بسیاری از معاملهگران تصور میکنند پس از چند معامله موفق شانس همیشه با آنها باقی خواهد ماند اما هرگز اینگونه نیست. به محدودیتهای خود پایبند باشید و با مدیریت ریسک (Risk Management) از پول خود مراقبت کنید
پرایس اکشن (Price action) چیست و چه کاربردی دارد؟
پرایس اکشن (Price action) به بررسی حرکت قیمت یک دارایی در طول زمان میپردازد. پرایس اکشن پایه و اساس تحلیل تکنیکال نمودار سهام، ارزهای دیجیتال یا سایر داراییها است. بسیاری از معاملهگران برای تصمیمگیری در معاملات خود، تنها از پرایس اکشن و روندهای موجود در بازار استفاده میکنند. بهطور کلی میتوان گفت که در روش پرایس اکشن معاملهگران تنها بر مبنای حرکت قیمت، در مورد معاملات خود تصمیم میگیرند و هیچ توجهی به اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال ندارند. در این مقاله قصد داریم تا شما را با پرایس اکشن و نحوه استفاده از آن آشنا کنیم. اگر به این موضوع علاقهمند هستید تا انتهای مقاله همراه ما باشید.
در این مقاله میخوانید:
پرایس اکشن (Price Action) چیست؟
برخی از معاملهگران، خرید و فروشهای خود را تنها بر مبنای حرکت قیمت یک دارایی انجام میدهند. این روش معاملاتی، پیشفرض معاملات پرایس اکشن است. اکثر معاملهگران پرایس اکشن از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، مانند میانگین متحرک یا باندهای بولینگر استفاده نمیکنند؛ اگر شما این کار را انجام میدهید، باید وزن بسیار کمی را در فرآیند تصمیمگیری معاملات خود به آنها بدهید.
بهطور کلی میتوان گفت که یک معاملهگر پرایس اکشن معتقد است که تنها منبع قابل اعتماد اطلاعات، از خود قیمت و حرکات آن ناشی میشود. بعد از معرفی و شناخت مفهوم پرایس اکشن، در ادامه تلاش میکنیم تا شما را با انواع استراتژیهای پرایس اکشن آشنا کنیم.
چگونه از پرایس اکشن استفاده کنیم؟
در تکنیک پرایس اکشن، معاملهگران تنها از یک نمودار ساده استفاده میکنند. آنها با بررسی الگوهای کندل استیک، خطوط روند و سطوح حمایت و مقاومت نقاط ورود و خروج مناسب را مشخص و ترید میکنند. نمودارهای شمعی، نقش مهمی در پرایس اکشن دارند. اگرچه این نمودار، در صفحهای صاف ترسیم میشود اما وضعیت بازار را به صورت برجسته نشان داده و از لحاظ سمعی و بصری بسیار هیجانانگیزتر از نمودارهای میلهای هستند.
در بخش قبلی مقاله، به سؤال پرایس اکشن چیست؟ پاسخ دادیم. در ادامه قصد داریم با آموزش پرایس اکشن به زبان ساده، به شما در پیدا کردن استراتژی مناسب معاملاتی کمک کنیم. بنابراین در قسمتهای بعدی مقاله، در مورد انواع کندل در پرایس اکشن، استراتژیهای معامله با پرایس اکشن، ساختار پرایس اکشن و روشهای مختلف پرایس اکشن صحبت خواهیم کرد.
چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم؟ برای شروع کار، شما به یک نمودار ساده و خالی از هرگونه اندیکاتور نیاز دارید. در مرحله اول با رسم سطوح حمایت و مقاومت، به راحتی میتوانید نقاط برگشت و یا شکست قیمت را روی نمودار مشخص کنید؛ سپس باید جهت حرکت قیمت را مشخص و خطوط روند فعلی بازار را رسم کنید.
قدرت یا ضعف روند را بررسی کرده و نقاط معاملاتی را پیدا کنید؛ سپس حد ضرر و حد سود معامله را مشخص کرده و ریسک به ریوارد را محاسبه کنید. در صورتی سهام مناسب برای معاملات سوئینگ که عدد مناسبی به دست آمد، میتوانید در نقاط معاملاتی، با توجه به استراتژی خود، وارد معامله شوید. در مرحله بعد باید کندل به کندل با بازار جلو رفته و با فرضیه معاملاتی خودتان مقایسه کرده و تا جایی که فرضیه معاملاتی شما نقض نشود، میتوانید در معامله باقی بمانید. نکته حائز اهمیت این است که با توجه به شرایط بازار و ساختار کندلها میتوانید حد سود و حد ضرر را جابهجا کنید که به این کار مدیریت پویای معامله گفته میشود.
تحلیل پرایس اکشن چیست؟ اگر به دنبال آموزش پرایس اکشن کاربردی هستید، میتوانید در بهترین دوره پرایس اکشن ارز دیجیتال که توسط آکادمی سیتکس برگزار میشود شرکت کنید. شما در این دوره با آموزش پرایس اکشن ارز دیجیتال شامل انواع الگوهای پرایس اکشن، انواع استراتژی پرایس اکشن، انواع ستاپ پرایس اکشن، انواع روشهای پرایس اکشن، انواع شکست در پرایس اکشن، انواع پیوت در پرایس اکشن و کاربرد پرایس اکشن آشنایی کامل پیدا خواهید کرد.
