نحوه محاسبه سود هر سهم و جریان وجوه نقد عملیاتی (OCF & EPS)
🔹 سود هر سهم :
از جمله شاخص های سنتی و متداول سنجش عملکرد است که برای ارزشیابی قیمت سهام نیز کاربرد دارد و به صورت ریال بیان می گردد. این نسبت از تقسیم سودخالص سهامداران عادی بر تعداد سهام عادی به دست می آید. نتیجه نسبت نشان می دهد که به ازای یک سهم، چه میزان عایدی فرمول محاسبه سیو سود در سهام به دست آمده است و هر چقدر نتیجه نسبت بیشتر باشد، گویای عملکرد مطلوب شرکت است، از این نسبت برای ارزشیابی سهام نیز استفاده می شودکه با توجه به قیمت بازاری سهام (قیمت معاملاتی سهم) ، ارزش سهام در آینده نیز معلوم می گردد.
🔸 سود هر سهم بدین صورت اندازه گیری می شود:
👈 میانگین موزون تعداد سهام عادی / (سودسهم سهام ممتاز-سود خالص)
🔸برای محاسبه میانگین موزون تعداد سهام عادی باید نکات زیر را در نظر گرفت:
1⃣ انتشار سهام جدید از تاریخ انتشار به عنوان عامل مثبت در میانگین لحاظ می گردد.
2⃣ بازخرید سهام از تاریخ بازخرید به عنوان عامل منفی در میانگین لحاظ می گردد.
3⃣ ابطال سهام از محل سهام بازخریدی در میانگین بی تاثیر است.
4⃣ توزیع سودسهمی، تجزیه سهام و معکوس تجزیه، عطف به ماسبق می شود و از ابتدای سال در نظر گرفته می شود.
جریان وجوه نقد عملیاتی:
عبارت است از جریان نقد ورودی و خروجی ناشی از فعالیتهای اصلی و مستمر مولد درآمد عملیاتی واحد تجاری و نیز آن دسته از جریان های نقدی که ماهیتاً به طور مستقیم قابل ارتباط با سایر طبقه های جریان های نقدی صورت جریان وجوه نقد نمی باشند. در این تحقیق جریان وجوه نقد عملیاتی به روش غیر مستقیم و به این صورت اندازه گیری میشود:
▪️ استهلاك + تغييرات در بدهي هاي جاري (-)+ تغييرات در دارايي هاي جاري (+)- سود عملياتي = جريان وجوه
بهره مرکب چیست؟
در مجموعه مقالات سواد مالی ، به مفهوم بهره یا سود مرکب رسیدهایم؛ جایی که فرمولهای ریاضی وارد زندگی واقعی میشوند و شما به خوبی میتوانید تاثیر اعداد را در کسب موفقیت و ثروت حس کنید! بهره مرکب ، سودِ سود سرمایه شما است و با استفاده از این مفهوم میتوان بهره حاصل از سرمایهگذاری را به صورت تصاعدی افزایش داد. در این مطلب ابتدا مروری داریم بر نحوه محاسبه «بهره ساده» و سپس به بررسی مفهوم «بهره مرکب» میپردازیم.
بهره ساده چیست؟
مقدار بهرهای که به پسانداز یا سرمایهگذاری افراد در بازارهای سرمایه مثل بورس، صندوقها یا حتی بانکها تعلق میگیرد، میتواند به دو صورت «ساده» و «مرکب» محاسبه شود. بهره ساده، همان طور که از نام آن مشخص است، از محاسبه مقدار سودِ اصل وجه در بازه زمانی معین به دست میآید.
مثلا اگر اصل وجه شما ۱ میلیون تومان باشد، در ماه اول سود ۱ میلیون محاسبه و به حسابتان واریز میشود. حال فرقی نمیکند که شما سود را برداشت کنید یا آن را در کنار وجه اصلی نگه دارید، در هر حال برای ماههای دوم، سوم و… هم سود تنها برای ۱ میلیون محاسبه خواهد شد. بهره ساده در واقع به پسانداز پول دلالت دارد و نمیتواند تاثیری در حفظ ارزش دارایی داشته باشد.
بهره مرکب چیست؟
برای درک مفهوم بهره مرکب، به سراغ مثال قبل میرویم. اصل سرمایه شما ۱ میلیون تومان بود، حال شما این یک میلیون را در یک صندوق سهامی سرمایهگذاری میکنید. با توجه به عملکرد صندوق، پس از مدتی ۲۰۰ هزار تومان سود به اصل مبلغ افزوده میشود. اکنون اصل دارایی شما ۱میلیون و ۲۰۰ هزار تومان است و سودهای بعدی فرمول محاسبه سیو سود در سهام تنها مشمول ۱ میلیون اولیه نمیشود، بلکه سود به مبلغ افزوده شده هم تعلق میگیرد. به همین دلیل به آن بهره مرکب یا بهره مضاعف میگویند.
پس شما در بهره مرکب، سود سرمایه اولیه را باز هم سرمایهگذاری میکنید. البته این روند ادامه دارد و در دورههای بعدی هم هر سودی کسب کنید، به اصل مبلغ اضافه میشود و مشمول بهره بعدی خواهد شد. بنابراین در طولانی مدت سرمایه اولیه شما به میزان زیادی افزایش پیدا میکند.
مولفههای مهم در بهره مرکب
با توجه به توضیحات قبل، میتوانیم مولفههای مهم در بهره مرکب را «زمان» و «درآمد ثابت» بدانیم. شما برای افزایش سرمایه با استفاده از سود مرکب، باید صبور باشید و این مفهوم در طولانیمدت است که به ثمر مینشیند. همچنین برای استفاده از بهره مرکب به درآمد پایدار نیاز است، چراکه بهره مرکب در درآمدهای مقطعی تاثیر خود را نشان نمیدهد.
بدیهی است هر قدر دورههای پرداخت سود بیشتر باشد، تاثیر آن بر بهره مرکب ملموستر است و مقدار سرمایه شما در نهایت بیشتر میشود. در واقع در محاسبه بهره مرکب، میزان یا درصد سود ثابت است، ولی چون اصل سرمایه بیشتر میشود، بهره هم افزایش مییابد و محاسبه سود حالت تصاعدی پیدا میکند.
فرمول محاسبه بهره مرکب
قطعا تا این لحظه نحوه محاسبه بهره مرکب را متوجه شدهاید. اما دقت کنید که برای محاسبه آن در طولانیمدت و مبالغ بالا، حتما باید از فرمول خاصی استفاده شود تا نتیجه دقیق باشد. فرمول محاسبه بهره مرکب به شرح زیر است:
A = P (1+ (r/n)) nt
زمان ((دفعاتی که سود در طی سال مرکب میشود / نرخ سود سالیانه) + ۱) اصل سرمایه = بهره مرکب
- مبلغ کل = A
- اصل سرمایه = P
- نرخ سود سالیانه = r
- دفعاتی که سود در طی سال مرکب میشود = n
- زمان = nt
اما در این فرمول، اصل پول هم محاسبه شد، حال اگر بخواهیم اصل پول را جدا و فقط سود مرکب را محاسبه کنیم، فرمول به شکل زیر تغییر میکند:
A = P (1+ (r/n)) nt – P
همانطور که مشاهده میکنید، اصل سرمایه یا P در انتها کسر شد. به عبارتی برای به دست آوردن بهره مرکب و محاسبه سود حاصل از سرمایهگذاری، در انتها P یا مبلغ اصل سرمایه باید از فرمول کسر میشود.
