصل از سرمایهگذاری
- برآورد عملکرد در بهینهسازی هزینهها و صرفهجویی در آنها
- تجزیه و تحلیل ظرفیت برنامههای تجاری به منظور بازگشت سرمایه در بازه زمانی کوتاهمدت یا بلندمدت
- تولید و ارائه محصولات جدید با توجه به سیاستهای درآمدی و سودآوری کسب و کار
- سادگی محاسبات و قابلیت درک و فهم زیاد آن
- استاندارد بودن و عدم تفسیر نادرست
معایب زیر نیز در این میان به چشم میخورند:
- گمراهی مدیران در صورت اشتباهات محاسباتی
- وجود برخی مشکلات در محاسبه دقیق سود برخی از مشتریان و کمپینها
- مشکل در محاسبه میزان اثرگذاری روشهای تبلیغاتی در برخی موارد
- عدم توجه به ارزش زمانی پول
- عدم توجه به ریسک سرمایهگذاری
- عدم توجه به هزینههای مختلف در محاسبه ROI (که موجب تفاوت در مقدار حاصل از فرمول و نرخ واقعی بازگشت سرمایه خواهد شد.)
روشهای افزایش نرخ بازگشت سرمایه
برای بهبود ROI میتوان از روشهای گوناگونی استفاده کرد. مثلا افزایش میزان سود و کاهش هزینهها، بهبود کارایی و همچنین افزایش آگاهی از برند را میتوان به این منظور به کار بست.
کسب سودهای کلانتر، کاهش قیمت سربهسر محصول، کاهش هزینههای تولید و حتی افزایش رضایت مشتری میتواند به منزله اهداف بازگشت سرمایه در نظر گرفته شود.
اما نخستین گام به منظور بهبود نرخ بازگشت سرمایه ارائه یک تعریف دقیق از بازگشت سرمایه موردنظرتان است. مثلا شاید بازگشت سرمایه برای یک نفر با تعداد فروش بیشتر برابری کند و برای دیگری با افزایش سود در هر فروش.
ممکن است فردی به جای تمرکز بر افزایش فروش، هدفش افزایش فروش در یک بازه زمانی مشخص یا محدوده جغرافیایی خاصی باشد. همین مسئله موجب میشود که کانال توزیع خود را متناسب با هدفش انتخاب کند. این مسئله در بازارهای مالی نیز به چشم میخورد. سرمایهگذار میتواند با انجام انتخابهای هوشمندانهتر، به نرخ بازگشت سرمایه بالاتری دست پیدا کند.
مشکلاتی که سر راه اندازهگیری دقیق وجود دارد
اندازهگیری در این نسبت با مشکلات خاص خودش همراه است. این مسئله موجب میشود هرگز به ROI دقیق بازاریابی دست پیدا نکنیم. مثلا ممکن است یک مشتری پس از تبلیغاتتان به شرکت یا خدمات شما جذب شود. او میتواند خدمات شما را به شیوه بازاریابی دهانبهدهان به دوستانش نیز معرفی کند. اما محاسبه سود حاصل از اقدام این مشتری در نرخ بازگشت سرمایه مسئلهای نیست که بتوان به آسانی به آن دست یافت.
به طور کلی موارد بسیاری وجود دارند که به صورت غیرمستقیم در بازگشت سرمایه دخیل هستند ولی در نرخ بازگشت سرمایه لحاظ نمیشوند. این مسائل میتوانند با توجه به شرایط مختلف، اثرات گوناگونی بر نتیجه نهایی داشته باشند.
