اوسیلاتور چگونه عمل می‌کند؟


اندازه گیری صافی

سنسور خازنی

سنسور خازنی و یا به عبارتی (capacitive sensor) نوعی تکنولوژی غیر تماسی می باشد که اساس کار آن براساس ساختار و مکانیزم عملکرد خازن است. سنسور خازنی توانایی شناسایی هر نوع جسمی، اعم از اجسام رسانا و یا هر نوع جسمی که دی الکتریکی متفاوت از هوا را داشته باشد را دارد. سنسورهای خازنی اغلب از خاصیت الکتریکی خازن بر اساس ایجاد تغییراتی در میدان الکتریکی اطراف سنسور استفاده می کنند.

از جمله سوالاتی که ممکن است برای کاربران این دسته از سنسور ها پیش آید شامل موارد زیر است:

  • آیا می توان سطح را با سنسور خازنی سنجید؟
  • آیا میتوان از سنسور خازنی برای تشخیص شیشه استفاده کرد؟
  • آیا سنسور خازنی در صنعت کاربردی دارد و برای آن مناسب است؟

در این مقاله به بررسی سنسور خازنی خواهیم پرداخت و پاسخ برخی سوالاتی که برای کاربران سنسور خازنی پیش آمده در اینجا وجود دارد. مواردی که در این مقاله میخوانید:

  • سنسورهای خازنی دوسیمه
  • سنسورهای خازنی سه سیمه
  • معرفی اجزای اصلی سنسور خازنی
  • سنسور خازنی چیست و چگونه عمل می کند؟
  • سنسورهای خازنی در چه مصارفی کاربرد دارد؟
  • تفاوت سنسور خازنی و سنسور القایی در چیست؟
  • سنسور خازنی توانایی تشخیص چه موادی را دارد؟
  • فاکتورهایی که تأثیر کمتری بر فاصله سنجش دارند .
  • چه عواملی در قدرت تشخیص سنسور حساس به همه مواد تاثیر می گذارد؟

تفاوت سنسور خازنی و سنسور القایی در چیست؟

سنسورهای خازنی یکی از انواع سنسورهای مجاورتی هستند و برخلاف شباهت ظاهری زیادی که با سنسور القایی دارند دارای تفاوت هایی نیز هستند. سنسور القایی یک میدان الکترومغناطیسی دارد و فقط توانایی تشخیص مواد فلزی را دارا می باشد در صورتی که سنسور خازنی میدان الکترواستاتیک تولید می کند و علاوه بر مواد فلزی توانایی تشخیص مواد غیر فلزی همانند انواع شیشه کاغذ پلاستیک مایعات، روغن، الکل و پارچه را دارد.

سنسور خازنی چگونه عمل می کند؟

یک سنسور خازنی مانند یک خازن ساده عمل می کند. یک صفحه فلزی در قسمت حسگر سنسور به صورت الکتریکی به یک مدار اسیلاتور داخلی وصل می شود، اسیلاتور متشکل از دو قطعه فلزی است، این قطعات به گونه‌ای قرار گرفتند که موجب ایجاد ظرفیت خازنی می گردند. در صورت نزدیک شدن قطعه با ثابت دی الکتریک به صفحه حساس موجب ایجاد تغییر در ظرفیت خازنی بین قطعات می‌گردد این تغییر ظرفیت موجب تغییر دامنه خروجی اسیلاتور توسط دمدولاتور می‌شود. در صورتی که دامنه اسیلاتور بیشتر از مقدار مرجع باشد فعال می گردد.

سنسورهای خازنی قابلیت تنظیم حساسیت یا سطح آستانه اسیلاتور را دارند. تنظیم حساسیت را می توان با تنظیم یک پتانسیومتر انجام داد. اگر سنسور راهی برای تنظیم حساسیت نداشته باشد، برای اینکه بتواند هدف را صحیح تشخیص دهد، سنسور باید از نظر جسمی جابجا شود. افزایش حساسیت باعث می شود فاصله عملیاتی بیشتری نسبت به هدف ایجاد شود. افزایش زیاد در حساسیت می تواند باعث شود سنسور تحت تأثیر دما، رطوبت و خاک قرار بگیرد.

سیم های سیاه و سفید سیم های خروجی سنسور هستند. سیم مشکی سیم خروجی معمولاً باز سنسور است. حسگر زمانی که هدف را شناسایی کند، سیگنالی را روی سیم سیاه ارسال می کند. سنسور وقتی هدفی را شناسایی نمی کند، ارسال این سیگنال را متوقف می کند.

تشخیص سنسور خازنی

محدوده سنجش قابل تنظیم

اگر سنسور خازنی دارای محدوده سنجش قابل تنظیم باشد، دارای پیچ تنظیم خواهد بود. چرخاندن پیچ در جهت عقربه های ساعت باعث افزایش حساسیت سنسور و چرخاندن پیچ در خلاف جهت عقربه های ساعت حساسیت سنسور را کاهش می دهد.

تنظیم محدوده سنجش سنسور خازنی

سنسور خازنی توانایی تشخیص چه موادی را دارد؟

دو دسته از اهداف وجود دارد که سنسورهای خازنی قابلیت تشخیص آنها را دارند: دسته اول رسانا ها و دسته دوم غیر رسانا ها می باشند. اهداف رسانا شامل فلز، آب، خون، اسیدها، پایه ها و نمک می باشند. این اهداف از ظرفیت بیشتری برخوردار هستند و قدرت دی الکتریک بیشتری دارند.

دسته هدف غیر رسانا مانند عایق الکترود سنسور عمل می کند. بنابراین موادی مانند: چوب، شیشه، پلاستیک، خاک و کاغذ بر فاصله سنجش تأثیر می گذارد.

اندازه گیری جابجایی با دقت نانومتر

اندازه گیری جابجایی با دقت نانومتر

چه عواملی در قدرت تشخیص سنسور حساس به همه مواد تاثیر می گذارد؟

هنگام برخورد با اهداف غیر رسانا سه عامل وجود دارد که فاصله سنجش آنها را تعیین می کند.

اندازه سطح فعال سنسور خازنی

هرچه سطح سنسور بزرگتر باشد فاصله تشخیص و قدرت تشخیص بیشتر است.

مساحت سطح هدف مورد نظر برای سنجش

هرچه سطح هدف بزرگتر باشد قابلیت تشخیص جسم بیشتر است.

خواص ماده خازنی هدف مورد نظر

خواص ماده خازنی که به عنوان ثابت دی الکتریک شناخته می شود. هرچه مقدار ثابت دی الکتریک بیشتر باشد سنسور می تواند جسم را از فاصله دورتر تشخیص دهد. مواد با ثابت دی الکتریک بالا فاصله حساسیت بیشتری دارند.

بنابراین به عبارت دیگر هرچه جسم چگال تر و متراکم تر باشد سنسور خازنی راحت تر می تواند آن را تشخیص دهد. بنابراین نباید از اینکه سنسور خازنی نتواند یک برگ کاغذ را تشخیص دهد تعجب کنیم. چون کاغذ نازک نمی تواند میدان الکتریکی اطراف سنسور را تغییر دهد.