همچنین نرمافزارهای مختلفی برای محاسبه بهره مرکب وجود دارند. شما میتوانید با یک جستوجوی ساده به ابزارهای مختلف محاسبه بهره مرکب دسترسی پیدا کنید و بهره مرکب وجه خود را با استفاده از آنها محاسبه کنید.
مثال بهره مرکب
در ادامه همراه با چند مثال ساده، مفهوم بهره مرکب را بیشتر توضیح میدهیم.
فرض کنید شما سرمایهگذاری به مبلغ ۱۰ میلیون تومان با سود دورهای ۱۰ درصدی انجام دادهاید.
– سود دوره اول (برای ۱۰ میلیون) برابر است با ۱ میلیون تومان
– اصل دارایی پس از دوره اول مبلغ ۱۱ میلیون خواهد بود. (۱۱.۰۰۰.۰۰۰=۱.۰۰۰.۰۰۰+۱۰.۰۰۰.۰۰۰)
– سود دوره دوم (برای ۱۱ میلیون) برابر است با ۱ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان
– اصل دارایی پس از دوره دوم مبلغ ۱۲ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان خواهد بود. (۱۲.۰۰۰.۰۰۰=۱.۱۰۰.۰۰۰+۱۱.۰۰۰.۰۰۰)
– این روند تا آخرین دوره ادامه خواهد داشت.
پس از دوره دوم به بعد، میتوانید محاسبه سود مرکب را در سرمایهگذاری خود مشاهده کنید.
حال با مبالغ بالاتر بهره مرکب را محاسبه میکنیم. فرض کنید شما ۳۰۰ میلیون تومان در بورس سرمایهگذاری کردهاید.
– سود دوره اول (۵ درصد برای ۳۰۰ میلیون) برابر است با ۱۵ میلیون تومان
– اصل دارایی پس از دوره اول مبلغ ۳۱۵ میلیون خواهد بود. (۳۱۵.۰۰۰.۰۰۰=۱۵.۰۰۰.۰۰۰+۳۰۰.۰۰۰.۰۰۰)
– سود دوره دوم (برای ۳۱۵ میلیون) برابر است با ۱۵ میلیون و ۷۵۰ هزار تومان
– اصل دارایی پس از دوره دوم مبلغ ۳۱۵ میلیون و ۷۵۰ هزار تومان خواهد بود. (۳۱۵.۷۵۰.۰۰۰=۳۱۵.۰۰۰.۰۰۰+۱۵.۷۵۰۰.۰۰۰)
– و این روند ادامه خواهد داشت.
دقت کنید که در این مثال، در دوره دوم، سود شما ۱۵ میلیون و ۷۵۰ هزار تومان بود. یعنی ۱۵ میلیون سود سرمایه اولیه و ۷۵۰ هزار تومان که سودِ سود شما یا همان بهره مرکب است.
همان طور که اشاره کردیم، بهره مرکب به زمان، صبر و درآمد پایدار نیاز دارد و در طولانی مدت سود خوبی را برای سرمایهگذار فراهم میکند. همچنین طبق آن چه در مثالها مشاهده کردید، کسب سود مرکب را میتوان با سرمایههای کم و کوچک هم آغاز کرد و با کمی صبر و حوصله به میزان زیادی افزایش داد.
سود مرکب در بازار بورس
بهره مرکب در بازار بورس اهمیت فوقالعادهای پیدا میکند. شما با پسانداز و انجام سپردهگذاری در بانک نمیتوانید از مزایای سود مرکب بهرهمند شوید. سیستم سوددهی نظام بانکی براساس این مفهوم نیست و اگرچه بانکها طرحهای مختلفی برای برخورداری از سود برای مشتریان خود فراهم میکنند اما به هر حال هیچگاه بهره مرکب طبق فرمولی که آموزش داده شد، مشمول حسابهای بانکی نمیشود.
بازار بورس و سهام گزینهای بسیار خوب برای بهرهمند شدن از بهره مرکب به شمار میآید. شما در این بازار میتوانید به راحتی سود حاصل از سرمایه اولیه را سرمایهگذاری و از سودِ سود پولتان نیز استفاده کنید.
با وجود این که در بازار بورس محدودیت نوسان قیمت ۵ و سه درصدی وجود دارد، باز هم بهره مرکب میتواند افراد را به سود بسیار خوبی از این بازار برساند. حتی اگر با سرمایههای کم و کوچک فعالیت خود را آغاز کنید.
با یک مثال ساده بهره مرکب در بازار بورس را بیشتر توضیح میدهیم. فرض کنید سهمی که خریداری کردهاید با توجه به محدودیت نوسان قیمت هر روز ۵ درصد سود کند، مبلغ اولیهای که پسانداز کردهاید هم ۱۰۰ میلیون تومان است. در این صورت در روز اول شما ۵ میلیون تومان سود میکنید.
پس سرمایه شما در پایان روز ۱۰۵ میلیون تومان است. فرض کنید در روز دوم هم سهمی که خریدارای کردهاید، ۵ درصد رشد داشته باشد اینبار سود شما نه ۵ میلیون تومان بلکه ۵،۲۵۰،۰۰۰ است و سود سود پول شما نیز محاسبه میشود.
حال با استفاده از فرمول بهره مرکب، سرمایه شما را بعد از ۱۰ روز کاری محاسبه میکنیم. البته با این فرض که آن سهم روزی ۵ درصد سود داشته باشد. فرمول ما به شکل زیر است:
A= 100,000,000× (۱+۰.۰۵) ۱۰ = ۱۰۰,۰۰۰,۰۰۰× ۱.۶۲ = ۱۶۲,۰۰۰,۰۰۰
یعنی در پایان ۱۰ روز کاری، سرمایه اولیه شما ۶۲ درصد رشد داشته است، که نشان از اهمیت مفهوم بهره مرکب در بازار سرمایه دارد. بهره مرکب در صورتی که نگاهی طولانی مدت به بورس داشته باشید و در سرمایهگذاری صبر پیشه کنید، میتواند سرمایه اولیه شما را به میزان زیادی افزایش دهد.
با استفاده از مفهوم سود مرکب در بازار بورس، شما میتوانید سهمهایی که سود نه چندان زیاد اما مطمئنی دارند را انتخاب کنید و در طولانی مدت سود حاصل از سرمایهگذاری خود را به میزان زیادی افزایش دهید.