جمعبندی
هدف همه ما از سرمایهگذاری این است که پولی را که در یک پروژه سرمایهگذاری کردهایم پس از مدتی مجددا به دست آوریم و از سود آن نیز بهرهمند شویم. پس برای ما مهم است که از میزان تحقق این هدف آگاه شویم. نرخ بازگشت سرمایه یا ROI دقیقا به همین منظور محاسبه میشود. پس از این که این معیار را محاسبه میکنیم، میتوانیم متوجه شویم که با توجه به هزینههایی که انجام دادهایم، چقدر سودآوری داشتهایم. از این معیار میتوان در موارد مختلفی استفاده کرد. مثلا در بازار بورس برای خرید سهام و در شرکتها و کارخانهها برای خرید تجهیزات جدید. حتی در سرمایهگذاریهای شخصی در بخشهای گوناگون مانند املاک نیز میتوان از این نسبت استفاده کرد. اما معایبی نیز در این میان وجود دارد که میتوان به عدم توجه به ارزش زمانی پول و ریسک سرمایهگذاری در محاسبات اشاره کرد. البته میتوان نرخ بازگشت سرمایه را به صورت سالیانه محاسبه کرد تا به این طریق به برآوردهای صحیحتری دست پیدا کرد؛ در نتیجه میتوان دو یا چند سرمایهگذاری را با هم مقایسه کرد و عملکرد آنها را نسبت به یکدیگر سنجید.
ROI یا بازگشت سرمایه و هرآنچه دیجیتال مارکترها باید درباره آن بدانند!
دنیای کسب و کار، به خصوص دنیای دیجیتال مارکتینگ دنیای قانون است. همهی رفتارها، فعالیتها، بازخوردها و هرچیزی که با آن مواجه میشویم، از الگوریتمهای خاصی پیروی میکنند. برای آن که بتوانیم فعالیت اثربخشی داشته باشیم بایستی این الگوریتمها را بشناسیم و با مفاهیم مالی نیز تا حد نیاز آشنایی پیدا کنیم. یکی از قوانینی …
دنیای کسب و کار، به خصوص دنیای دیجیتال مارکتینگ دنیای قانون است. همهی رفتارها، فعالیتها، بازخوردها و هرچیزی که با آن مواجه میشویم، از الگوریتمهای خاصی پیروی میکنند. برای آن که بتوانیم فعالیت اثربخشی داشته باشیم بایستی این الگوریتمها را بشناسیم و با مفاهیم مالی نیز تا حد نیاز آشنایی پیدا کنیم. یکی از قوانینی که شاید به طور ناخودآگاه مطابق با آن رفتار میکنیم قانون بازگشت سرمایه است. سرمایه ما هرچه که باشد، با مشغول شدن در حرفه خودمان قدری از آن را صرف کرده و پیشبینی میکنیم در ازای آن مقادیری به دست آوریم. حالا اگر انتخابهای متفاوتی برای سرمایهگذاری پول و زمان خود داشته باشیم چه میشود؟ در حوزه دیجیتال مارکتینگ چطور تعیین کنیم کدامیک از فعالیتهایمان اثربخشتر بوده و بایستی تقویت شوند و کدام فعالیتها باید کمرنگ تر شوند؟
Table of Contents
به دنبال جذب مشتریان جدید برای کسب و کارتان هستید؟
تیم ما قدم به قدم در مسیر موفقیت در کنار شما خواهد بود.
اگر برای سردرآوردن از یک مفهوم ساده اما پرکاربرد آمادگی دارید، تا انتهای مطلب با آژانس دیجیتال بازگشت سرمایه یا «ROI» چیست؟ مارکتینگ تاس همراه باشید و بخوانید:
- ROI یا بازگشت سرمایه چیست؟
- چطور نرخ بازگشت سرمایه را محاسبه کنیم؟
- ROI چه کاربردی در دیجیتال مارکتینگ دارد؟
- کارکرد ROI یا بازگشت سرمایه به چه صورت است؟
ROI یا بازگشت سرمایه چیست؟
فرض کنیم شما فردی هستید که پس از چندین سال کار کردن سرمایهای نزدیک به N میلیون تومان را پس انداز کردهاید. در این برهه زمانی قرار است تصمیم بگیرید که با این مقدار چه فعالیتی انجام بدهید که سوددهی بالاتری از این سرمایه کسب کنید. آیا خرید ملک گزینهی مناسبی است؟ راهاندازی یک کسب و کار چطور؟ سرمایه گذاری در بورس یا ارزهای دیجیتال؟ راه درست کدام است؟ راه درست را چطور تشخیص بدهیم؟
راه درست برای رسیدن به پاسخ این سوالات محاسبه و سنجیدن سود و هزینهای است که برای هرکدام از این فعالیتها در طی بازه زمانی یکسان رخ میدهد. این مقایسه و سنجش در مفهومی به نام بازگشت سرمایه خلاصه میشود.