فاکتورهای دیگری که تأثیر کمتری بر فاصله سنجش دارند شامل موارد زیر است:

تاثیر رطوبت، گردو غبار

معرفی اجزای اصلی سنسور خازنی

اسیلاتور

اسیلاتور از دو قطعه فلزی تشکیل شده است، این دو قطعه به گونه ای قرار گرفتند که یک ظرفیت خازنی ایجاد می‌کنند. در صورتیکه قطعه با ضریب الکتریکی نزدیک شود موجب تغییر ظرفیت خازنی و در نتیجه تغییر دامنه خروجی می گردد.

دمدولاتور

آشکارسازی دامنه اسیلاتور و مقایسه آن با سطح مرجع توسط دمدولاتور انجام می‌شود، در صورتی که دامنه مقدار آشکار شده از دامنه مرجع بیشتر باشد خروجی سنسور فعال می گردد.

آمپلی فایر

آمپلی فایر جریان بار خروجی را تامین می کند.

اشمیت تریگر

از آنجایی که طبقه دمودولاتور، آشکار ساز دامنه ی اسیلاتور است، کاهش دامنه ی اسیلاتور توسط این قسمت به طبقه اشمیت تریگر منتقل می شود. کاهش دامنه ی اسیلاتور باعث فعال شدن خروجی اشمیت تریگر گردیده و این قسمت نیز به نوبه ی خود باعث تحریک طبقه خروجی می شود.

سنسورهای خازنی در چه مصارفی کاربرد دارد؟

تشخیص ارتفاع یک دسته کاغذ، کنترل جریان مایع، کنترل پر کردن مایعات و تعیین سطح آب در بطری های پلاستیکی، کنترل سطح ظروف فلزی با پنجره های پلاستیکی یا شیشه ای، کنترل وجود لامپ یاسایر وسایل در داخل جعبه های مقوایی تشخیص پارگی در قرقره کاغذ از کاربرد های سنسور خازنی می باشد.

همچنین نوعی سنسور خازنی با تکنولوژی جدید وجود دارد که با سنسور های موجود در بازار فعلی و مورد کار واقع شده در صنعت متفاوت است. این نوع سنسور خازنی با تکنولوژی جدید به دستگاه های بزرگتر مانند پراب های خازنی متصل شده و این امر باعث افزایش دقت اندازه گیری در این تکنولوژی شده است. در بخش زیر کاربرد این نوع سنسور خازنی معرفی شده است:

سنسور خازنی با تکنولوژی جدید

اندازه گیری جابجایی با دقت نانومتر

این سنسورهای می توانند کمترین جابجایی نقاط را با بالاترین اطمینان اندازه گیری کنند. سنسورهای خازنی این مقدار جابجایی بین صفحه حسگر و سطح هدف را با استفاده از یک میدان الکتریکی همگن اندازه گیری می کنند. دقت سنسورهای خازنی در محدوده زیر نانومتر نیز حاصل می شود. اندازه گیری دقیق با یک سیستم تنظیم شده و کالیبره شده امکان پذیر است.

اندازه گیری جابجایی با دقت نانومتر

اندازه گیری جابجایی با دقت نانومتر

سیستم های نانو پردازش / حلقه بسته

یکی از کاربردهای این نوع سنسورها اندازه گیری جابجایی با وضوح بالا برای نانوذرات می باشد. سنسورهای خازنی دو صفحه می توانند فاصله و همچنین موقعیت یک شیء در حال حرکت را با دقت عالی اندازه گیری کنند.

سیستم های نانو پردازش / حلقه بسته

سیستم های نانو پردازش / حلقه بسته

اندازه گیری شیب

ادغام سنسورهای خازنی در یک سیستم روش خوبی برای اندازه گیری دقیق شیب است.

اندازه گیری شیب توسط سنسور خازنی

اندازه گیری شیب

اندازه گیری ضخامت لایه ها با دقت زیر میکرون

اندازه گیری ضخامت لایه ای از مواد غیر رسانا بر روی سطح متحرک رسانا (به عنوان مثال یک درام چرخشی) به دلیل عملکرد غیر تماسی و عملکرد پویا یکی از عملکرد های ایده آل برای سنسورهای خازنی است.

اندازه گیری ضخامت لایه ها با دقت زیر میکرون

اندازه گیری ضخامت لایه ها با دقت زیر میکرون

اندازه گیری و اسکن ارتفاع ثابت

حسگرهای خازنی برای اسکن های بلندی نامتعارف یا تداخل سنجی با نور سفید مناسب هستند. تمام سطوح را از نظر ثابت بودن ارتفاع و عدم پستی بلندی بررسی می کنند.

اندازه گیری و اسکن ارتفاع ثابت

اندازه گیری و اسکن ارتفاع ثابت

اندازه گیری صافی

اندازه گیری های صاف بودن و یا صاف نبودن سطوح در مسافت های طولانی با حسگرهای الکترود منفرد خازنی حاصل می شود. حرکت خارج از محور یک محرک در جهت دیگر، بلافاصله شناسایی می شود .

اندازه گیری صافی

اندازه گیری صافی

سنسورهای با حساسیت به Micronewton

سنسورهای خازنی تک الکترود، که جابجایی زیر نانومتر را از فاصله و بدون تماس اندازه گیری می کنند، اغلب به عنوان سنسورهای با وضوح بالا استفاده می شوند. در سیستمی که دارای سختی کاملاً مشخص است، جابجایی های اندازه گیری شده به وضوح در محدوده میکرو نیوتن تبدیل می شوند.

سنسورهای با حساسیت به Micronewton

سنسورهای با حساسیت به Micronewton

اندازه گیری لرزش، صافی، ضخامت

پویایی بالای سیستم سنجش خازنی حتی اندازه گیری لرزش ها و نوسانات را با وضوح عالی امکان پذیر می کند. مسطح بودن یک قطعه کار چرخان یا اختلاف در ضخامت در طیف سنج نانومتر تشخیص داده می شود. یکی از زمینه های کاربرد در تولید دیسک های درایو می باشد.

اندازه گیری لرزش، صافی، ضخامت

اندازه گیری لرزش، صافی، ضخامت

سنسورهای خازنی دوسیمه

این نوع از سنسورها دارای دو سیم ارتباطی هستند. بار به صورت سری با سنسور در مدار متصل است. جریان مورد نیاز سنسور از طریق مقاومت یا بار به آن متصل می شود. در نتیجه هنگامیکه سنسور قطع (باز) می باشد، یک جریان ضعیف جهت تغذیه خود سنسور از مقاومت عبور می کند و در حالت وصل سنسور (بسته) یک ولتاژ روی سنسور ایجاد می شود.