بهره مرکب در صندوقهای سرمایهگذاری
بهره مرکب در صندوق های سرمایه گذاری هم اهمیت بالایی دارد. همان طور که اشاره کردیم، سود مرکب یعنی اختصاص دادن سود سرمایهگذاریهای گذشته، به سرمایهگذاری مجدد. صندوقها دارایی خود را در موارد مختلفی سرمایهگذاری میکنند و سود این سرمایهگذاری، فرمول محاسبه سیو سود در سهام در ارزش واحدهای آنها اثر میگذارد. بنابراین با سرمایهگذاری در صندوقها نیز به سود مرکب دست خواهید یافت.
در مورد صندوقهایی که پرداخت سود نقدی دارند، انتخاب با شما است که سود دورهای را به سرمایهگذاری مجدد اختصاص دهید یا خیر. اگر این سود را دوباره وارد چرخه سرمایهگذاری کنید، بهره مرکب به دست خواهید آورد. برای مثال در مورد صندوق زمرد آگاه که یک صندوق سهامی و با پرداخت سود نقدی است، امکان Reinvest وجود دارد؛ یعنی سرمایهگذار هم میتواند سود به دست آمده را نقدا دریافت کند و هم میتواند با تکمیل یک فرم مشخص، درخواست کند واحدهای سرمایهگذاری جدیدی از محل مطالبات به نام او صادر شود. اطلاعات بیشتر را میتوانید در این لینک مشاهده کنید.
سخن آخر
در این مطلب به شما گفتیم که بهره مرکب چیست و سعی کردیم با چند مثال ساده این مفهوم را بیشتر توضیح دهیم. بهره مرکب، سود سود پول شما است که مفهومی مهم در سرمایه گذاری در بورس محسوب میشود. در بهره مرکب، سود سرمایه اولیه مجددا سرمایهگذاری میشود و در این فرآیند به سود پول هم، سود تعلق میگیرد. پس هر چقدر زودتر با مفهوم بهره مرکب آشنا شوید و از آن در فرایند سرمایهگذاری استفاده کنید، به همان میزان سرمایه اولیه شما بیشتر میشود. البته افزایش سرمایه از طریق بهره مرکب فرآیندی طولانی مدت است و باید برای کسب سود از این طریق صبور باشید.
۱۰ شاخص برتر تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای سرمایهگذاران
اصل “دانش قدرت است” تقریباً در هر جنبهای از زندگی روزمره از جمله سرمایه گذاری در بازارهای مالی صدق میکند. در دنیای سرمایهگذاری آنلاین و کامپیوتر محور امروزی، داشتن اطلاعات مناسب مانند راننده ماشین سرمایهگذاری خود بودن است، در حالی که نداشتن آن را میتوان به نشستن در ماشین سرمایه گذاری دیگر به عنوان یک مسافر تشبیه کرد. در حالی که روشهای مختلفی برای ارزیابی ارزش و پتانسیل رشد یک سهام یا کوین وجود دارد، تحلیل بنیادی (فاندامنتال) یکی از بهترین راهها برای کمک به شما برای ایجاد معیاری جهت سنجش عملکردتان در بازار سهام است. بررسی شرایط به کمک تحلیلها منجر به تصمیمات آگاهانه سرمایه گذاری میشود. در ادامه مهمترین شاخصهای تحلیل بنیادی را معرفی میکنیم.
درک تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال شامل بررسی انتقادی یک کسب و کار در ابتداییترین یا اساسیترین سطح مالی آن است. هدف این تحلیل ارزیابی مدل کسب و کار، صورتهای مالی، حاشیه سود و سایر شاخصهای کلیدی برای تعیین وضعیت مالی یک کسبوکار و ارزش ذاتی سهام است. با رسیدن به پیش بینی تغییرات قیمت سهام در آینده، سرمایه گذاران آگاه میتوانند بر این اساس از آنها سود ببرند. تحلیلگران بنیادی معتقدند که قیمت یک سهم یا کوین به تنهایی برای دستیابی دقیق به تمام اطلاعات موجود کافی نیست. به همین دلیل است که آنها معمولاً تحلیلهای اقتصادی، صنعتی و شرکتی را مطالعه میکنند تا ارزش منصفانه فعلی را بدست آورند و ارزش آتی ارز دیجیتال و سهام مورد نظر خود را پیشبینی کنند.
اگر ارزش منصفانه و قیمت فعلی ارز دیجیتال یا سهام با هم برابر نباشد، انتظار میرود که قیمت بازار در نهایت به سمت ارزش منصفانه حرکت کند. آنها سپس از این اختلافات قیمتی استفاده کرده و از حرکات قیمت سود میبرند. به عنوان مثال، اگر قیمت فعلی یک ارز دیجیتال در بازار بالاتر از ارزش منصفانهی آن باشد، در این صورت ارزش گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته میشود که منجر به توصیه فروش میشود. از طرف دیگر اگر قیمت فعلی یکی از ارزهای دیجیتال در بازار کمتر از ارزش منصفانهی آن باشد، انتظار میرود قیمت در نهایت افزایش یابد و بنابراین خرید آن در حال حاضر ایده خوبی به شمار میرود.
برترین شاخصهای تحلیل فاندامنتال
همانطور که میدانید مدلهای مختلفی برای انواع تحلیل بازار وجود دارد، در این بین پارامترهای تحلیل بنیادی زیادی هستند که میتوان از آنها برای اطمینان از سلامت مالی یک پروژه استفاده کرد. محبوبترین پارامترها حول محور رشد آتی، درآمد و ارزش بازار طراحی شدهاند. درک این شاخصهای کلیدی میتواند به شما در تصمیم گیری آگاهانه برای خرید یا فروش کمک کند.
۱. درآمد به ازای هر سهم (EPS)
این شاخص بخشی از سود یک پروژه است که به هر سهم از سهام آن اختصاص مییابد و اساساً درآمد خالص نهایی است که بر اساس هر سهم تعیین میشود. افزایش EPS نشانه خوبی برای سرمایهگذاران است؛ زیرا به این معنی است که ارزش سهام آنها احتمالاً بیشتر از موقعیت فعلی است. شما میتوانید سود هر سهم یک شرکت را با تقسیم سود کل آن بر تعداد سهام موجود محاسبه کنید. به عنوان مثال اگر شرکت سود ۳۵۰ میلیون دلاری را گزارش کند و ۱۰۰ میلیون سهم وجود داشته باشد، EPS آن ۳.۵ دلار گزارش میشود.
۲. نسبت قیمت به درآمد (P/E)
نسبت قیمت به درآمد، رابطه بین قیمت سهام یک شرکت و سود هر سهم آن را اندازهگیری میکند. این به سرمایهگذاران کمک میکند تا تعیین کنند آیا قیمت این سهام نسبت به سایر سهام در همان بخش کمتر یا بیشتر از ارزش واقعی آن سهم است. از آنجایی که نسبت P/E نشان میدهد که بازار حاضر است برای یک سهام بر اساس درآمدهای گذشته یا آینده آن وضعیتی را در نظر بگیرد، سرمایهگذاران به سادگی نسبت P/E یک سهام را با رقبای آن و استانداردهای صنعت مقایسه میکنند. نسبت P/E کمتر به این معنی است که قیمت فعلی سهام نسبت به درآمد پایین است که برای سرمایهگذاران مطلوب است.