بازگشت سرمایه یا ROI مفهومی است که تعیین میکند شما در فعالیت اقتصادی خود، در برابر هزینههایی که کردهاید چقدر بازدهی و سوددهی رقم زدهاید. به عبارت دیگر این مفهوم آنچه پرداختهاید و آنچه به دست آوردهاید را با یکدیگر میسنجد و میگوید آیا ادامه این فعالیت به نظر منطقی میرسد یا خیر.
چطور نرخ بازگشت سرمایه را محاسبه کنیم؟
منظور از نرخ بازگشت سرمایه، سود حاصل از سرمایهگذاری را در قالب درصدی از هزینهی اولیه است. در واقع با محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، یک مقدار درصدی به ما نشان میدهد که سرمایهگذاری که انجام دادهایم تا چه میزان سودآوری داشته است. این نرخ پرکاربرد و مهم از یک فرمول بسیار ساده محاسبه میشود.
توجه: ROI مقداری ثابت برای تمام زمانها نیست و بنابراین لازم است در فواصل زمانی به طور مرتب محاسبه شده و با توجه به آن تغییراتی در کسب و کار خود صورت بدهید.
ROI چطور کار میکند؟
اجازه بدهید این سوال را با یک مثال پاسخ دهیم تا کاملا شفاف باشد. بیایید فرض کنیم شرکت شما ماهانه مبلغ ۱۰۰۰ دلار را برای تبلیغات کلیکی هزینه میکند. اگر درآمد ماهانهی مستقیم شما از این کمپین (نه از فعالیت کل شرکت) مبلغ ۲۰۰۰ دلار باشد، ROI به این روش محاسبه میشود:
میزان سود: ۲۰۰۰دلار – ۱۰۰۰ دلار = ۱۰۰۰ دلار
سود / هزینه: ۱۰۰۰دلار/ ۱۰۰۰دلار = ۱/۱
نرخ بازگشت سرمایه: ۱/۱ * ۱۰۰= ۱۰۰٪
بنابراین نرخ بازگشت سرمایه شما ۱۰۰ درصد است و این یعنی هر دلاری که برای کمپین PPC خود خرج میکنید، یک دلار سود برایتان به همراه میآورد.
حالا اگر شما ماهانه 1000 دلار برای آن کمپین خرج می كردید اما در عوض 1200 دلار فروش می دیدید، سود شما 200 دلار (1200 دلار – 1000 دلار) و بازده سرمایه شما 200 دلار (سود) تقسیم بر 1000 دلار (هزینه) = 0.20 یا 20٪ میشد. به عبارت دیگر، به ازای هر دلار هزینه شده در این کمپین 20 سنت سود میکردید.
به این ترتیب میتوانید بازدهی فعالیتهای مختلف را با یکدیگر مقایسه کنید. در نظر داشته باشید که برای حساب هزینههای ROI بایستی تمام هزینه ها را محاسبه کنید. اگر برای کارهای جدید به یک لپتاپ جدید و سریعتر نیاز داشتهاید و آن را خریداری کردهاید، اگر نیرویی برای انجام کارهای جانبی استخدام کردهاید و… همه چیز باید به حساب بیاید. به این ترتیب میتوانید اقداماتی که واقعا در نتیجه کار شما تاثیرگذار هستند را تشخیص داده و اقدامات آتی خود را نیز اصلاح کنید.
ROI و سنجیدن نسبت بازده به زمان
مقادیر عددی که معمولا در فرمول سرمایه به کار میگیریم مربوط به پول و هزینههای مالی هستند. در این قسمت به شما آموزش میدهیم که چطور میزان سوددهی فعالیتها نسبت به زمانی که برای آن هزینه میکنید را محاسبه کنید.
کافی است متغیر پول برحسب دلار و ریال را به متغییر زمان با واحد ساعت جایگزین کنید. یعنی اگر فرض کنیم ماهانه مبلغ ۳ میلیون تومان در ازای ۴۰ ساعت کار در هفته کسب میکنید، ماهی ۱۶۰ ساعت زمان هزینه میکنید. نرخ بازگشت سرمایه شما ۳،۰۰۰،۰۰ تقسیم بر ۱۶۰ و معادل ۱۸.۷ هزارتومان است. یعنی هر ساعت از کار شما ۱۸ هزار و هفتصد تومان بازدهی دارد.