انواع خروجی سنسور های خازنی دو سیم به صورت زیر است:

۱- اتصال نرمال باز PNP NO

۲- اتصال نرمال باز NPN NO

۳- اتصال نرمال بسته PNP NC

۴- اتصال نرمال بسته NPN NC

سنسورهای خازنی سه سیمه

در این نوع از سنسور ها، سه سیم از سنسور خارج شده که دو سیم جهت وصل کردن سنسور به منبع تغذیه می باشد، که بر حسب استاندارد اروپا رنگ قهوه ای برای مثبت و رنگ آبی برای منفی در نظر گرفته شده است. سیم سوم که به رنگ سیاه می باشد خروجی سنسور را مشخص می کند.

برای خرید سنسور خازنی (capacitive sensor) می‌توانید به فروشگاه اینترنتی الکتروملل مراجعه نمایید.

اندیکاتور Stochastic RSI در تحلیل تکنیکال

امروزه تحلیل تکنیکال در میان معامله‌گران و تحلیلگران از محبوبیت بالایی برخوردار است. به همین منظور، آموزش ابزارهای تحلیل تکنیکال بسیار مهم و کاربردی است. یکی از ابزارهای کاربردی در این حوزه، اندیکاتورها هستند. در این مقاله از سری مقاله‌های آموزشی کارگزاری اقتصاد بیدار، اندیکاتور استوکاستیک RSI و جزئیات آن را بررسی می‌کنیم.

برای درک بهتر مفاهیم اندیکاتور استوکاستیک RSI در تحلیل تکنیکال ابتدا باید دو اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic Indicator) و اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) را جداگانه بررسی کرده و سپس به بررسی اندیکاتور استوکاستیک RSI می‌پردازیم که به عبارتی ترکیبی از این ۲ اندیکاتور است.

اندیکاتور شاخص قدرت نسبی ( (RSI

شاخص RSI که یکی از پر کاربردترین اندیکاتورهای تحلیل‌ تکنیکال در بازار‌های مالی می‌باشد، در اواخر دهه ۱۹۷۰ معرفی شد و به سرعت در بین تحلیلگران و تریدر ها، به ابزاری کلیدی در تشخیص عملکرد بازار مالی در مدت زمان مشخص تبدیل شد. این شاخص اساسا یک ابزار نوسانی با 2 محدوده بالا و پایین و یک اندیکاتور روندی مابین این محدوده ‌است که میزان و شتاب نوسانات قیمتی را اندازه‌گیری و به طور کلی گرایش مومنتوم بازار (Momentum) را تجزیه و تحلیل می‌کند. شاخص آر اس آی می‌تواند ابزار بسیار سودمندی باشد.

اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic Indicator)

اندیکاتور استوکاستیک در اواخر دهه ۱۹۵۰ میلادی توسط جرج لین به دنیای تحلیل تکنیکال معرفی شد. اندیکاتور استوکاستیک با سنجش ارتباط میان قیمت پایانی (بسته شدن) سهم و بازه قیمتی آن‌ را در طی تایم فریم مشخص، شتاب روند قیمتی بازار یا سهم مورد نظر را بررسی می‌‌کنند.

اندیکاتور RSI Stochastic

اندیکاتور استوکاستیک RSI در بازه‌ بین صفر تا یک یا صفر تا صد نوسان و حرکت می‌کند. زمانی که برای فرمول‌های شاخص‌های قدرت نسبی (RSI) از فرمول اسیلاتور استوکاستیک (Stochastic) بهره بگیریم، این اندیکاتور به‌ وجود می‌آید.

اندیکاتور استوکاستیک RSI ، اندیکاتوری حساس‌تر نسبت به تغییرات است. چرا که ساختار این اندیکاتور استوکاستیک به گونه‌ای تنظیم شده است که بجای بررسی کلی تغییرات قیمت، به عملکرد تاریخی یک سهم توجه کند و همین فاکتور باعث می‌گردد سیگنال‌های بیشتری نسبت به دیگر اندیکاتور‌ها صادر شود.

در همین راستا برخی از تحلیل‌گران از استوکاستیک RSI میانگین متحرک می‌گیرند تا این حساسیت بیش از حد و ناپایداری را کم و کارایی اندیکاتور استوکاستیک RSI را افزایش دهند. برای مثال گرفتن میانگین متحرک ۱۲ روزه از استوکاستیک RSI باعث می‌شود اندیکاتور هموارتر و ثابت‌تری را داشته باشیم. لازم به ذکر است که پلتفرم‌ معاملاتی اقتصاد بیدار امکان اعمال یک اندیکاتور روی اندیکاتور دیگر را در اختیار معامله‌گران قرار داده است.

فرمول محاسبه RSI Stochastic

می‌توان گفت هنگامی که ۲ بار از قیمت مشتق بگیرید، Stochastic RSI خواهید داشت. به اوسیلاتور چگونه عمل می‌کند؟ زبانی دیگر، خروجی Stochastic RSI دو مرحله از قیمت سهم مورد نظر فاصله دارد. این باعث می‌شود که استوکاستیک RSI در زمان‌هایی با قیمت اصلی سهام همخوانی نداشته باشد. با توجه به تعداد بالای سیگنال‌های تولید شده توسط استوکاستیک RSI ، اگر آن را به همراه سایر اندیکاتور‌ها استفاده کنید، کارایی‌اش افزایش خواهد یافت.

MIN و MAX کمترین و بیشترین مقدار RSI در ۱۴ دوره اخیر است.

روش‌های معاملاتی با اندیکاتور RSI Stochastic

به منظور انتخاب اندیکاتور Stochastic RSI در پلتفرم کارگزاری اقتصاد بیدار (مطابق شکل زیر) باید از قسمت اندیکاتورها ، اندیکاتور Stochastic RSI را انتخاب کنید.

stochastic-rsi2.jpg

در گام بعدی قبل از اقدام به خرید یا فروش باید به مقادیر این اندیکاتور که در پایین چارت قرار دارد، دقت شود. اندیکاتور استوکاستیک RSI برای تعیین نقاط ورودی و خروجی بالقوه و همچنین برای شناسایی نقاط بازگشتی قیمتی، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

سیگنال خرید

زمانی که مقدار اندیکاتور استوکاستیک RSI ، 0.8 یا 80 و بالاتر باشد (در برخی از پلتفرم‌ها بازه 0 تا 1 و در بعضی دیگر 0 تا 100 است )، در تحلیل تکنیکال این‌ را سیگنال خرید تلقی کرده و انتظار دارید سهم یا بازار با اوسیلاتور چگونه عمل می‌کند؟ اوسیلاتور چگونه عمل می‌کند؟ روند صعودی همراه باشد.

stochastic-rsi1.jpg

سیگنال فروش

زمانی که مقدار اندیکاتور استوکاستیک RSI 0.2 ، یا 0 2 و پایین‌تر باشد (در برخی از پلتفرم‌ها بازه 0 تا 1 و در بعضی دیگر 0 تا 100 است ) ، در تحلیل تکنیکال این‌ را سیگنال فروش تلقی کرده و انتظار دارید سهم یا بازار با روند نزولی همراه باشد.

stochastic-rsi3.jpg

تحلیل خط میانگین در اندیکاتور RSI Stochastic

اعداد نزدیک به 50 یا 0.5 می‌توانند نگرش مفیدی به معامله‌گران دهند. برای مثال هنگامی که خط میانگین در بازه انتخابی مثل حمایت عمل می‌کند و خط استوکاستیک RSI به‌تدریج افزایش یافته و به 80 نزدیک می‌شود، در این حالت میتوان انتظار روندی مثبت را برای سهم مورد نظر داشت.