نسبت قیمت به سود از تقسیم قیمت فعلی هر سهم بر سود شرکت به ازا هر سهم محاسبه میشود. به عنوان مثال اگر قیمت سهام شرکتی در حال حاضر به ازای هر سهم ۷۰ دلار با سود ۵ دلار به ازای هر سهم فروخته شود، نسبت P/E برابر با ۱۴ است (۷۰ دلار تقسیم بر ۵ دلار).
دو نوع اصلی نسبت PE وجود دارد. نسبت PE آینده نگر (یا پیشرو) و گذشته نگر (یا دنباله رو). تفاوت بین این دو مربوط به نوع درآمدی است که در محاسبهی آنها استفاده میشود. اگر سود پیشبینیشده (آینده) یک ساله به عنوان مخرج در محاسبه استفاده شود، نتیجه یک نسبت PE آیندهنگر است. در حالی که اگر از درآمدهای ۱۲ ماهه پایانی استفاده شود، در نتیجه نسبت PE گذشته نگر را محاسبه خواهید کرد.
۳. رشد درآمد پیش بینی شده (PEG)
نسبت P/E یک شاخص تحلیل فاندامنتال یا بنیادی خوب است اما با در نظر گرفتن این واقعیت که شامل رشد درآمدهای آتی نمیشود، تا حدودی محدود است. PEG این را با پیش بینی نرخ رشد سود یک ساله سهام جبران میکند. تحلیلگران میتوانند نرخ رشد آتی یک شرکت را با مشاهده نرخ رشد تاریخی آن تخمین بزنند. این روش تصویر کاملتری از ارزشگذاری سهام ارائه میدهد. برای محاسبه رشد سود پیشبینی شده، نسبت P/E را بر نرخ رشد ۱۲ ماهه شرکت تقسیم کنید. درصد در نرخ رشد در محاسبه حذف میشود.
به عنوان مثال، اگر نرخ رشد ۱۰٪ و نسبت PE ۱۵ باشد، فرمول PEG به شکل زیر است:
PEG = نسبت PE / رشد درآمد
PEG = 15 / 10 -> توجه کنید که چگونه ۱۰٪ به ۱۰ تبدیل میشود
PEG = 1.5
قاعده کلی این است که وقتی PEG سهام بالاتر از ۱ باشد، ارزشگذاری آن بیش از حد در نظر گرفته میشود. در حالی که اگر زیر ۱ باشد، ارزش آن کمتر از میزان واقعی تلقی میشود.
۴. جریان نقدی آزاد (FCF)
به عبارت سادهتر، جریان نقدی آزاد، وجه نقدی است که پس از پرداخت هزینههای عملیاتی و مخارج سرمایهای یک شرکت باقی میماند. پول نقد برای گسترش و بهبود یک تجارت بسیار مهم است. شرکتهایی با جریان نقدی آزاد بالا میتوانند ارزش سهامداران را بهبود بخشند، نوآوری کنند و بهتر از همتایان خود با نقدینگی کمتر از رکود جان سالم به در ببرند. بسیاری از سرمایه گذاران FCF را به عنوان یک شاخص اساسی میدانند زیرا نشان میدهد که آیا یک شرکت هنوز پول نقد کافی برای پاداش دادن به سهامداران خود از طریق سود سهام پس از عملیات تامین مالی و هزینههای سرمایه را دارد یا خیر.
FCF به عنوان جریان نقدی عملیاتی منهای مخارج سرمایه (CAPEX) همانطور که در صورت جریان نقدی ثبت میشود، به همان شکل محاسبه میشود. همچنین میتوان از صورت سود و زیان به عنوان سود خالص عملیاتی پس از مالیات (NOPAT) به اضافه استهلاک، منهای سرمایه در گردش و مخارج سرمایه (CAPEX) استنباط کرد. عبارت و فرمولهای زیر را بررسی کنید. ما FCF را برای شما محاسبه میکنیم:
NOPAT = EBIT مالیات –
NOPAT = 1105 – ۳۳۲ = ۷۷۴
FCF = NOPAT + استهلاک – ( CAPEX سرمایه در گردش و )
FCF = 774 + 50 – (۱۲۰ + ۳۰) = ۶۷۴
۵. نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)
این نسبت همچنین به عنوان نسبت قیمت به حقوق صاحبان سهام نیز شناخته میشود. نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شاخص تحلیل بنیادی است که ارزش دفتری سهام را با ارزش بازار آن مقایسه میکند. P/B با نشان دادن تفاوت بین ارزش بازار سهام و ارزشی که شرکت در دفاتر مالی خود بیان کرده است، به سرمایهگذاران کمک میکند تا تعیین کنند آیا ارزش سهام نسبت به ارزش دفتری آن کمتر است یا بیش از حد ارزشگذاری شده است که با تقسیم آخرین قیمت بسته شدن سهام بر ارزش دفتری هر سهم که در گزارش سالانه شرکت فهرست شده است، محاسبه میشود. ارزش دفتری به عنوان بهای تمام شده تمام داراییها منهای بدهیها محاسبه میشود. اگر شرکت منحل شود، ارزش نظری آن شرکت بر اساس مفهوم ارزش دفتری محاسبه میشود.
با این حال، نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شرکت خاص به تنهایی مفید نیست. یک سرمایهگذار باید نسبت P/B یک شرکت را با سایر شرکتها در همان بخش یا صنعت مقایسه کند. تنها در این صورت است که در تعیین اینکه کدام شرکت ممکن است نسبت به سایرین کمتر یا بیش از ارزشگذاری شده باشد مفید خواهد بود.