نرخ بازگشت سرمایه در دیجیتال مارکتینگ و چالشهای آن
با تمام مزایایی که تا کنون برشمردیم، ROI برای زمینه فعالیتی مثل دیجیتال مارکتینگ چالشهایی ایجاد میکند که در این قسمت به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
چالش گستردگی محدوده متغییرها
اولین محدودیت این مفهوم وجود فعالیتهایی است که به طور دقیق قابل ارجاع به یک سرمایهگذاری خاص نیست. مثلا مجموع فعالیتهایی که در راستای بهینه سازی موتورهای جستجو انجام میدهیم، روی بخشهای مختلفی از سرمایهگذاریهای مختلف تاثیر میگذارند. بنابراین ممکن است نتوانیم دقیقا تعیین کنیم که افزایش درآمد نتیجه مستقیم سئوی خارجی است یا به طور مثال فعالیتهای شبکه اجتماعی!
به دنبال جذب مشتریان جدید برای کسب و کارتان هستید؟
تیم ما قدم به قدم در مسیر موفقیت در کنار شما خواهد بود.
گرچه ابزارهایی وجود دارند که تا حدودی این موضوع را روشنتر میکنند. مثلا Insight فیسبوک ممکن است تاثیر این شبکه اجتماعی در درآمد را تا حدودی روشن کند. یا ابزارهایی که میزان کلیک تبدیل را تعیین میکنند به همین شکل، اما پروسه قدری طولانیتر و مبهم تر میشود.
چالش ادغام شدن فعالیتها
چالش بعدی در باره این واقعیت است که مشتریان شما تنها با یک اقدام به خرید نمیرسند و معمولا در اولین برخورد با شما محصولی خریداری نمیکنند. بلکه یک پروسه را طی میکنند. ممکن است ابتدا از طریق یک کمپین تبلیغات کلیکی با شما آشنا شوند، سپس شما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنند. بعد به وبسایت شما سر بزنند و در یکی از فرمهای شما ایمیل ثبت کنند. سپس با یکی از ایمیلهایی که ارسال میکنید به خرید سوق داده شوند. در این مورد چطور میتوان تعیین کرد که سود به طور دقیق حاصل از کدام یک از فعالیتهای شماست؟
چالش ریاضی!
بگذارید به مورد دیگری اشاره کنیم. اگر به یک فعالیت تبلیغاتی رایگان که منجر به افزایش فروش می شود بپردازید، مخرج محاسبه ROI صفر است که منجر به بروز یک خطای ریاضی می شود. به عنوان مثال ، فرض کنیم۱۰ میلیون تومان از یک فعالیت بدون هزینه مثل پست اینستاگرام درآمد کسب کردید. اگر اعداد را در فرمول قراربدهید، ده میلیون تقسیم به صفر از لحاظ ریاضی معادل صفر است. در حالی که بازگشت سرمایه هرچه پایینتر باشد وضعیت بدتری را نشان میدهد، اما در این مورد میزان صفر در واقع نتیجه خوبی را رقم زدهاست. یعنی از هیچ ده میلیون تومان سود برایتان ساخته است.
برای حل این مشکل نیز میتوانید از محاسبه نرخ بازگشت بر اساس زمان استفاده کنید. یعنی در این مثال اگر ساخت ویدیوی آن پست اینستاگرامی از شما ۶ ساعت وقت گرفته است، میتوانید ۱۰ میلیون را به ۶ تقسیم کنید و بازگشت سرمایه زمانی را با سود خالص حساب کنید.
بهبود نرخ بازگشت سرمایه
در هر معادلهای برای افزایش هر فاکتور بایستی میزان فاکتور آن سوی تساوی را کاهش بدهیم. در این معادله اگر قرار است سود افزایش پیدا کند، یا هزینهها بایستی کاهش پیدا کنند. یا سود خالص بیشتری ایجاد کنیم.