پرایس اکشن تریدینگ (Price Action Trading) چیست؟
پرایس اکشن تریدر کیست؟ بهطور کلی میتوان گفت که پرایس اکشن تریدر به معاملهگرانی گفته میشود که صرفاً با روش پرایس اکشن، معاملات خود را انجام میدهند و از هیچ اندیکاتوری برای تحلیلهای خود استفاده نمیکنند. معاملات پرایس اکشن ساده هستند و معمولاً یک فرآیند دو مرحلهای برای شناسایی و استفاده از فرصتهای معاملاتی در بازار دارند.
شرایط حاکم بر بازار را شناسایی کنید.
همانطور که میدانید، یک بازار میتواند در یک روند صعودی، نزولی و یا ختثی باشد. با مشاهده قیمت داراییها، معاملهگران باید به سرعت بتوانند روند اصلی بازار را تشخیص دهند.
فرصت معاملاتی را شناسایی کنید.
پس از شناسایی شرایط حاکم بر بازار، یک معاملهگر فرصتهای معاملاتی مناسب برای ترید را بررسی میکند. بهطور کلی پرایس اکشن به معاملهگر میگوید که آیا قیمت به روند صعودی خود ادامه میدهد، یا اینکه انتظار اصلاح قیمت میرود. فرض کنید که بازار روند صعودی داشته و به ۲۰۰۰ دلار نزدیک میشود؛ اگر قیمت بتواند این سطح را با موفقیت بشکند، ۲۰۰۰ دلار سطح حمایت جدید قیمت خواهد بود. معاملهگران معمولاً بعد از شکست سطح و پولبک به حمایت خود، وارد معامله میشوند. یک معاملهگر آگاه، همیشه نسبت ریسک/پاداش معاملات خود را برآورده کرده و با مدیریت ریسک و سرمایه وارد عمل میشود.
الگوهای مهم در پرایس اکشن
الگوهای مختلفی وجود دارند که در تشخیص نقاط ورود و خروج در پرایس اکشن (Price Action) به معاملهگران کمک میکنند. بر اساس این الگوها، روش معامله در پرایس اکشن متفاوت است که در زیر به سه مورد از مهمترین آنها اشاره میشود.
⬅ الگوی Inside Bar
این الگو، از دو کندل بزرگ و کوچک تشکیل شده است. به کندل بزرگ، کندل مادر یا mother bar و به کندل کوچک، Inside Bar گفته میشود. توجه داشته باشید که Inside Bar در محدوده بین high و lowکندل مادر وجود دارد. این الگو، یک استراتژی پرایس اکشن است که نشاندهنده بازار رنج و یک شکست (Breakout) احتمالی قریبالوقوع است.
⬅ الگوی Pin Bar
این الگو، از یک کندل تشکیل شده است و نشاندهنده ریجکشن و بازگشت قیمت است. این کندل، دارای یک دم بلند است که به آن، tail و به بدنه کندل، real body گفته میشود.
⬅ الگوی Fakey Bar
الگوی Fakey را میتوان بهعنوان «شکست نادرست الگوی Inside Bar» در نظر گرفت. الگوی Fakey همیشه با یک الگوی Inside Bar شروع میشود؛ سپس قیمت الگو را بریک خواهد کرد اما به سرعت برمیگردد و یک شکست کاذب ایجاد میکند و در محدوده mother bar یا Inside Bar بسته میشود. بنابراین، میتوان گفت:
Inside Bar + False-Breakout = الگوی Fakey.
روند چیست؟
به صورت کلی روندها شامل ۳ دسته میشوند: روند صعوی (Uptrend)، نزولی (Downtrend) و رنج یا خنثی (Sideways). توجه داشته باشید که روند، جهت کلی بازار یا قیمت یک دارایی را نشان میدهد.
در تحلیل تکنیکال ، روندها با خطوط روند یا پرایس اکشن مشخص میشوند. در روند صعودی، ما شاهد تشکیل قلههایی بالاتر از قلههای قبلی و درههایی بالاتر از درههای قبلی هستیم در حالیکه در طی یک روند نزولی، قلههایی پایینتر از قلههای قبلی و درههایی پایینتر از درههای قبلی تشکیل میشود. از طرف دیگر در روند خنثی، قلهها و درهها در یک سطح تشکیل شده و بالاتر و پایینتر از هم نیستند.
عناصر تشکیلدهنده پرایس اکشن
ابزارهای پرایس اکشن عبارتند از شکست (Breakouts)، کندل استیک (Candlesticks) و روندها (Trends). آنها همچنین از نظریههایی مانند حمایت و مقاومت (Support and Resistance) استفاده میکنند. توجه داشته باشید که معاملهگران از این ابزارها به منظور مشخص کردن و بهبود استراتژیهای معاملاتی خود بهره میبرند.
✔ شکست (Breakouts)
هنگامی که قیمت دارایی با گرایش خاصی حرکت میکند، به معاملهگران هشدار میدهد که در صورت شکسته شدن این گرایش، فرصت معاملاتی جدیدی به وجود میآید. بهعنوان مثال فرض کنید قیمت یک ارز در ۲۰ روز گذشته بین ۱۰ تا ۱۱ دلار بوده است، هماکنون قیمت به بالای ۱۱ دلار رسیده است. بنابراین، این تغییر گرایش به معاملهگران هشدار میدهد که احتمالاً حرکت سایدوی یا خنثی به پایان رسیده و حرکت احتمالی به ۱۲ دلار (یا بالاتر) آغاز شده است.