۶. بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)
ROE یک نسبت سودآوری است که نرخ بازدهی را نشان میدهد که سهامدار برای بخشی از سرمایهگذاری خود در آن شرکت دریافت میکند. این نسبت اندازهگیری میکند که چگونه یک شرکت بازدهی مثبتی را برای سرمایهگذاری سهامداران خود ایجاد میکند. از آنجایی که سود محرک واقعی قیمت سهام است، تفکیک سود به دست آمده با حقوق صاحبان سهام در واقع یک شاخص بسیار خوب از سلامت مالی یک شرکت و ارزش منصفانه سهام آن است. شما میتوانید بازده حقوق صاحبان سهام را با تقسیم سود خالص بر میانگین حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. تجزیه و تحلیل DuPont با اضافه کردن چندین متغیر برای کمک به سرمایهگذاران برای درک بهتر سودآوری شرکت، محاسبه را بیشتر گسترش میدهد. این تحلیل به این مؤلفههای اصلی میپردازد:
ROA = درآمد خالص / داراییها، که میتوان آنها را بیشتر به موارد زیر تقسیم کرد:
حاشیه سود = درآمد/درآمد خالص
نسبت گردش مالی = درآمد / دارایی
اهرم = دارایی / حقوق صاحبان سهام
فرمول گسترش یافته ROE هنگام انجام تجزیه و تحلیل DuPont به شکل زیر است:
ROE = حاشیه سود x نسبت گردش مالی x اهرم
ROE = درآمد خالص / درآمد x درآمد / دارایی x دارایی / حقوق صاحبان سهام
با استفاده از تجزیه و تحلیل DuPont، سرمایه گذار میتواند تعیین کند که چه چیزی باعث ROE میشود. به نظرشما آیا دلیل آن حاشیه سود بالا و یا نسبت گردش مالی بسیار سریع و یا اهرم بالاست؟
۷. نسبت پرداخت سود سهام (DPR)
همانطور که میدانید شرکتها بخشی از سود خود را به صورت سود سهام به سهامداران خود پرداخت میکنند. اما این نیز مهم است که بدانیم درآمد شرکت تا چه حد از پرداخت سود سهام حمایت میکند. این همان چیزی است که نسبت پرداخت سود سهام در مورد آن است. این فاکتور به شما میگوید که یک شرکت چه بخشی از درآمد خالص را به سهامداران خود باز میگرداند و همچنین چه مقدار را برای رشد، ذخیره نقدی و بازپرداخت بدهی کنار میگذارد. DPR با تقسیم کل مبلغ سود سهام بر درآمد خالص شرکت در همان دوره و معمولاً به صورت درصد سالانه محاسبه میشود.
۸. نسبت قیمت به فروش (P/S)
نسبت قیمت به فروش یک شاخص تحلیل بنیادی است که میتواند با استفاده از ارزش بازار و درآمد شرکت به تعیین ارزش منصفانه سهام کمک کند. این نشان میدهد که بازار چقدر برای فروش شرکت ارزش قائل است که میتواند در ارزشگذاری سهام در حال رشدی که هنوز سودی به دست نیاوردهاند یا به دلیل یک عقبگردی موقت، آنطور که انتظار میرود عمل نمیکنند، موثر باشد. فرمول P/S با تقسیم فروش هر سهم بر ارزش هر سهم محاسبه میشود. نسبت P/S پایین به عنوان نشانه خوبی از سوی سرمایهگذاران تلقی میشود. این معیار دیگری است که هنگام مقایسه شرکتها در همان بخش یا صنعت نیز مفید است.
۹. نسبت سود سهام
نسبت سود تقسیمی به میزان پرداختی یک شرکت در هر سال به عنوان سود سهام در نسبت با قیمت سهام آن میپردازد. این تخمینی از بازده سود سهام یک سرمایه گذاری است. با فرض اینکه هیچ تغییری در سود سهام وجود نداشته باشد، بازده دارای یک رابطه معکوس با قیمت سهام است. زمانی که قیمت سهام کاهش می یابد بازدهی افزایش مییابد و بالعکس. این برای سرمایه گذاران مهم است، زیرا به آنها میگوید که از هر دلاری که در سهام شرکت سرمایهگذاری کردهاند، چه میزان به آنها باز میگردد.
نسبت سود تقسیمی به درصد بیان میشود و از تقسیم سود سالانه هر سهم بر قیمت فعلی سهم محاسبه میشود. به عنوان مثال، ۲ شرکت (الف و ب) سالانه ۳ دلار سود به ازای هر سهم پرداخت میکنند. سهام شرکت الف به ازای هر سهم ۶۰ دلار معامله میشود، در حالی که سهام شرکت ب با ۳۰ دلار به ازای هر سهم معامله میشود. این بدان معنا است که بازده سود سهام شرکت الف ۵% (۶۰/۳ x 100) و بازده سود سهام شرکت ب ۱۰% (۳۰/۳ x 100) است. بهعنوان یک سرمایهگذار، احتمالاً سهام شرکت ب را به سهام دیگر شرکت الف ترجیح میدهید، زیرا بازده سود بیشتری دارد.
۱۰. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E)
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام آخرین شاخص تحلیل بنیادی در این فهرست است و رابطه بین سرمایه استقراضی شرکت و سرمایه ارائه شده توسط سهامداران آن را اندازه گیری میکند. سرمایهگذاران میتوانند از آن برای تعیین نحوه تامین مالی داراییهای شرکت استفاده کنند. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) به سرمایهگذاران کمک میکند تا اهرم مالی یک شرکت را ارزیابی کنند و نشان میدهد که در صورت مواجهه کسب و کار با مشکلات مالی، چقدر حقوق صاحبان سهام میتواند تعهدات را برآورده کند.
شما میتوانید نسبت را با تقسیم کل بدهیها بر کل حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. ترازنامه تلفیقی را در زیر بررسی کنید که نشان میدهد شرکت اپل در مجموع ۲۴۱ میلیارد دلار بدهی (که با رنگ قرمز مشخص شده است) و کل حقوق صاحبان سهام ۱۳۴ میلیارد دلار (با رنگ سبز مشخص شده) ثبت کرده است.
بر اساس این ارقام، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بصورت زیر محاسبه میشود:
$۲۴۱,۰۰۰,۰۰۰ ÷ $۱۳۴,۰۰۰,۰۰۰ = ۱.۸۰
نتیجه گیری
همه شاخصهای تحلیل بنیادی که در بالا مورد بحث قرار گرفت، در نوع خود مهم هستند. در حالی که آنها میتوانند فرمول محاسبه سیو سود در سهام به شما در تعیین ارزش و پتانسیل رشد یک سهام کمک کنند، مهم است که بدانید چندین عامل دیگر نیز بر قیمت سهام تأثیر میگذارند که اندازهگیری اکثر آنها چندان آسان نیست. به همین دلیل است که وقتی نوبت به ارزیابی سهام یک شرکت برای مقاصد سرمایهگذاری میشود، تحلیل فاندامنتال به بهترین وجه همراه با ابزارهای دیگر مانند تحلیل تکنیکال، اخبار اقتصاد کلان و دادههای خاص صنعت استفاده میشود. این مسائل به شما کمک میکند تصویر واضح تری از آنچه که به عنوان یک سهام میخواهید در آن سرمایه گذاری کنید داشته باشید، در حالی که از شاخصها به عنوان معیار برای اندازه گیری ارزش سرمایه گذاریهای بالقوه استفاده میکنید.
سوالات متداول
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست؟
تحلیل بنیادی شامل بررسی انتقادی یک کسب و کار در ابتداییترین یا اساسیترین سطح مالی آن است.
هدف از تحلیل فاندامنتال چیست؟
هدف این تحلیل ارزیابی مدل کسب و کار، صورتهای مالی، حاشیه سود و سایر شاخصهای کلیدی برای تعیین وضعیت مالی یک کسبوکار و ارزش ذاتی سهام است.
نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی نوشته شده و آکادمی ارز دیجیتال ارزتودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات افراد یا عواقب مالی آن ندارد.