در مقابل هنگامی که خط میانگین در بازه انتخابی مثل مقاومت عمل می‌کند و خط استوکاستیک RSI به تدریج کاهش یافته و به 20 نزدیک می‌شود، در این حالت می‌توان انتظار روندی منفی را برای سهم مورد نظر داشت.

یکی دیگر از کاربرد‌های اندیکاتور استوکاستیک RSI ، شناسایی واگرایی (Divergence) است. حرکت قیمت یک سهم در خلاف جهت اندیکاتور یا سایر داده‌ها را واگرایی می‌نامیم. واگرایی نشان‌دهنده ضعیف‌شدن خط روند فعلی قیمت و در بعضی زمان‌ها بیانگر تغییر جهت قیمت است.

تفاوت RSI و RSI Stochastic

اندیکاتور RSI نسبت به استوکاستیک RSI ، اندیکاتور کندتری است و حساسیت کمتری دارد، در نتیجه سیگنال‌های معاملاتی کمتری صادر می‌کند.

حساس‌تر بودن استوکاستیک RSI دارای فواید و مضراتی هست. گاهی اوقات این سیگنال‌های خرید و فروش متعدد باعث می‌شوند تحلیلگران تصمیمات هیجانی بگیرند که همراه با سیگنال‌های اشتباه است. همان طور که بیان شد می‌توان برای اندیکاتور Stochastic RSI، میانگین متحرک اعمال کرد تا این حساسیت بیش از حد را کم کند و کارایی اندیکاتور استوکاستیک RSI را افزایش داد.

جمع‌بندی

اندیکاتور Stochastic RSI از دقیق‌ترین و کاربردترین ابزارها در تحلیل تکنیکال است که تحلیلگران برای تشخیص روند پیش‌رو از آن استفاده می‌کنند. در این مقاله به بررسی جزییات اندیکاتور استوکاستیک RSI و نحوه استفاده از آن پرداختیم. به طور کلی در تحلیل تکنیکال هنگام استفاده از اندیکاتور‌ها بهتر است به سایر الگوها و اندیکاتورها نیز توجه شود تا تحلیل صورت گرفته قابل اعتمادتر و کم ریسک‌تر باشد. شما می‌توانید برای آشنایی با سایر الگوها و اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال، مقالات موجود در سایت اقتصاد بیدار را مطالعه بفرمایید.

اندیکاتور مکدی (MACD)/محاسبات اندیکاتور مکدی

میانگین متحرک همگرا – واگرا (MACD) که در بین معامله‌گران داخل ایران به «مکدی» مشهور است، یکی از اندیکاتورهای پرکاربرد، ساده و البته بسیار محبوب بین معامله‌گران آشنا به تحلیل تکنیکال است که در تشخیص روند به ویژه روندهای پرقدرت مورد استفاده قرار می‌گیرد. اوسیلاتور «مکدی» رابطه بین دو مووینگ اَوریج یک ورقه بهادار را نشان می‌دهد.

مکدی در سال ۱۹۷۹ توسط یک سرمایه‌گذار مشهور آمریکایی به نام «جرالد اپل» توسعه داده شد و از آن زمان تاکنون همچنان به صورت گسترده‌ای توسط معامله‌گران مورد استفاده قرار می‌گیرد. «اپل» با تاسیس «مدیریت سرمایه‌گذاری اپل» به مدت بیش از ۴۰ سال در این شرکت فعالیت داشت و بیش از ۱۷ کتاب در حوزه سرمایه‌گذاری نوشته است. وی در سال ۲۰۱۲ بازنشسته شد اما همچنان حضوری فعال در این شرکت دارد. این سرمایه‌گذار آمریکایی یک شرکت مشاوره با نام «سیگنالرت» (Signalert) در سال ۱۹۷۳ تاسیس کرد که مجله‌ای تحت همین عنوان در این حوزه منتشر می‌کند و بعد از نزدیک ۵۰ سال از زمان تاسیس همچنان در حال انتشار است.

«مکدی» از سه جزء تشکیل شده است که عبارتند از: ۱٫ خط مکدی، ۲٫ خط سیگنال، ۳٫ هیستوگرام که از تفاضل بین خط مکدی و خط سیگنال به دست می‌آید. نحوه محاسبات این سه جزء اساسی در پایین آمده است:

محاسبات اندیکاتور مکدی

محاسبه اندیکاتور مکدی در مقایسه با محاسبات سایر اندیکاتورها اندکی ساده‌تر است و تنها عامل اصلی محاسبه مووینگ اَوریج نمایی است.

نحوه محاسبه خط مکدی

  1. ابتدا مووینگ اَوریج نمایی ۲۶ دوره محاسبه می‌شود.
  2. مووینگ اَوریج نمایی ۱۲ دوره محاسبه می‌شود.
  3. تفاضل دو مووینگ اَوریج نمایی ۲۶ دوره و ۱۲ دوره گذشته که نتیجه آن یک خط مشهور به نام خط «مکدی» است.

استفاده از مووینگ اَوریج نمایی در محاسبه خط مکدی به دلیل اهمیت و وزنی است که این مووینگ اوریج به قیمت‌های اخیر نشان می‌دهد.

در صورتی که مووینگ اَوریج نمایی ۱۲ روزه بالای مووینگ اَوریج نمایی ۲۶ روزه قرار بگیرد ارزش مکدی مثبت خواهد بود و در صورتی که مووینگ اَوریج نمایی ۲۶ روزه بالای مووینگ اَوریج نمایی ۱۲ روزه قرار بگیرد ارزش مکدی منفی خواهد شد.

محاسبه خط سیگنال

خط سیگنال از محاسبه مووینگ اَوریج نمایی ۹ روزه «خط مکدی» به دست می‌آید. این خط در نمودار کنار خط مکدی حرکت می‌کند. تقاطع این دو یعنی خط مکدی و خط سیگنال به عنوان نشانه‌ای برای تعیین نقاط خرید و فروش و همچنین برگشت روندها عمل می‌کند. در روندهای پرقدرت قدرت پیش‌بینی این سیگنال‌دهی بسیار بیشتر است.

هیستوگرام

تفاضل خط سیگنال و خط مکدی به صورت گراف‌ یا میله‌هایی نمایش داده می‌شود که تا حدودی همراستا با حرکت قیمت در نمودار اصلی قیمت است. زمانی که خط مکدی و خط سیگنال با یکدیگر انحراف زیادی داشته باشند میله‌های هیستوگرام نیز بلندتر خواهند شد و از خط صفر به سمت بالا یا پایین فاصله می‌گیرد. در صورتی که انحراف بین این دو خط ناچیز باشد میله‌های هیستوگرام نیز در نزدیکی خط صفر قرار می‌گیرند.