شکست یا برکآوتها از الگوهای مختلفی مانند مثلثها، سر و شانهها و الگوهای پرچم رخ میدهد. شکست به این معنی نیست که قیمت در جهت پیشبینی شده حرکت خواهد کرد و برخی اوقات، قیمت در جهت عکس شروع به حرکت میکند که در سهام مناسب برای معاملات سوئینگ این صورت به آن شکست نادرست یا “False Breakout” گفته میشود و یک فرصت معاملاتی را در جهت مخالف شکست فراهم میکند.
✔ کندل استیکها (Candlesticks)
کندلها، نمایشهای گرافیکی روی نمودار هستند که روند، قیمت بازشدن، بسته شدن، بالاترین قیمت و پایینترین قیمت یک دارایی را روی نمودار نشان میدهند. معاملهگران از کندلها در استراتژیهای مختلف استفاده میکنند. بهعنوان مثال، هنگام استفاده از نمودارهای کندل استیک، برخی از معاملهگران از استراتژی روند کندلپوشاEngulfing) (Candle استفاده میکنند.
✔ روندها (Trends)
بهطور کلی سه نوع روند اصلی وجود دارد. بنابراین معاملهگران در بازارهای مالی شاهد روند صعودی یا بولیش ترند (Bullish Trend)یا روند نزولی یا بریش ترند (Bearish Trend) و یا روند خنثی (Sideways Trend) هستند. قیمت یک دارایی میتواند در طول روز افزایش یا کاهش پیدا کند و معاملهگران از این نوسانات و روندهای بازار برای خرید و فروشهای خود استفاده میکنند.
✔ حمایت و مقاومت (Support and Resistance)
اغلب معاملهگران از مناطق حمایت و مقاومت قیمت برای شناسایی فرصتهای معاملاتی خوب استفاده میکنند. سطوح حمایت و مقاومت مناطقی هستند که قیمت در گذشته در آنجا معکوس شده است.
بهترین اندیکاتورها برای معاملات پرایس اکشن
اکثر معاملهگران پرایس اکشن از اندیکاتورها استفاده نمیکنند؛ اما برخی از آنها ممکن است برای شناسایی بهتر نقاط ورودی، حد ضرر و تارگت قیمت از اندیکاتورهای زیر استفاده کنند.
۱- فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracement) برای مشخص کردن سطوح حمایت و مقاومت
فیبوناچی اصلاحی روی نمودار از پایین به بالا (در یک روند صعودی) یا از بالا به پایین (در یک روند نزولی) ترسیم میشود. سطوح فیبوناچی نشاندهنده مناطقی است که قیمت میتواند به آنها پولبک بزند. سطوح اصلی فیبوناچی، ۲۳٫۶٪، ۳۸٫۲٪، ۵۰٪، ۶۱٫۸٪ و ۱۰۰٪ است. در یک روند قوی، پولبکها معمولاً کوچک بوده و اغلب به سطح ۳۸٫۲ درصد میرسند ولی در اکثر روندها، پولبک به سطوح ۵۰% و ۶۱٫۸% رایج است.
۲- شاخص قدرت نسبی (RSI) برای بررسی مومنتوم
اندیکاتور RSI، روی صفحه مدرج بین اعداد ۰ تا ۱۰۰ ترسیم میشود. هنگامی که RSI به زیر ۳۰ برسد، معاملهگران حرفهای اقدام به خرید و زمانی که RSI به بالای ۷۰ برسد، اقدام به فروش میکنند.
۳- اسیلاتور استوکاستیک برای شناسایی بازگشت روند
معاملهگران از اسیلاتور استوکاستیک به منظور تأیید سیگنالهای پرایس اکشن استفاده میکنند. استوکاستیک از دو خط سیگنال و استوکاستیک تشکیل شده است. لازم به ذکر است که خط سیگنال یک میانگین متحرک از استوکاستیک است، بنابراین آهستهتر حرکت میکند. توجه داشته باشید اگر قصد خرید دارید، باید منتظر سیگنال پرایس اکشن و حرکت استوکاستیک بالاتر از خط سیگنال بمانید.
روشهای معامله در پرایس اکشن
برای تحلیل بازار شناسایی سطوح حمایت و مقاومت ضروری است. خطوط حمایت و مقاومت، مناطقی روی نمودار هستند که موانعی برای حرکت ایجاد میکنند و در بسیاری از موارد بهعنوان نقاط برگشت قیمت در بازار در نظر گرفته میشوند. حمایت بهعنوان کف عمل کرده و از حرکت رو به پایین بیشتر جلوگیری میکند؛ درحالیکه، مقاومت بهعنوان سقف عمل کرده و حرکت رو به بالای بیشتر را محدود میکند. جالب است بدانید که سطوح حمایت و مقاومت بر اساس رفتار و تصمیمات معاملهگران در بازار تشکیل میشوند.
بهطور کلی سهام مناسب برای معاملات سوئینگ اصول حاکم بر بازار در تمام تایم فریمها یکسان بوده و قیمت بهعنوان تابعی از عرضه و تقاضا حرکت میکند. همانطور که میدانید، روند نشاندهنده جهت حرکت بازار است و یکی از نقاط مهم معاملاتی در پرایس اکشن از تقاطع خطوط روند قیمت و خطوط حمایت و مقاومت به دست میآید.