چند نکته در رابطه با حقوق صاحبان سهام در ترازنامه شرکتهای سهامی
چند نکته در رابطه با حقوق صاحبان سهام در ترازنامه شرکتهای سهامی
حالا ما به بخش نهایی ترازنامه یعنی: حقوق صاحبان سهام در ترازنامه میرسیم و قبل از اینکه معنی آن را توضیح دهیم، میخواهیم به نکتهای مهم اشاره کنیم. اگر به قسمتی که با نام جمع دارایی ها نوشته شده نگاهی بیندازید، خواهید دید که این عدد، همان عددی است که در بخش جمع بدهی ها و حقوق صاحب سهام نوشته شده است: ۱۰۲۹۷۱۱۷ (همانطور که در جلسه اول ذکر کردیم، این اعداد به واحد میلیون ریال هستند و اگر بخواهید بدانید جمع دارایی های شرکت چند ریال است باید ۶ عدد صفر در مقابل آن قرار دهید، اگر اشتباه نکرده باشیم (!!) این عدد چیزی در حدود ۱۰ تریلیون یا ۱۰ هزار میلیارد ریال است. فکر نمیکردید که قرار است با ۱۰ میلیون ریال یک شرکت سهامی را بخرید؟)
و دلیل خوبی برای آن وجود دارد. اولازهمه، حسابداران چنین میگویند. قدم اول را به خاطر دارید؟
دارایی ها= بدهی ها + حقوق صاحب سهام
مورد دوم اینکه دارایی ها باید با دو مورد دیگر مطابقت داشته باشند. یکبار دیگر، به مثال “ترازنامه شخصی” خودتان برگردید. هر چیزی که شما صاحب آن هستید، دارایی های شما به حساب میآیند. هر چیزی که مقروض هستید، بدهی هایتان هستند و تفاوت بین این دو، ارزش خالص شما خواهد بود.
همین موضوع در مورد یک شرکت نیز صادق است. ارزش خالص شرکت، چیزی که به ازای همه دارایی ها بدون در نظر گرفتن بدهی میتواند به دست آورد، حقوق صاحب سهام است.
حالا و همانطور که در ترازنامه شرکت مشاهده میکنید، چند عامل مختلف در ایجاد حقوق صاحبان سهام دخالت دارند. اولی که از همه بزرگتر هم هست، سود (زیان) انباشته به ارزش ۴۵۹۴۶۰۲ میلیون ریال (حدوداً ۴۵۹۵ میلیارد ریال) است. این سودی است که شرکت در سال منتهی به ۳۱/۲/۱۳۹۵ کسب کرده و فرمول محاسبه سیو سود در سهام فرمول محاسبه سیو سود در سهام به شکل سود سهام به سهامدارانش بازنگردانده است.
بهجای پرداخت سود سهام، این پول برای استفاده در آینده، مثلاً سرمایه گذاری در طرحها و پروژههای سودآور (متناسب با ماهیت شرکت) نگهداری میشود.
اما در بخش حقوق صاحبان سهام در ترازنامه موارد دیگری هم دیده میشود. آیتم سرمایه درواقع همان سرمایه اولیه شرکت هنگام ورد به بازار بورس است. چنانچه شرکت سهام جدیدی منتشر کند و آن را به قیمتی بالاتر (پایینتر) از قیمت اسمی در بازار بفروشد، اختلاف قیمت فروش و ارزش اسمی صرف (کسر) سهام گفته میشود.
ممکن است هیئتمدیره شرکت بورسی برای اهدافی خاص تصمیم بگیرند بخشی از سهام شرکت را از سهامداران بخرند، سهامی خریداریشده از بازار در خزانه شرکت نگهداری میشود و به آن سهام خزانه گفته میشود. البته در نظر بگیرید که بازخرید سهام توسط شرکت ها در بورس اوراق بهادار تهران به لحاظ قانونی فعلاً امکانپذیر نیست فرمول محاسبه سیو سود در سهام و ممنوع است.
از طرفی مدیران هر شرکت مکلف هستند هرسال ۵ درصد از سود خالص شرکت را با عنوان اندوخته قانونی در حسابی ذخیره کنند. همینکه مانده حساب اندوخته قانونی به ۱۰ درصد کل سرمایه شرکت رسید، ذخیره کردن آن اختیاری است. در ترازنامه بالا میبینید که حساب اندوخته قانونی سال گذشته به حدنصاب قانونی رسیده و در سال جاری تغییری نسبت به سال قبل نداشته است.
گاهی اوقات شرکت دارایی های خود نظیر ساختمان و کارخانه را تجدید ارزیابی میکند و در این تجدید ارزیابی مشخص میشود که این دارایی ها گرانتر یا ارزانتر شدهاند. این تغییرات هم در حسابهایی زیرمجموعه حساب حقوق صاحبان سهام در ترازنامه ثبت و نگهداری میشوند.
نکته آخر: حقوق صاحبان سهام به معنی سهام عادی نیست (این اصطلاح را همیشه در مبحث سرمایه گذاری میبینید.) حقوق صاحبان سهام چیزی است که فقط در ترازنامه دیده میشود. سهام عادی در دنیای واقعی وجود دارد: همه سهامی که بهوسیله شرکت منتشر شده است. وقتی شما تعداد سهام عادی منتشرشده را در قیمت بازار سهام ضرب میکنید، ارزش بازار شرکت به دست میآید.
(پایان درس پنجم دوره آموزشی فهم ترازنامه با موضوع حقوق صاحبان سهام در ترازنامه)
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این مقاله در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
24 در مورد “چند نکته در رابطه با حقوق صاحبان سهام در ترازنامه شرکتهای سهامی”
با سلام خدمت سردار عزیز
من کامل متوجه سوال شما نشدم، ولی سعی می کنم توضیحاتی که فکر می کنم مشکل شما را حل میکنه بدم.
اول از همه این که شما در مورد نحوه ثبت میفرمایید یا برای ارزشیابی یک شرکت؟
در واقع مهم این هست که این سرمایه ای که شما در مورد آن صحبت می کنید وارد شرکت شده است یا خیر؟ چرا که در این صورت قطعا باید در ترازنامه ثبت شده باشد. چه پول نقد باشد چه دارایی مشهود.
اگر پول نقد باشد علاوه بر موجودی نقد، باید یکی از حساب های سرمایه، جاری شرکا(بدهی شرکت به سهامداران) یا وام در سمت چپ افزایش یافته باشند. حالا با توجه به نحوه ی ثبت، میشه بررسی کرد که آیا در اقلام حقوق صاحبان سهام هست یا خیر؟
باز هم اگر توضیحات جامع تری در اختیار بنده قرار بدید، سعی می کنم پاسخ بهتری بدهم.
با سلام
آیا سرمایه غیر ثبتی و یا در حال افزایش شرکت، جز آیتم حقوق صاحبان سهام محاسبه می شود؟
بنده سرمایه ثبتی و اندوخته و سود وزیان را محاسبه کردم
با توجه به اینکه ثبت سرمایه شرکت طی سنوات گذشته با مشکل مواجه بوده و ایتم حقوق صاحبان سهام از لحاظ محاسبات بازرسی برای ما تعیین کننده است.