نحوه استفاده از اندیکاتور «مکدی» برای تحلیل روند

اندیکاتور مکدی در مشخص کردن روند پرقدرت نزولی و صعودی دقیق‌تر عمل می‌کند. مهمترین عامل تعیین نقاط خرید و فروش در این اندیکاتور تقاطع دو خط مکدی و خط سیگنال است و به همین دلیل است که این اندیکاتور بسیار ساده است و فهم نحوه عملکرد آن سوای از نحوه محاسبات مربوطه نیاز به دانش پیچیده‌ای ندارد.

سیگنال‌دهی مکدی به این صورت است که اگر خط مکدی در ناحیه زیر صفر خط سیگنال را از پایین به بالا قطع کند در واقع به نوعی سیگنال خرید صادر شده است. برعکس آن نیز صادق است یعنی در صورتی که خط مکدی در ناحیه بالای صفر خط سیگنال را از بالا به پایین قطع کند به نوعی سیگنال فروش صادر شده و تغییر روند از صعودی به نزولی امکان‌پذیر است.

نکته مهمی که درباره اندیکاتورها وجود دارد این است که آنها به تنهایی نمی‌توانند مورد استفاده قرار بگیرند چرا که در این صورت قدرت پیش‌کنندگی آنها پایین می‌آید و احتمال دریافت سیگنال اشتباه از جانب معامله‌گران به ویژه افراد مبتدی بسیار زیاد است. این قضیه در مورد «مکدی» نیز صادق است. به همین دلیل است که بسیاری از معامله‌گران در کنار مکدی از اندیکاتور RSI استفاده می‌کنند تا این دو در کنار هم بتوانند هم خطاهای یکدیگر را پوشش دهند و هم اینکه درجه و دقت پیش‌بینی افزایش یابد. البته اندیکاتورهای دیگری توسط معامله‌گران استفاده می‌شود که هر کس بنا به استراتژی‌هایی که به کار می‌گیرد می‌تواند اندیکاتور مورد علاقه خود را استفاده کند.

بحث واگرایی‌ها و همگرایی‌ها در اندیکاتور مکدی به شدت مورد استفاده قرار می‌گیرد که آن را در نوشته‌ای جداگانه مورد بررسی قرار خواهیم داد.

صفر تا صد تحلیل تکنیکال با مووینگ اوریج

moving average

در مفهوم تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، اندیکاتورها همواره از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده‌اند و در این میان اندیکاتور مووینگ اوریج یا میانگین متحرک را می‌توان پایه‌ای‌ترین اندیکاتورها به‌حساب آورد. اساساً اندیکاتورها در ۳ دسته‌بندی اندیکاتورهای Trend (روند نماها یا تعقیب کننده قیمت)، Oscillator (نوسان‌نماها) و اندیکاتورهای Volumes (حجمی) قرار می‌گیرند و دراین‌بین مووینگ اوریج در حقیقت میانگینی از قیمت‌ها یا داده‌ها در یک بازه زمانی بخصوص است که به‌عنوان یک اندیکاتور در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی استفاده‌شده و از آن در تشخیص روندهای قیمتی به‌کار گرفته می‌شوند.

از طرفی مووینگ اوریج به عنوان مادر اندیکاتورها شناخته می‌شود و به‌نوعی بسیاری از اندیکاتورها، نشئت گرفته از این اندیکاتور هستند و درنتیجه می‌توان بیان داشت که این اندیکاتور از اهمیت فوق‌العاده زیادی در تحلیل تکنیکال برخوردار است. ازاین‌رو در این مطلب قصد داریم تا مفصلاً به مفهوم کلی این اندیکاتور، انواع آن و کاربردهایی که در تحلیل تکنیکال دارد بپردازیم.

فهرست عناوین مقاله

مووینگ اوریج (Moving Average) چیست؟

مووینگ اوریج یا میانگین متحرک به اندیکاتورهایی گفته می‌شود که نوسانات قیمتی را فیلتر کرده و به‌صورت هموار در جهت روند بازار حرکت می‌کند. این اندیکاتور جهت آینده قیمت را پیش‌بینی نکرده و جهت فعلی آن را تعیین می‌کنند. ازاین‌رو به علت اتکای این اندیکاتور به گذشته قیمت، به‌نوعی کند و تأخیری به‌حساب می‌آید. از طرفی مووینگ اوریج در فیلتر کردن نوسانات شدید قیمتی و هموار کردن روندها، کاربرد زیادی دارد. علاوه بر این، این اندیکاتور اساس ساخت بسیاری از اندیکاتورهای دیگر مثل باندهای بولینگر، اندیکاتور مکدی (MACD) و اسیلاتور مک کلان (McClellan) به‌حساب می‌آید.

مووینگ اوریج که با نماد اختصاری MA نمایش داده می‌شود، در دسته اندیکاتورهای تعقیب‌کننده قرار دارد و نوسانات بازار را به خطی صاف و ملایم بدل می‌کند و به‌نوعی یک اندیکاتور پیرو روندها به‌حساب می‌آید. دقت کنید که این اندیکاتور تأخیر دارد و این بدین معنی است که در توصیف وضعیت فعلی بازار نیز باکمی تأخیر عمل می‌کند و در حقیقت علت این تأخیر نیز به‌دست آمدن آن از محاسبه قیمت‌های پیشین است.

اساساً از مووینگ اوریج‌ها در راستای شناسایی جهت روند یا تعیین سطوح حمایتی و مقاومتی استفاده می‌شود. در تصویر زیر می‌توانید نمودار قیمتی با ۲ اندیکاتور SMA و EMA را مشاهده کنید.

حال احتمالاً برای شما سؤال پیش‌آمده که SMA و EMA به چه معنا هستند. جهت دریافت پاسخ خود، در ادامه با ما همراه باشید تا به بررسی انواع اندیکاتور مووینگ اوریج بپردازیم.

انواع اندیکاتور مووینگ اوریج

به‌طور کلی مووینگ اوریج دارای انواع مختلفی است که ۲ نوع از آن به نسبت دیگر انواع آن دارای کاربرد بیش‌تری در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است و این دو عبارت‌اند از میانگین متحرک ساده (SMA) و میانگین متحرک نمایی (EMA) که در ادامه به معرفی و بررسی هرکدام از آنها خواهیم پرداخت.

مووینگ اوریج ساده (SMA)

این اندیکاتور که اختصاراً با نماد SMA نمایش داده می‌شود، ساده‌ترین حالت محاسبه میانگین است و در آن قیمت‌ها در بازه‌های زمانی مشخصی باهم جمع شده و حاصل آنها، بر تعداد این بازه‌های زمانی تقسیم می‌شود. در این اندیکاتور، شما قادر هستید تا نوع قیمت را انتخاب کرده و بر اساس راهبُرد معاملاتی خود، از انواع قیمت‌ها مثل قیمت‌های باز (Open)، قیمت‌های بسته (Close) قیمت‌های پایانی، بالاترین و پایین‌ترین قیمت و … نیز استفاده کنید.