علاوه بر این، بخش زیادی از تفسیر نمودار و تشخیص تغییر روند در پرایس اکشن، با استفاده از الگوهای کندل استیک صورت میگیرد. استفاده از الگوهایی مانند هارامی (Harami) و تفسیر کندلهای خاصی مانند کندلهای ماروبزو (Marubozu) و شمعهای دوجی (Dogi) تنها بخشی کوچکی از کاربرد کندل استیکها در پرایس اکشن هستند.
تفاوت اوراق قرضه با سهام و انواع استراتژی معاملاتی فارکس چه کمکی به تریدرها میکند؟
هر شرکت سهام خاص یا عام، به قسمتهایی مساوی تقسیم میشود. به هر یک از قسمتهای این شرکتها، یک سهم گفته میشود. چند سهم در کنار هم به معنای «سهام» است. سهام شرکتها در بازار بورس قابل معامله است.
به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»، اگر کسی بخواهد در مقام یک تریدر در بازار بزرگ فارکس فعالیت سودمند داشته باشد، باید با انواع استراتژی معاملاتی فارکس آشنایی داشته باشد. در این بین، آگاهی از مفهوم سایر اصطلاحات مالی و تشخیص تفاوتها و شباهتهای آنها، میتواند به ارتقای دانش مالی افراد بیفزاید. برای مثال، آگاهی از تفاوت اوراق قرضه با سهام شاید در نگاه اول بی ارتباط با فارکس باشد، اما در بطن این قضیه، میتوان آگاهی بیشتری برای سرمایه گذاری در فارکس کسب کرده و دیگر رویکردهای این بازار را به مفاهیم نامبرده تعمیم داد. اگر شما قصد سرمایه گذاری در فارکس را دارید و میخواهید بدانید برای این مهم باید چه کار کنید، ما در نهایت، پاسخ روشنی برای شما خواهیم داشت.
تفاوت اوراق قرضه با سهام چیست؟
اگرچه اوراق قرضه و سهام، شباهت بسیاری با هم دارند، اما تفاوتهایی نیز در بین این دو وجود دارد که نیاز به بررسی دارد. برای پی بردن به تفاوت اوراق قرضه با سهام، باید ابتدا تعریف واضحی از هر دوی این مفاهیم داشته باشیم:
طبق قانون 52 لایحه اصلاحی قانون تجارت، مفهوم اوراق قرضه به این شکل بیان شده است: «ورق قرضه، ورقی است که قابل معامله بوده و معرف مبلغی وام باشد. این اوراق با بهره معین صادر میشوند و تمام یا اجزای آن، در موعد مقرر باید مسترد شوند!» به عبارت دیگر میتوان گفت که اوراق قرضه اسناد بهاداری هستند که شرکتهای سهامی عام با انتشار آنها، وجهی را از خریدار آن اوراق قرض میگیرند. سپس این شرکتها متعهد میشوند که اصل وام و سود آن را در دورههای زمانی مشخص به خریدار اوراق باز گردانند. تنها شرکتهای سهامی عام قادر به انتشار این اوراق هستند. خریداران اوراق قرضه هیچ دخالتی در امور شرکت ندارند و صرفاً بستانکار هستند.
هر شرکت سهام خاص یا عام، به قسمتهایی مساوی تقسیم میشود. به هر یک از قسمتهای این شرکتها، یک سهم گفته میشود. چند سهم در کنار هم به معنای «سهام» است. سهام شرکتها در بازار بورس قابل معامله است. هرکسی که کد بورسی داشته باشد، میتواند سهام شرکتها را مورد خریدوفروش قرار دهد.
با توجه به این تعاریف، راحتتر میتوان به تفاوت اوراق قرضه با سهام پی برد. صاحبان سهام دارای حق رأی در شرکتی هستند که سهام آن را خریداری کردهاند. اما دارندگان اوراق قرضه، هیچ حق رأی در شرکتی که اوراق آن را خریدهاند، ندارند. سهام سرمایه شرکت به حساب میآید، در حالیکه اوراق قرضه بدهی شرکت هستند. با بررسی این موارد، بهتر میتوان به ماهیت اوراق بهادار مختلف پی برد. حالا به سراغ بررسی استراتژیهای فارکس میرویم.
انواع استراتژی معاملاتی فارکس کدامند؟
استراتژی معاملاتی به روشهایی گفته میشود که در بازههای زمانی مختلف، معاملهگران میتوانند از آنها برای باز کردن موقعیتهای معاملاتی خود بهره بگیرند. برخی از استراتژیهای برای معاملات کوتاهمدت و برخی هم برای معاملات بلندمدت کاربرد دارند. برخی از انواع استراتژی معاملاتی فارکس به قرار زیر هستند:
معامله به سبک اسکالپینگ به نوعی معاملهگری گفته میشود که در آن، معاملات پی در پی با سودهای کم انجام میشود. معاملات به روش اسکالپ تنها چند دقیقه درگیر هستند. اما وقتی تعداد زیاد معامله اسکالپ انجام میشود، سود دسته جمعی آن برای تریدر با مبلغ قابل توجهی همراه خواهد بود. این استراتژی برای افرادی مناسب است که میخواهند سودهای کوچک اما متعدد از معاملات خود بدست آورند. لازم به ذکر است که تریدرهای برتر در طول روز ممکن است بیش از 200 معامله اسکالپ انجام دهند. طبیعتاً سود حاصل از این معاملات بسیار اندک است. اما حتی اگر سود چند سنت هم باشد، 200 تا سود کوچک میتواند به یک سود بزرگ در پایان روز تبدیل شود.