سلام و وقت بخیر
معمولا عرف نیست بازده سود تقسیمی محاسبه و شرکت به شرکت مقایسه شود. چون ابزار مقایسه ای مناسبی نیست
اما میتوانید نسبت سود هر سهم به قیمت یا p/e را در سایت tsetmc.com ببینید.
در دیده بان این سایت میتوانید شرکتها را بر مبنای p/e کم به زیاد مرتب کنید و با هم مقایسه کنید فرمول محاسبه سیو سود در سهام
موفق باشید
سلام ممنون از زحمات گروه و سایت منحصر به فرد مدیر مالی
بازده سود تقسیمی در بورس ایران باید از کدام مرجع مقایسه کرد؟فیلتر خاصی اگه راهنمایی کنید ممنون میشم و الان چندتا از شرکتها که بیشترین سود تقسیمی نسبت به قیمت شان دارند(بالاترین بازده سود تقسیمی )اگه معرفی کنید .ممنون
سلام فائزه عزیز
ابتدا باید بازده سالیانه سود نقدی رو محاسبه کنید و بعد از طریق فرمول زیر بازده ماهانه را به دست آورید
Y=((1+M)^12) -1
Y: بازده سالیانه
M: بازده ماهیانه
با آرزوی موفقیت برای شما
با سلام و تشکر از پاسخگوییتون.
با توجه به اینکه سود نقدی سالانه حساب میشه چگون باید در فرمول بازدهی ماهانه اعمال بشه.؟؟؟(فرمول به صورتp+d/p) ln))ببخشید نتونستم دقیق براتون بنویسم .pقیمت پایان دورهdسود نقدیp قیمت اول دوره
سلام فائزه عزیز
معمولا در شرکتهایی که صادرات دارند، شما در صورتهای مالی آیتمی به نام صادرات خواهید دید مثلاً به سایت tsetmc مراجعه کنید و پس از رفتن به صفحه شرکت مورد نظر خود روی تب تولید و فروش کلیک کنید.
همینطور اقلام صادراتی و مقدار آن نیز در یادداشتهای مروبط به درآمد فروش، درآمد به دو دسته درآمد داخلی و درآمد خارجی تقسیم شده و جزئیات هر بخش مشخص است.
با آرزوی موفقیت برای شما
سلام. ببخشید صادراتی بودن شرکتهای بورسی را از کدام قسمت باید فهمید
با تشکر
سلام کاووس عزیز
لطفا پاسخ سوال خود را از بخش پرسش و پاسخ مالی پیگیری کنید
برای مشاهده اینجا کلیک کنید
با آرزوی موفقیت برای شما
با سلام خدمت شما ، شرکتی دارای سرمایه ثبتی ۱۰ میلیون ریال است. ۴۹ درصد سهامش را به شخص دیگری واگذار کرده و در مقابل بعنوان سرمایه در گردش وجه نقد دریافت میدارد. ارزش داراییها حدود ۲ میلیارد ریال براورد و کارشناسی شده و طبق قرارداد سهم سهامدار جدید از این میزان به نسبت ۶ میلیارد ریال بوده که ۵۰ درصد بحساب شرکت واریز شده و مابقی هنوز واریز نشده.لطفا نحوه ثبت مبلغ دریافتی و نمایش در صورتهای مالی سال جاری و نیز نمایش در بخش حقوق صاحبان سهام را اعلام بفرمایید. ضمنا ایا بخش واریز نشده که در تعهد سهامدار جدید است میبایست ثبت شود و یا تا زمان تحقق ثبتی ندارد؟
سلام خورشید عزیز
از اینکه سوالات خود را از ما می پرسید از شما سپاسگزاریم
سلام می خواستم بدانم خالص حقوق صاحبان سهام مساوی است با تغییر در حقوق صاحبان سهام منهای تغییر سود انباشته این دو تغییر چگونه محاسبه یا کدام ارقام در صورت های مالی است با تشکر
حد سود چیست و چه کاربردی در بازار سرمایه دارد؟
دو رکن اساسی در سرمایه گذاری و معامله کردن در بازار سرمایه تعیین نقطه ورود و نقطه خروج است. اینکه در کدام نقطه از بازار خارج شویم همیشه دغدغه ای بوده که همه سهام داران با آن سروکار دارند. در زمان ورود به معامله باید تعیین کنیم که به طور مثال سهمی که خریداری شده تا چه قیمتی رشد خواهد کرد و اصطلاحا یک هدف قیمتی برای سهم مشخص کنیم و در زمان رسیدن به آن، از آن سهم خارج شویم. در مقاله حد ضرر در بورس و سرمایه گذاری چیست و چه کاربردی دارد؟ با مفهوم حد ضرر آشنا شدیم. در این مقاله به معرفی و بررسی حد سود در بورس می پردازیم.
حد سود چیست؟
حد سود به محدوده ای از قیمت گفته می شود که معامله گر بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام می دهد، آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از سهم مناسب پیش بینی می کند.
چرا تعیین حد سود مهم است؟
در تحلیل تکنیکال تعیین حد سود به اندازه حد ضرر مهم است. گاهی معامله گر به قدری درگیر تعیین نقطه ورود میشود که فراموش میکند کی باید از سهم خارج شود. در تعیین حد سود معامله گر بر اساس ابزاری که دارد نقطهای که میخواهد از سهم خارج شود را تعیین میکند.
البته باید این نکته را در نظر داشته باشیم زمانی که جو کلی بازار و سهم خوب است، میتوانیم حد سود را ارتقا دهیم. برای مثال زمانی که قیمت 5000 تومان را برای خروج تعیین کردیم ولی شرایط بازار مناسب است، میتوانیم این حد سود را بالاتر ببریم و به 5500 تومان ارتقا دهیم. در اصل به این عمل تعیین حد سود شناور گفته میشود.
گاهی معامله گر برای تعیین نقطه ورود تلاش زیادی میکند و فراموش میکند که باید برای نقطه خروج هم برنامه ریزی کند.
تعیین حد سود :
برای مثال یک معامله گر میگوید که سهم را در کف کانال صعودی میخرم و در سقف کانال میفروشم. خریدش تعیین نقطه ورود و فروشش تعیین نقطه خروج محسوب میشود. حال اگر شرایط بازار و سهم خوب بود، معامله گر هدف دومی را برای سهمش در نظر میگیرد و میگوید تا هدف دوم صبر میکنم و بعد از رسیدن به این نقطه سهم را میفروشم.
معامله گر در نهایت همان طور که برای خرید سهم برنامه ریزی میکند و نقطه ورود را تعیین میکند، برای خروج از سهم هم باید برنامه داشته باشد. معامله گر با تعیین محدوده حد سود، عملا نقطه خروج از سهم را تعیین میکند. نکته مهم دیگر در این ارتباط غلبه کردن به حس طمع است. وارن بافت میگوید ترس و طمع دو دشمن بزرگ معامله گر میباشد که برای موفقیت در بورس باید بتوان این دو حس را به خوبی شناخت و بر آن غلبه کرد. پس به عنوان یک معامله گر باید برای فروش سهم تان حتما برنامه داشته باشید. نمیتوانید یک سهم را بخرید و بگویید “حالا هر وقت حس کردم زمان مناسبی بود میفروشمش”.