این افزایش سود و کاهش هزینه با توجه به آمارهای ثبتی دیگر و تحلیلهایی که بخشهای دیگر فعالیت شما میدهد حاصل میشود. ممکن است بررسی های مدیران یک شرکت نشان بدهد که رپورتاژ آگهی سودبیشتری برایشان میآورد و شرکت مشابه دیگری تبلیغات کلیکی را موثرتر بداند. اما به طورکلی کارشناسان حوزههای مالی براین باورند که این نرخ با چهار اقدام اصلی بهبود مییابد:
- نوآوری و ایجاد تمایز در محصول و خدمات و نوع ارائه آنها
- کمیت گرایی و ایجاد امکان بررسی و محاسبه مستقل بازدهی هر فاکتور
- طرح یک رویه سیستماتیک با استفاده از نتایج مستمر محاسبه و تحلیل ROI
- آموزش نیروهای کار در راستای اهداف و بازکردن دید این افراد نسبت به کسب و کار و بازگذاشتن دست این افراد در ابراز خلاقیت
جمع بندی
در این مطلب با مفهوم بازگشت سرمایه آشنا شدید، روش محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، مزایا و چالشهای آن را نیز آموختید. اگر هنوز سوالی در این زمینه در ذهن شما باقی مانده است میتوانید در قسمت نظرات از ما بپرسید. فراموش نکنید که همیشه برای تمامی خدمات دیجیتال مارکتینگ میتوانید روی تاس حساب کنید.
روشها و چالشهای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه با ذکر مثال
هر زمان که یک کمپین بازاریابی جدید راه اندازی می کنید، باید تست کنید که آیا هزینه پروژه به شرکت شما کمک می کند یا آسیب می رساند. برای تعیین سودآوری چیزی، بسیاری از بازاریابان به ROI یا نرخ بازگشت سرمایه نگاه می کنند. در ابتدایی ترین سطح، ROI به مقایسه مقدار پولی را که برای یک پروژه خرج می کنید با میزان درآمدی که از آن به دست می آورید مقایسه می پردازد.
در این ارتباط اجازه دهید یک داستان واقعی را مرور کنیم.
چند سال پس از فروش فیلم بروس قدرتمند با بازی جیم کری در سال 2003 بیش از 484 میلیون دلار، دنبالهای ساخته شد که استیو کارل از The Office در آن نقش آفرینی کرد.
چند سال بعد فیلم نوح با هزینه بالا، با بازیگران برنده جایزه اسکار و جلوه های ویژه پیشرفته امیدوار به فروش بالایی بود. اما هزینه های تولید آن باعث شد که بیشترین بودجه را در بین فیلم ها با ۲۵۰ میلیون دلار داشته باشد. بعد از اینکه استودیو، بازیگران و عوامل فیلم زمان و پول زیادی را صرف این فیلم کردند، در دو هفته اول اکران تنها 67 میلیون دلار به دست آورد.
در مقایسه، Bruce Almighty که بودجه ای کمی بیش از 80 میلیون دلار داشت، در آخر هفته افتتاحیه خود تقریباً به همین میزان درآمد داشت.
در حالی که این مثال به ROI در مقیاسی فوقالعاده بزرگ نگاه میکند، استراتژی اندازهگیری بازده بازگشت سرمایه یا «ROI» چیست؟ شما میتواند برای بازاریابان یا کسبوکارهای کوچک بسیار مفید باشد زیرا میآموزند کدام تاکتیکها ارزش تکرار دارند و ارزش تکرار ندارند.
هدف ROI این است که به ازای هر یک میلیون تومانی که در یک کمپین بازاریابی خرج می کنید، بیش از یک میلیون به دست آورید. آنچه به عنوان “بازده بازگشت سرمایه خوب” در نظر گرفته می شود می تواند بر اساس نوع استراتژی بازاریابی، کانال های توزیع و صنعت شما متفاوت باشد.
تعیین یک معیار کلی ROI بازاریابی چالش برانگیز است زیرا همه تاکتیک های بازاریابی متفاوت هستند.