در این روش، تریدرها ضمن دریافت سود از بازارهای روندی از بازارهای رنج هم سود دریافت میکنند. تعیین سقف و کف قیمتی در این نوع استراتژی معاملاتی از اهمیت بالایی برخوردار است. پوزیشنهای معاملاتی سوئینگ میتوانند از چند ساعت تا چند روز ادامه داشته باشند. بنابراین سوئینگ نسبت به استراتژی اسکالپ، یک استراتژی میان مدت به حساب میآید. در بین انواع استراتژی معاملاتی فارکس، روشهای اسکالپ و سوئینگ از طرفداران زیادی برخوردارند. استراتژی سوئینگ با فرصتهای سوددهی خوبی برای معاملهگران برتر همراه است. هرچقدر دانش معاملاتی یک فرد بالاتر باشد، بهتر میتواند از این روش نتیجه بگیرد.
معاملات روزانه فارکس، همانطور که از نام آن هم پیدا است، در طول روز انجام میشوند. یعنی این نوع از معاملات صرفاً به اندازه یک طول میکشند و یک نوع استراتژی کوتاه مدت معاملاتی به حساب میآیند. اگر از این نوع معامله استفاده کنید، با به پایان رسیدن یک روز کاری، کلیه معاملات بسته میشوند. برای این که از معاملات روزانه سود خوبی حاصل کنید، باید دانش تحلیلی بالایی در زمینه تحلیل تکنیکال داشته باشید.
روش پرایس اکشن به بررسی قیمتهای تاریخی ارزها اشاره دارد. قیمتها میتوانند راهنمای کاملی برای پی بردن به فرمول معاملاتی باشند. چراکه روندهای قیمتها در بازارهای مالی، میل به تکرار شدن دارند. از روش پرایس اکشن میتوان در کنار سایر استراتژیها و اندیکاتورهای تحلیلی استفاده کرد. نمیتوان مدت زمان مشخصی را برای این نوع استراتژی در نظر گرفت. بسته به شرایط و موقعیت معامله میتوان از استراتژی پرایس اکشن بهصورت کوتاه مدت، میانمدت یا حتی بلندمدت استفاده کرد.
در بین انواع استراتژی معاملاتی فارکس، استراتژیهای نامبرده بسیار محبوب هستند. اما استراتژیهای بسیار زیاد دیگری وجود دارند که تریدرهای این بازار از آنها استفاده میکنند. برخی از تریدرهای حرفهای از ترکیب چند استراتژی مختلف استفاده میکنند. برای بهرهگیری از انواع استراتژی معاملاتی فارکس، باید در زمینه فارکس تحت آموزش قرار بگیرید. در غیر این صورت، قادر به استفاده صحیح از این استراتژیها نخواهید بود.
برای سرمایه گذاری در فارکس باید از کجا شروع کرد؟
پاسخ به این سؤال بسیار ساده است. در یک کلمه میتوان گفت که برای سرمایه گذاری در فارکس، باید از «آموزش فارکس» آغاز کرد. وقتی آموزش نباشد، فعالیت در فارکس کاملاً بینتیجه خواهد بود. شاید برایتان جالب باشد بدانید که قریب به 90 درصد تریدرهای بازار فارکس، بازنده هستند و سرمایههای خود را در این بازار از دست میدهند. فارکس یک بازار جهانی است که مردم از سراسر جهان در آن حضور دارند. اگر شما میخواهید در بین تمام تریدرهای این بازار، افراد مبتدی شانس چندانی برای موفقیت ندارند؛ مگر این که برای سرمایه گذاری در فارکس، آموزشهای کافی را کسب نمایید. شاید تصور کنید که آموزش سرمایه گذاری در فارکس به مدت زمان و انرژی زیاد نیاز دارد. اما در حقیقت چنین نیست. اگر شما از یک آموزش اصولی استفاده نمایید، در عرض چند ماه میتوانید آمادگی لازم برای کسب سود از بازار رقابتی فارکس را کسب نمایید. برای این منظور میتوانید از آموزشهای مقدماتی و حرفهای آموزش فارکس «دلفین وست» استفاده نمایید.
آموزش سرمایه گذاری در فارکس با «دلفین وست»
دلفین وست یک منبع آموزشی غنی فارسی برای آموزش سرمای گذاری در بازارهای مالی بزرگی چون فارکس است. در قسمت بلاگ وب سایت دلفین وست، صدها مقاله آموزشی ارزشمند قرار دارد. شما میتوانید آموزش سرمایه گذاری در فارکس خود را با مطالعه مقالات این وب سایت آغاز نمایید. سپس با شرکت در دورههای اصولی آموزش فارکس، دانش مالی خود را تقویت کنید. برای آمادگی ورود به فارکس، باید مفاهیم زیر را در برنامه آموزشی خود جای دهید:
- آموزش روانشناسی بازار
- آموزش تحلیل تکنیکال
- آموزش تحلیل فاندامنتال (بنیادی)
- آموزش تحلیل رفتار معاملهگران
- آموزش انواع استراتژیهای معاملاتی فارکس
با فراگیری موارد فوق به همراه برخی دیگر از آموزشها میتوانید آمادگی کافی برای ورود به فارکس را پیدا کرده و جزء اقلیتهای برنده این بازار باشید. خوشبختانه تمام آموزشهای نامبرده در بستر دلفین وست قابل دسترسی و فراگیری هستند.