استفاده از نقطه ورود و خروج بسیار مهم است. نمیتوان یک سهم را بدون برنامه و فقط به دلیل اینکه کانالی یا شخصی گفته در هر قیمتی بخریم و بفروشیم.
چگونه حد سود را تعیین کنیم؟
تعیین حد سود بستگی فرمول محاسبه سیو سود در سهام فرمول محاسبه سیو سود در سهام به استراتژی معاملاتی معامله گر دارد و نمیتوان یک نسخه همگانی برای آن پیچید. اینکه خریدهایتان را بر اساس تحلیل تکنیکال انجام میدهید و یا بنیادی، تعیین نقطه خروج میتواند برای معامله گران متفاوت باشد.
به طور مثال در تحلیل بنیادی به این نتیجه میرسید که ارزش سهم شما 1000 ریال است؛ ولی قیمت حال حاضر بازار 700 ریال میباشد، پس حد سود خود را 1000 ریال قرار میدهید و هر وقت قیمت به این عدد رسید از معامله خارج میشوید و در تحلیل تکنیکال هم به طور مثال سقف کانالی که در محدوده قیمتی 1000 ریال است را حد سود خود قرار میدهید.
جدای از مشخص کردن حد سود بخش دیگری از معامله یعنی حد ضرر نیز بسیار مهم است. حد ضرر یک نوع احتیاط است که اگر بازار مطابق انتظار شما پیش نرفت، آن سهم را میفروشید و متحمل زیان بیشتر نمیشوید.
حد ضرر در بورس:
هیچ قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد؛ اما برای تعیین این حد، نکته های قابل توجهی وجود دارند که باید آنها را در نظر گرفت؛ مثلا میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- حد ضرر یا حد توقف زیان به معنی آن است که وقتی کاهش قیمت سهام به حد مشخص و تعیین شدهای رسید، باید آن را بفروشیم تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود.
- کم شدن سود هم نوعی ضرر است؛ بنابراین زمانی که قیمت سهام بالا رفت حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.
- یکی از رایج ترین اشتباهات تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است. بدین ترتیب که با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر، معامله گر اقدام به تغییر یا حذف آن میکند و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان میماند. با وجود اینکه فرمول محاسبه سیو سود در سهام ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود؛ اما در بلند مدت نتیجه ای جز از بین رفتن سرمایه نخواهد داشت.
- حد ضرر نباید بیشتر از ۱۰ درصد مبلغ خرید باشد و این یعنی بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.
- حد را نباید با فاصله خیلی زیاد یا خیلی کم از قیمت خرید قرار دهید.
- در تعیین حد ضرر، دیدگاه زمانی یک سرمایه گذار بسیار اهمیت دارد؛ مثلا تعیین حد برای معامله های کوتاه مدت با تعیین حد برای معامله های بلند مدت متفاوت است.
- در معاملات کوتاه مدت، حد ضرر را تقریبا بین ۸ تا ۱۰ درصد در نظر میگیریم و در خریدهای میان مدت و بلند مدت، حد ضرر را تقریبا بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایینتر از قیمت خرید در نظر میگیریم.
- وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت گردید، حد را روی مقاومت شکسته شده که حالا به عنوان حمایت عمل میکند، قرار دهید.
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد یا نسبت سود به زیان شاخصی برای تعیین حد ضرر و حد سود برای سرمایه گذاری در معاملات بورس میباشد که با استفاده از این نسبت میتوان درباره خرید یا عدم خرید سهم در بورس تصمیم گیری نمود. به فرمول محاسبه سیو سود در سهام زبان ساده نسبت ریسک به ریوارد به این معنی است که شما حاضرید در مقابل چند درصد سود، چند درصد از سرمایه تان را به خطر بیندازید.
نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد در بورس
برای اینکه با نحوه محاسبه ریسک به ریوارد بهتر آشنا شوید آن را با یک مثال توضیح میدهیم. فرض کنید اگر یک معامله گر سهامی را در 260 تومان بخرد و حد ضرر 230 تومان و حد سود 340 تومان برای آن قرار دهد؛ ریسک، ریوارد و نسبت ریسک به ریوارد آن به صورت زیر خواهد بود:
ریسک: ریسک این معامله به ازای هر سهم 30 تومان میباشد. 30 =230-260
حد ضرر – قیمت سهم = ریسک
ریوارد: ریوارد یا پتانسیل سود آن 80 تومان میباشد. 80 =260-340
حد سود – قیمت سهم = ریوارد
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد: برای محاسبه این نسبت ابتدا باید ریسک و ریوارد را طبق فرمول زیر بدست بیاوریم؛
فرمول محاسبه ریسک به ریوارد:
37% یا 80/30 =Risk / Riward
در صورتی که طبق معادله فوق ریسک را تقسیم بر ریوارد و ضربدر 10 تومان کردیم و عدد به دست آمده کمتر از 50% بود، سهم برای خرید مناسب میباشد.
در این مثال هم با توجه به اینکه عدد به دست آمده (0.37 یا 37%)، کمتر از 50% میباشد، پس سهم برای خرید مناسب است.
در پایان، برای انجام معاملاتی موفق و سود ده به این نکات توجه کنید:
1- قانون اساسی سرمایه گذاری
یک سرمایه گذار موفق به خوبی از این واقعیت آگاه است که اگر ریسک را نادیده بگیرد، نمیتواند از مزایای ریسک بهره مند شود. زمانی که صحبت از سرمایه گذاری است، این یکی از قوانین اساسی است. برای درک اهمیت سرمایه گذاری در داراییهای ریسکی، باید بازده بالایی که از این گونه سرمایه گذاریها به دست میآیند را در نظر گرفت. به همین ترتیب نیز سرمایه گذاریهایی که ریسک اندکی دارند، بازده آنچنانی به همراه ندارد.
2- سرمایه گذاری کنید، نه سفته بازی
در مقوله سرمایه گذاری، الزاماً نیازی نیست تا برای مشخص کردن بهترین زمان ورود یا خروج به طور مداوم حرکات قیمت و بازار را دنبال کنید. از طرفی هم نمیتوان به پیش بینی افراد مختلف در خصوص زمان مناسب سرمایه گذاری اکتفا کرد. با این حال، اگر واقعاً قصد دارید سرمایه خود را برای مدت زمانی طولانی جمع آوری کنید، از حدس و گمانه زنی دست بردارید و شروع به سرمایه گذاری کنید. حدس و گمان چیزی شبیه به شرط بندی بر روی حرکات قیمت اما به صورت کوتاه مدت است؛ اما سرمایه گذاری به این معناست که سرمایه خود را در کاری قرار دهید که میتواند در دراز مدت برای شما سود به همراه داشته باشد.
دیدگاه شما