از طرفی اندیکاتور SMA، پرکاربردترین و درعین‌حال موردانتقادترین روش محاسبه میانگین به‌حساب می‌آید. مثلاً ازجمله معایبی که به مووینگ اوریج ساده وارد است می‌توان به این اشاره کرد که این اندیکاتور میان قیمت‌های گذشته و اخیر تمایز قائل نشده و خروجی سیگنال کندی نیز دارد. به‌طور مثال اگر میانگین ساده پنجاه روز اخیر را برای یک سهم یا دارایی حساب کنیم، میان قیمت روز نخست و پنجاهم، هیچ تفاوتی وجود نخواهد داشت. برای درک بهتر فرض کنید که قیمت در روز اول دو هزار دلار است و در روز پنجاهم چهار هزار دلار و در طی این مدت، دو هزار دلار افزایش قیمت داشته‌ایم. حال تصور کنید که قیمت در روز نخست چهار هزار دلار و در روز پنجاهم دو هزار دلار است و در طی این مدت دو هزار دلار کاهش داشته‌ایم. بااینکه این ۲ شرایط کاملاً عکس یکدیگر هستند، ولی نتیجه حاصله از SMA در هر ۲ حالت یکسان است.

در ادامه می‌توانید فرمول محاسبه این اندیکاتور را مشاهده کنید:

SMA=P1+P2+..+Pn/n

درواقع این ایراد باعث شده تا تحلیلگران از نوع دیگری از مووینگ اوریج بنام مووینگ اوریج نمایی جهت محاسبه میانگین قیمت استفاده کنند که در ادامه به توضیح آن خواهیم پرداخت.

نمونه SMA مووینگ اوریج

مووینگ اوریج نمایی (EMA)

این اندیکاتور که اختصاراً با EMA نمایش داده می‌شود جهت برطرف کردن مشکل SMA طراحی‌شده و در حقیقت بیشتر تمرکز آن بر روی قیمت‌های اخیر است و نسبت به تغییرات قیمتی اخیر واکنش سریع‌تری از خود نشان می‌دهد. به بیانی دیگر، این اندیکاتور، به دلیل اوسیلاتور چگونه عمل می‌کند؟ افزایش تأثیر قیمت‌های اخیر در محاسبات آن، از محبوبیت بسیار بالاتری در میان تحلیلگران برخوردار است و علت این محبوبیت نیز خروجی سیگنال سریع‌تری است که دارد.

در ادامه می‌توانید فرمول محاسبه این اندیکاتور را مشاهده کنید:

EMA(t)=(Price(t)*k)+[EMA(y)*(1-k)]

MOVING AVERAGE (EMA)

فرمول محاسبه ضریب وزنی

K=2/(n+1)

پیشنهاد می‌کنیم مقاله نکات مهم درباره خط روند در بورس را مطالعه کنید.

کاربرد مووینگ اوریج

میانگین متحرک یا ma به طور گسترده‌ای در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود و در واقع یک ابزار تحلیل در بازار بورس است. از مووینگ اوریج برای سرمایه گذاری و سود بردن از الگوهای تغییر قیمت اوراق بهادار استفاده می‌شود‌. به طور کلی، تحلیلگران بازار بورس از میانگین متحرک برای تشخیص اینکه آیا در حرکت یک اوراق بهادار تغییر رخ می‌دهد یا خیر، مانند تشخیص یک حرکت نزولی ناگهانی در قیمت اوراق بهادار استفاده می‌کنند.

در مواقع دیگر، تحلیلگران از میانگین متحرک برای تأیید سوء ظن خود مبنی بر اینکه ممکن است تغییری در حال رخ دادن باشد، استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، اگر قیمت سهام یک شرکت بالاتر از میانگین متحرک ۲۰۰ روزه خود باشد، ممکن است به عنوان یک سیگنال صعودی در نظر گرفته شود.

انواع مووینگ اوریج

Moving average را می‌توان به روش‌های مختلفی محاسبه کرد. میانگین متحرک ساده پنج روزه یا SMA پنج قیمت اخیر بسته شدن روزانه را با هم جمع می‌کند و این رقم را بر پنج تقسیم می‌نماید تا میانگین جدیدی روزانه به دست بیاید. هر میانگین به بعدی متصل می‌شود و خط جریان منفرد را ایجاد می‌نماید.

یکی دیگر از انواع محبوب میانگین متحرک، میانگین متحرک نمایی یا EMA است. محاسبه آن پیچیده‌تر است، زیرا وزن بیشتری را برای قیمت‌های اخیر اعمال می‌کند. اگر یک SMA ۵۰ روزه و یک EMA ۵۰ روزه را روی یک نمودار ترسیم کنید، متوجه خواهید شد که EMA سریع‌تر از SMA به تغییرات قیمت واکنش نشان می‌دهد و علت آن وزن اضافی در داده‌های قیمت اخیر است.

نرم افزار اوسیلاتور چگونه عمل می‌کند؟ رسم نمودار و پلتفرم‌های معاملاتی محاسبات را انجام می‌دهند و برای استفاده از مووینگ اوریج نیازی به محاسبه دستی نیست. MA ها نسبت به یکدیگر برتری ندارند و هر کدام در جایگاه خود کاربرد دارند.

یک EMA ممکن است برای مدتی در یک بازار سهام یا مالی به کار برود، و در زمان‌های دیگر یک SMA ممکن است بهتر عمل کند. بازه زمانی انتخاب شده برای میانگین متحرک نیز نقش مهمی در میزان موثر بودن آن (صرف نظر از نوع اندیکاتور) دارد. Moving average به سه دسته ساده، نمایی و وزن دار تقسیم می‌شود.

نحوه محاسبه انواع مووینگ اوریج

برای محاسبه میانگین متحرک ۵ روزه ساده، در واقع میانگین قیمت سهام در ۵ روز گذشته محاسبه می‌گردد. فرمول میانگین متحرک بسیار ساده است و در هر نقطه از زمان می‌توان آن را محاسبه کرد. در فرمول، می‌توان با محاسبه میانگین تعداد معینی از دوره‌های مربوط به آن زمان را به دست آورد. فرمول میانگین متحرک ساده، یک فرمول میانگین معمولی در دوره زمانی مشخصی است.

برای محاسبه میانگین متحرک وزنی، از فرمول میانگین وزنی استفاده می‌کنیم. یعنی قیمت در روز‌های گدشته ضرب در وزن آن می‌شود و این اعداد با هم جمع می‌شوند و میانگین گرفته می‌شود. داده‌های اخیر در این محاسبه، وزن بیشتری دارند. قیمت‌های دور‌ه‌های مختلف در وزن خود ضرب شده و با هم جمع می‌شوند.

وزن در نقاطی که مربوط به قیمت‌های گذشته هستند کمتر است و در نتیجه این قیمت‌ها تأثیر کمتری در مقدار نهایی میانگین وزن‌دار دارند. قیمت‌های اخیر در محاسبه میانگین وزن دار اثر بیشتری دارند. محاسبه مووینگ اوریج بستگی به این دارد که چه نوعی از این اندیکاتور را می‌خواهید محاسبه کنید.