تفاوت اوراق قرضه با سهام و انواع استراتژی معاملاتی فارکس چه کمکی به تریدرها میکند؟
انواع استراتژی معاملاتی فارکس در کنار آموزش کلی سرمایه گذاری در فارکس و پی بردن به تفاوت اوراق قرضه با سهام باعث تقویت دید شما نسبت به بازارهای مالی میشود. برخی از اساتید توصیه میکنند قبل از ورود به بازار فارکس، برای مدتی در بازارهای داخلی چون بورس فعالیت داشته باشید. آنگاه ضمن فراگیری شیوه کلی معامله، میتوانید در بازارهای بزرگتر عملکرد بهتری داشته باشید. خوشبختانه در محیط دلفین وست، میتوان برای آموزش بورس هم اقدام کرد. کلیه آموزشهای بورس، فارکس، کریپتو، طلا و حتی معامله مسکن در وبسایت دلفین وست ارائه شده است. ما به شما توصیه میکنیم تا برای فراگیری آموزش سرمایه گذاری در فارکس، آموزشهای اصولی خود را با اساتید زبده دلفین وست آغاز نمایید.
پرایس اکشن (Price action) چیست و چه کاربردی دارد؟
پرایس اکشن (Price action) به بررسی حرکت قیمت یک دارایی در طول زمان میپردازد. پرایس اکشن پایه و اساس تحلیل تکنیکال نمودار سهام، ارزهای دیجیتال یا سایر داراییها است. بسیاری از معاملهگران برای تصمیمگیری در معاملات خود، تنها از پرایس اکشن و روندهای موجود در بازار استفاده میکنند. بهطور کلی میتوان گفت که در روش پرایس اکشن معاملهگران تنها بر مبنای حرکت قیمت، در مورد معاملات خود تصمیم میگیرند و هیچ توجهی به اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال ندارند. در این مقاله قصد داریم تا شما را با پرایس اکشن و نحوه استفاده از آن آشنا کنیم. اگر به این موضوع علاقهمند هستید تا انتهای مقاله همراه ما باشید.
در این مقاله میخوانید:
پرایس اکشن (Price Action) چیست؟
برخی از معاملهگران، خرید و فروشهای خود را تنها بر مبنای حرکت قیمت یک دارایی انجام میدهند. این روش معاملاتی، پیشفرض معاملات پرایس اکشن است. اکثر معاملهگران پرایس اکشن از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، مانند میانگین متحرک یا باندهای بولینگر استفاده نمیکنند؛ اگر شما این کار را انجام میدهید، باید وزن بسیار کمی را در فرآیند تصمیمگیری معاملات خود به آنها بدهید.
بهطور کلی میتوان گفت که یک معاملهگر پرایس اکشن معتقد است که تنها منبع قابل اعتماد اطلاعات، از خود قیمت و حرکات آن ناشی میشود. بعد از معرفی و شناخت مفهوم پرایس اکشن، در ادامه تلاش میکنیم تا شما را با انواع استراتژیهای پرایس اکشن آشنا کنیم.
چگونه از پرایس اکشن استفاده کنیم؟
در تکنیک پرایس اکشن، معاملهگران تنها از یک نمودار ساده استفاده میکنند. آنها با بررسی الگوهای کندل استیک، خطوط روند و سطوح حمایت و مقاومت نقاط ورود و خروج مناسب را مشخص و ترید میکنند. نمودارهای شمعی، نقش مهمی در پرایس اکشن دارند. اگرچه این نمودار، در صفحهای صاف ترسیم میشود اما وضعیت بازار را به صورت برجسته نشان داده و از لحاظ سمعی و بصری بسیار هیجانانگیزتر از نمودارهای میلهای هستند.
در بخش قبلی مقاله، به سؤال پرایس اکشن چیست؟ پاسخ دادیم. در ادامه قصد داریم با آموزش پرایس اکشن به زبان ساده، به شما در پیدا کردن استراتژی مناسب معاملاتی کمک کنیم. بنابراین در قسمتهای بعدی مقاله، در مورد انواع کندل در پرایس اکشن، استراتژیهای معامله با پرایس اکشن، ساختار پرایس اکشن و روشهای مختلف پرایس اکشن صحبت خواهیم کرد.
چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم؟ برای شروع کار، شما به یک نمودار ساده و خالی از هرگونه اندیکاتور نیاز دارید. در مرحله اول با رسم سطوح حمایت و مقاومت، به راحتی میتوانید نقاط برگشت و یا شکست قیمت را روی نمودار مشخص کنید؛ سپس باید جهت حرکت قیمت را مشخص و خطوط روند فعلی بازار را رسم کنید.