هنگامی که با یک استراتژی تبلیغات آنلاین مانند PPC (پرداخت به ازای هر کلیک) سروکار دارید، که در آن دادههای بازگشت سرمایه معمولاً به طور خودکار ردیابی میشوند، ممکن است بتوانید به راحتی ببینید که چگونه بازده تبلیغات شما با سایر تبلیغات مشابه مقایسه میشود. پلتفرمهایی مانند Google Ads سالها دادههای گسترده برای پشتیبانگیری به ازای بازگشت سرمایه ۸۰۰٪ را گزارش داده اند. و این عدد در پلتفرمهای ایرانی هم مثل یکتانت میتواند مفید باشد.
اگر با استراتژیهای دیگری مانند بازاریابی محتوا سر و کار دارید، ممکن است تشخیص این که پستهای وبلاگ، پادکستها یا ویدیوهای شما مستقیماً به خرید منتهی میشوند دشوار باشد. بهخصوص زمانی که محتوا روشن نیست یا مستقیماً به یک مقصد مرتبط نیست.
در واقع، یک مؤسسه بازاریابی محتوا (CMI) میگوید که ده ها سال است که تعیین ROI برای بازاریابان یک رمز و راز است. اگرچه اختراع URL های ردیابی و سایر فناوری ها به تعیین موفقیت محتوا کمک کرده است، این موسسه البته همچنان پیشنهاد می کند که بازده سرمایه گذاری را از منظر بلندمدت بررسی کنید و سودهای غیرمالی از جمله رشد مخاطب را در نظر بگیرید.
برای اکثر مشاغل، یک راه خوب برای تعیین یک معیار “بازده بازگشت سرمایه خوب” برای هر استراتژی بازاریابی این است که به بازده تاکتیک های مشابهی که در گذشته امتحان کرده اید و همچنین اعداد فروش فعلی خود را بررسی کنند. این اطلاعات باید به شما در ایجاد معیارهای بازگشت سرمایه و اهداف واقعی برای شرکت شما کمک کند.
با مطالعه و بررسی یک کیس استادی به شما کمک می کنیم تا با این مفهوم بیشتر آشنا شوید:
آقای حیدری یک استاد آموزش زبان است. او قصد دارد آموزشگاه زبانی تاسیس کند که با متدی متفاوت و خلاقانه به زبان آموزان آموزش می دهد. او تصمیم دارد نام آموزشگاه خود را برجسته کرده و افراد کنجکاو را به سمت متد جدید آموزشیاش جذب کند، به همین منظور اقدام به اجاره بیلبوردهای گران قیمت در خیابان ها و بزرگراه های مهم شهر می کند.
متاسفانه تبلیغات در بیلبوردها نه تنها بسیار هزینه بر بود، بلکه چندان هم موثر نبود و افراد زیادی توجهشان به آن بیلبوردها جلب نمی شد. بنابراین آقای حیدری به دنبال راه چاره دیگری برای جذب زبان آموزان بود.
آقای حیدری با توصیه یکی از دوستانش با یک تیم بازاریابی خبره مشورت کرد و به این نتیجه رسید که مخاطبانش در مکان های خاصی مثل مدارس، دانشگاه ها و موسسات مهاجرتی هستند. او به پیشنهاد مشاورانش با پرداخت هزینه به فروشگاههای کتاب شماره های تلفن افرادی که اقدام به خرید کتاب های آموزشی کرده اند را می گیرد به آنها پیامک تبلیغاتی می فرستد.
آقای حیدری علاوه بر فرستادن پیامک های تبلیغاتی، در سایت هایی که دانش آموزان، دانشجویان، متقاضیان مهاجرت و علاقمندان به فراگیری زبان های خارجه زیاد مراجعه می کردند، از طریق تبلیغات پاپآپ ، قرار دادن لینک سایت خودش و پخش قسمت کوتاهی از ویدیوی آموزشی موفق شد با هزینه ای بسیار کمتر از نمایش بیلبوردها،مخاطبان بیشتر و هدفمندتری جذب کند.
به این ترتیب با این روش تبلیغ آقای حیدری نرخ بازگشت سرمایه اش چند برابر زمانی شد که از طریق بیلبوردهای خیابانی تبلیغ می کرد.
دیدگاه شما