در میانگین متحرک نمایی یک عامل ضرب داریم که وزن بیشتری را به قیمت‌های اخیر اختصاص می‌دهد. این عامل ضرب حاصل تفریق مقدار نقطه داده فعلی و میانگین متحرک نمایی در دوره قبل است. به یاد داشته باشید که نیازی به محاسبه دستی این مقادیر نیست و همه آن‌ها توسط برنامه‌ها محاسبه می‌شوند.

بهترین اعداد (اعداد طلایی مووینگ اوریج)

معروف‌ترین و کاربردی‌ترین اعداد به کار رفته در میانگین متحرک، اعداد ۲۰۰، ۱۰۰، ۵۰، ۲۰ و ۱۰ هستند. این اعداد را می‌توان به شکل ترکیبی یا تکی استفاده کرد. به این مجموعه اعداد، اعداد طلایی Moving average می‌گویند. علاوه بر اعداد ذکر شده، می‌توان از اعداد فیبوناچی نیز استفاده کرد زیرا در MA کاربرد زیادی دارند.

روش ترسیم میانگین متحرک

از MA در بازار‌های روند دار استفاده می‌شود زیرا این اندیکاتور در بازار‌های رنج خطای زیادی را نشان می‌دهد. در شکل زیر، خط قرمز در واقع MA است که برای یک روند نزولی رسم شده‌است. در این روند نزولی، اندیکاتور بالای روند قرار گرفته‌است و دقیقا مثل یک خط روند متحرک عمل نموده ‌است.

روش ترسیم میانگین متحرک

وقتی ما یک خط اوسیلاتور چگونه عمل می‌کند؟ روند داریم و میانگین متحرک زیر قیمت است، زمان‌هایی که قیمت شروع به فاصله گرفتن از مووینگ اوریج می‌کند، یعنی شاهد یک حرکت جنبشی هستیم. این یک نشانه خوب است و به ما نشان می‌دهد که روند خوبی در حال سپری شدن است. برعکس، هنگامی که نمودار قیمت و میانگین متحرک به هم نزدیک می‌شوند، نشان می‌دهد که باید حرکات بعدی خود را حساب شده انجام دهیم زیرا روند در حال تغییر است.

میانگین متحرک در کنار نمودار قیمت

بهترین تنظیمات اندیکاتور مووینگ اوریج

بعد از انتخاب مووینگ اوریج مورد نظرتان، باید تعیین کنید که در معاملات روزانه شرکت می ‌کنید یا معاملات معمولی و به دنبال آن نیز باید هدف و دلیل استفاده از مووینگ اوریج را مشخص نمایید. به دلیل اینکه بسیاری از معامله‌گران از مووینگ اوریج استفاده می‌‌کنند، بنابراین قابل مشاهده است که قیمت گذاری‌ها نیز براساس آنها صورت می پذیرد.

این موضوع یک نکته بسیار مهم را هنگام معامله با اندیکاتورها مطرح می‌کند و آن این است که برای رسیدن به بهترین نتایج باید متداول ترین مووینگ اوریج ها را در نظر داشته باشید.

بهترین دوره‌های مووینگ اوریج مناسب برای معاملات روزانه آن دسته هستند که علاوه بر سریع بودن، با تغییرات قیمت نیز واکنش‌ نشان ندهد. به همین دلیل معمولا برای معامله‌گران روزانه بهتر است در وهله اول از EMA استفاده کنند.

در بهترین دوره‌‌ها برای معاملات نوسانی هر یک از معامله‌گران سوئینگ رویکرد بسیار متفاوتی دارند. به همین دلیل در بازه های زمانی بالاتر که ۴ ساعت در روز است، معامله می‌کنند و با اینکار معاملات را برای مدت زمان طولانی‌تری نگه می‌دارند.

بنابراین، معامله‌گران نوسان ابتدا باید یک SMA را انتخاب کرده و از مووینگ اوریج‌های دوره بالاتر برای جلوگیری از نویز و سیگنال‌ های سریع استفاده کنند.

به گفته مارتی شوارتز مووینگ اوریج ۱۰ روزه (EMA) شاخصی عالی برای تعیین روند اصلی است. وجود این شاخص در معاملات ضروری است و معامله‌گران اگر در سمت صحیح میانگین متحرک باقی بمانند، بهترین احتمال موفقیت را به دست می‌آورند.

زمانی که معامله‌گران بالای ۱۰ روز معامله می‌کنند بازار در حالت مثبت است و باید به فکر خرید باشند. برعکس آن، معاملات زیر میانگین قرار دارند که بازار را در حالت منفی قرار می‌دهند و معامله‌گران در این زمان‌ها باید به فروش فکر کنند.

همچنین به عنوان معامله‌گران نوسانی می‌توانید از مووینگ اوریج ها به عنوان فیلترهای جهت‌دار استفاده کنید. صلیب طلایی و صلیب مرگ سیگنالی است که زمانی اتفاق می‌افتد که مووینگ اوریج دوره های ۲۰۰ و ۵۰ روزه به طور عمده در نمودارهای روزانه استفاده ‌شود. با این روش شما می‌توانید ببینید که مووینگ اوریج های متقاطع می‌توانند در تحلیل و انتخاب یک بازار مناسب به شما کمک کنند.

سومین چیزی که مووینگ اوریج‌ها می‌توانند در آن به شما کمک کنند، معاملات حمایتی و مقاومتی و همچنین توقف جایگاه سازی است. به دلیل پیشگویی خودشکوفایی اغلب مووینگ اوریج محبوب به عنوان سطوح حمایت و مقاومت در بازارهای مالی کار می‌کنند. در کنار آن‌ها روند کار در مقابل دامنه‌ها قرار می‌گیرد که نشان می‌دهند مووینگ اوریج در بازارهای متغیر کار نمی‌کند.

وقتی قیمت بین حمایت و مقاومت در نوسان است، معمولاً مووینگ اوریج جایی در وسط آن محدوده می شود و قیمت توجه چندانی به آن ندارد. این بدان معناست که در طول محدوده، میانگین‌های متحرک کاملا اعتبار خود را از دست می‌دهند، اما به محض اینکه قیمت شروع به رشد و نوسان کرد، مجددا با عنوان حمایت و مقاومت، دوباره عمل می کنند.

باندهای بولینگر راهی دیگر برای تنظیم و استفاده از مووینگ اوریج ها هستند که یک شاخص فنی بر اساس آنها به شمار می روند. مووینگ اوریج ۲۰ دوره و باندهای بیرونی نوسان قیمت در وسط باندهای بولینگر اندازه گیری می شوند. معمولا در طول بازه ‌ها، قیمت در اطراف مووینگ اوریج نوسان می‌ کند، اما باندهای بیرونی همچنان بسیار مهم هستند زیرا شرایط پیش بینی را با مشاهده قیمت باند های بیرونی را در طول یک محدوده نشان می‌دهد.