قدرت یا ضعف روند را بررسی کرده و نقاط معاملاتی را پیدا کنید؛ سپس حد ضرر و حد سود معامله را مشخص کرده و ریسک به ریوارد را محاسبه کنید. در صورتی که عدد مناسبی به دست آمد، میتوانید در نقاط معاملاتی، با توجه به استراتژی خود، وارد معامله شوید. در مرحله بعد باید کندل به کندل با بازار جلو رفته و با فرضیه معاملاتی خودتان مقایسه کرده و تا جایی که فرضیه معاملاتی شما نقض نشود، میتوانید در معامله باقی بمانید. نکته حائز اهمیت این است که با توجه به شرایط بازار و ساختار کندلها میتوانید حد سود و حد ضرر را جابهجا کنید که به این کار مدیریت پویای معامله گفته میشود.
تحلیل پرایس اکشن چیست؟ اگر به دنبال آموزش پرایس اکشن کاربردی هستید، میتوانید در بهترین دوره پرایس اکشن ارز دیجیتال که توسط آکادمی سیتکس برگزار میشود شرکت کنید. شما در این دوره با آموزش پرایس اکشن ارز دیجیتال شامل انواع الگوهای پرایس اکشن، انواع استراتژی پرایس اکشن، انواع ستاپ پرایس اکشن، انواع روشهای پرایس اکشن، انواع شکست در پرایس اکشن، انواع پیوت در پرایس اکشن و کاربرد پرایس اکشن آشنایی کامل پیدا خواهید کرد.
پرایس اکشن تریدینگ (Price Action Trading) چیست؟
پرایس اکشن تریدر کیست؟ بهطور کلی میتوان گفت که پرایس اکشن تریدر به معاملهگرانی گفته میشود که صرفاً با روش پرایس اکشن، معاملات خود را انجام میدهند و از هیچ اندیکاتوری برای تحلیلهای خود استفاده نمیکنند. معاملات پرایس اکشن ساده هستند و معمولاً یک فرآیند دو مرحلهای برای شناسایی و استفاده از فرصتهای معاملاتی در بازار دارند.
شرایط حاکم بر بازار را شناسایی کنید.
همانطور که میدانید، یک بازار میتواند در یک روند صعودی، نزولی و یا ختثی باشد. با مشاهده قیمت داراییها، معاملهگران باید به سرعت بتوانند روند اصلی بازار را تشخیص دهند.
فرصت معاملاتی را شناسایی کنید.
پس از شناسایی شرایط حاکم بر بازار، یک معاملهگر فرصتهای معاملاتی مناسب برای ترید را بررسی میکند. بهطور کلی پرایس اکشن به معاملهگر میگوید که آیا قیمت به روند صعودی خود ادامه میدهد، یا اینکه انتظار اصلاح قیمت میرود. فرض کنید که بازار روند صعودی داشته و به ۲۰۰۰ دلار نزدیک میشود؛ اگر قیمت بتواند این سطح را با موفقیت بشکند، ۲۰۰۰ دلار سطح حمایت جدید قیمت خواهد بود. معاملهگران معمولاً بعد از شکست سطح و پولبک به حمایت خود، وارد معامله میشوند. یک معاملهگر آگاه، همیشه نسبت ریسک/پاداش معاملات خود را برآورده کرده و با مدیریت ریسک و سرمایه وارد عمل میشود.
الگوهای مهم در پرایس اکشن
الگوهای مختلفی وجود دارند که در تشخیص نقاط ورود و خروج در پرایس اکشن (Price Action) به معاملهگران کمک میکنند. بر اساس این الگوها، روش معامله در پرایس اکشن متفاوت است که در زیر به سه مورد از مهمترین آنها اشاره میشود.
⬅ الگوی Inside Bar
این الگو، از دو کندل بزرگ و کوچک تشکیل شده است. به کندل بزرگ، کندل مادر یا mother bar و به کندل کوچک، Inside Bar گفته میشود. توجه داشته باشید که Inside Bar در محدوده بین high و lowکندل مادر وجود دارد. این الگو، یک استراتژی پرایس اکشن است که نشاندهنده بازار رنج و یک شکست (Breakout) احتمالی قریبالوقوع است.
⬅ الگوی Pin Bar
این الگو، از یک کندل تشکیل شده است و نشاندهنده ریجکشن و بازگشت قیمت است. این کندل، دارای یک دم بلند است که به آن، tail و به بدنه کندل، real body گفته میشود.
⬅ الگوی Fakey Bar
الگوی Fakey را میتوان بهعنوان «شکست نادرست الگوی Inside Bar» در نظر گرفت. الگوی Fakey همیشه با یک الگوی Inside Bar شروع میشود؛ سپس قیمت الگو را بریک خواهد کرد اما به سرعت برمیگردد و یک شکست کاذب ایجاد میکند و در محدوده mother bar یا Inside Bar بسته میشود. بنابراین، میتوان گفت:
Inside Bar + False-Breakout = الگوی Fakey.
روند چیست؟
به صورت کلی روندها شامل ۳ دسته میشوند: روند صعوی (Uptrend)، نزولی (Downtrend) و رنج یا خنثی (Sideways). توجه داشته باشید که روند، جهت کلی بازار یا قیمت یک دارایی را نشان میدهد.