بنابراین، حتی اگر مووینگ اوریج‌ها اعتبار خود را در طول بازه‌ها از دست بدهید، باندهای بولینگر ابزاری فوق العاده هستند که همچنان به شما این امکان را می ‌دهند تا بتوانید قیمت را به طور موثر تجزیه و تحلیل کنید. باندهای بولینگر به شما کمک می‌کنند تا در معاملات باقی بمانید. در طول یک دوره قوی، قیمت معمولاً از مووینگ اوریج خود فاصله می‌گیرد اما همچنان نزدیک به باند بیرونی حرکت می‌کند.

زمانی که قیمت مووینگ اوریج را از دوره خارج کند این کار می‌تواند نشان دهنده تغییر جهت روند آن باشد. به علاوه هر زمان که در طول یک روند نقض باند بیرونی مشاهده شود اغلب پیش‌بینی‌کننده مورد نظر از نوع بازگشتی است با این حال، تا زمانی که مووینگ اوریج شکسته نشود، معنای بازگشتی ندارد.

افزودن اندیکاتور مووینگ اوریج به نرم‌افزار متاتریدر

جهت افزودن اندیکاتور مووینگ اوریج به نمودارهای متاتریدر خود می‌توانید از مسیر تعیین‌شده در زیر اقدام کنید:

سنسور خازنی چیست و چگونه کار می‌کند؟

تشخیص صحیح وجود یا عدم وجود اشیاء با ماهیت‌های گوناگون در صنایع مختلف اهمیت بسیاری دارد. سنسور خازنی یک فناوری رایج است که برای اهداف کنترلی متفاوت استفاده می‌شود. سنسورهای خازنی نه تنها می‌توانند وجود یا عدم وجود یک جسم را تشخیص دهند، بلکه می‌توانند جریان مایع، سطح مایع، فشار و فاصله‌ها را نیز تشخیص دهند.

با مطالعه‌ی مقاله‌ی” سنسور چیست و چه انواعی دارد؟ ” با سنسورها و انواع آن بیشتر آشنا میشوید.

فهرست مطالب این مقاله

سنسور خازنی چیست و چگونه کار می‌کند؟

سنسور خازنی چیست؟

سنسور خازنی، سنسوری غیرتماسی است که می‌تواند وجود یا عدم ‌وجود هر شئ را بدون توجه به جنس مواد سازنده‌ی آن تشخیص دهد. این تجهیزات از تاثیر اشیاء بر میدان الکتریکی و تغییر ظرفیت خازن استفاده می‌کنند. برای تشخیص اشیاء، یک میدان الکتریکی با اعمال ولتاژ به صفحات سنسور تولید می‌شود، هرشئ که بتواند این میدان الکتریکی و ظرفیت خازن را تغییر دهد توسط یک سنسور خازنی تشخیص داده می‌شود.

سنسورهای خازنی توانایی تشخیص دو دسته هدف را دارند، دسته‌ی اول رساناها(با رسانایی بیشتر از μS/cm 20) شامل فلزات، آب، اسیدها، بازها و خون. دسته‌ی دوم نارساناها ( با رسانایی کم‌تر از μS/cm 20) مثل شیشه، پلاستیک و… .

ساختار سنسور خازنی

سنسور خازنی از چهار قسمت اصلی ساخته شده است:

بدنه‌ی سنسور:

بدنه‌ی سنسور محفظه‌ای است که مدار اصلی سنسور را در خود جای می‌دهد. مدار اصلی سنسور شامل صفحه‌ی دی‌الکتریک، اسیلاتور، آشکارساز و قسمت خروجی است.

صفحه‌ی سنسور:

صفحه‌ی سنسور که برای آشکارسازی اهداف استفاده می‌شود.

چراغ نشان‌گر:

چراغ نشانگر در انتهای دیگر سنسور از سمت صفحه‌ی سنسور قرار دارد. این چراغ زمانی روشن می‌شود که هدفی در محدوده سنسور باشد و در غیر این صورت خاموش می‌شود.

کابل اتصال:

کابل اتصال که در انتهایی‌ترین قسمت سنسور قرار دارد. این کابل در سنسورهای چهارسیمه شامل چهار سیم به رنگ‌های قهوه‌ای، آبی، سفید و سیاه است. سیم قهوه‌ای رنگ به ولتاژ 24+ ولت و سیم آبی به 24- ولت وصل می‌شود. سیم سفید، سیم معمولا بسته (Normally closed) خروجی است. سنسور در زمانی که شئ تشخیص داده نشده از طریق سیم سفید سیگنال ارسال می‌کند. سیم سیاه، سیم معمولا باز (Normally open) است که سیگنال تشخیص شئ از طریق آن ارسال می‌شود.

شکل 2 اجزای اصلی سنسور خازنی و نحوه‌ی قرارگیری آن‌ها در ساختمان سنسور را نشان می‌دهد.

ساختار سنسورهای خازنی

شکل2- ساختار سنسورهای خازنی

مکانیزم عملکرد سنسور خازنی

خازن در ساده‌ترین شکل خود دو صفحه رسانا است که توسط یک محیط دی الکتریک جدا می‌شوند. هنگامی که ولتاژ روی خازن اعمال می‌شود، بارهای الکتریکی روی صفحات خازن باعث ایجاد یک میدان الکتریکی سرتاسر دی‌الکتریک می‌شوند. مقدار باری که خازن می‌تواند ذخیره کند به ظرفیت خازن بستگی دارد و ظرفیت خازن به مساحت و فاصله صفحات و ثابت دی الکتریک وابسته است. تغییر در ظرفیت خازن اساس عملکرد سنسور خازنی است.

سنسور خازنی مانند یک خازن ساده عمل می‌کند. صفحه‌های فلزی به عنوان صفحه‌‌های خازن به یک اسیلاتور داخلی متصل شده و شئ مورد نظر می‌تواند باعث ایجاد تغییر در ظرفیت خازن شود. با نزدیک شدن شئ به صفحه‌ی سنسور، اسیلاتور نوسانات بیشتری را نشان می‌دهد تا زمانی که دامنه‌ی این نوسانات به سطح آستانه برسد و خروجی سیگنال تشخیص شئ را ارسال کند.

شکل3 دامنه‌ی نوسانات را در حالت حضور و عدم حضور شئ (برمبنای سیگنال‌های سیم معمولا باز) در فاصله‌ی عملکرد سنسور نشان می‌دهد.

دامنه‌ی نوسانات تشخیص شئ

شکل3- دامنه‌ی نوسانات تشخیص شئ

تنظیم حساسیت

قابلیت تنظیم حساسیت در برخی از سنسورهای خازنی وجود دارد. اگر سنسور قابلیت تنظیم نداشته باشد، باید به طور فیزیکی برای تشخیص درست به شئ هدف نزدیک شود. وقتی حساسیت سنسور افزایش پیدا کند، فاصله‌ی عملکرد آن هم بیشتر می‌شود. در نتیجه‌ی افزایش فاصله‌ی سنسور تا شئ احتمال این که سنسور تحت تاثیر عواملی مانند دما، رطوبت و سایر عوامل فیزیکی قرار بگیرد هم افزایش می‌یابد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.