در تحلیل تکنیکال ، روندها با خطوط روند یا پرایس اکشن مشخص میشوند. در روند صعودی، ما شاهد تشکیل قلههایی بالاتر از قلههای قبلی و درههایی بالاتر از درههای قبلی هستیم در حالیکه در طی یک روند نزولی، قلههایی پایینتر از قلههای قبلی و درههایی پایینتر از درههای قبلی تشکیل میشود. از طرف دیگر در روند خنثی، قلهها و درهها در یک سطح تشکیل شده و بالاتر و پایینتر از هم نیستند.
عناصر تشکیلدهنده پرایس اکشن
ابزارهای پرایس اکشن عبارتند از شکست (Breakouts)، کندل استیک (Candlesticks) و روندها (Trends). آنها همچنین از نظریههایی مانند حمایت و مقاومت (Support and Resistance) استفاده میکنند. توجه داشته باشید که معاملهگران از این ابزارها به منظور مشخص کردن و بهبود استراتژیهای معاملاتی خود بهره میبرند.
✔ شکست (Breakouts)
هنگامی که قیمت دارایی با گرایش خاصی حرکت میکند، به معاملهگران هشدار میدهد که در صورت شکسته شدن این گرایش، فرصت معاملاتی جدیدی به وجود میآید. بهعنوان مثال فرض کنید قیمت یک ارز در ۲۰ روز گذشته بین ۱۰ تا ۱۱ دلار بوده است، هماکنون قیمت به بالای ۱۱ دلار رسیده است. بنابراین، این تغییر گرایش به معاملهگران هشدار میدهد که احتمالاً حرکت سایدوی یا خنثی به پایان رسیده و حرکت احتمالی به ۱۲ دلار (یا بالاتر) آغاز شده است.
شکست یا برکآوتها از الگوهای مختلفی مانند مثلثها، سر و شانهها و الگوهای پرچم رخ میدهد. شکست به این معنی نیست که قیمت در جهت پیشبینی شده حرکت خواهد کرد و برخی اوقات، قیمت در جهت عکس شروع به حرکت میکند که در این صورت به آن شکست نادرست یا “False Breakout” گفته میشود و یک فرصت معاملاتی را در جهت مخالف شکست فراهم میکند.
✔ کندل استیکها (Candlesticks)
کندلها، نمایشهای گرافیکی روی نمودار هستند که روند، قیمت بازشدن، بسته شدن، بالاترین قیمت و پایینترین قیمت یک دارایی را روی نمودار نشان میدهند. معاملهگران از کندلها در استراتژیهای مختلف استفاده میکنند. بهعنوان مثال، هنگام استفاده از نمودارهای کندل استیک، برخی از معاملهگران از استراتژی روند کندلپوشاEngulfing) (Candle استفاده میکنند.
✔ روندها (Trends)
بهطور کلی سه نوع روند اصلی وجود دارد. بنابراین معاملهگران در بازارهای مالی شاهد روند صعودی یا بولیش ترند (Bullish Trend)یا روند نزولی یا بریش ترند (Bearish Trend) و یا روند خنثی (Sideways Trend) هستند. قیمت یک دارایی میتواند در طول روز افزایش یا کاهش پیدا کند و معاملهگران از این نوسانات و روندهای بازار برای خرید و فروشهای خود استفاده میکنند.
✔ حمایت و مقاومت (Support and Resistance)
اغلب معاملهگران از مناطق حمایت و مقاومت قیمت برای شناسایی فرصتهای معاملاتی خوب استفاده میکنند. سطوح حمایت و مقاومت مناطقی هستند که قیمت در گذشته در آنجا معکوس شده است.
بهترین اندیکاتورها برای معاملات پرایس اکشن
اکثر معاملهگران پرایس اکشن از اندیکاتورها استفاده نمیکنند؛ اما برخی از آنها ممکن است برای شناسایی بهتر نقاط ورودی، حد ضرر و تارگت قیمت از اندیکاتورهای زیر استفاده کنند.
۱- فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracement) برای مشخص کردن سطوح حمایت و مقاومت
فیبوناچی اصلاحی روی نمودار از پایین به بالا (در یک روند صعودی) یا از بالا به پایین (در یک روند نزولی) ترسیم میشود. سطوح فیبوناچی نشاندهنده مناطقی است که قیمت میتواند به آنها پولبک بزند. سطوح اصلی فیبوناچی، ۲۳٫۶٪، ۳۸٫۲٪، ۵۰٪، ۶۱٫۸٪ و ۱۰۰٪ است. در یک روند قوی، پولبکها معمولاً کوچک بوده و اغلب به سطح ۳۸٫۲ درصد میرسند ولی در اکثر روندها، پولبک به سطوح ۵۰% و ۶۱٫۸% رایج است.
۲- شاخص قدرت نسبی (RSI) برای بررسی سهام مناسب برای معاملات سوئینگ مومنتوم
اندیکاتور RSI، روی صفحه مدرج بین اعداد ۰ تا ۱۰۰ ترسیم میشود. هنگامی که RSI به زیر ۳۰ برسد، معاملهگران حرفهای اقدام به خرید و زمانی که RSI به بالای ۷۰ برسد، اقدام به فروش میکنند.
۳- اسیلاتور استوکاستیک برای شناسایی بازگشت روند
معاملهگران از اسیلاتور استوکاستیک به منظور تأیید سیگنالهای پرایس اکشن استفاده میکنند. استوکاستیک از دو خط سیگنال و استوکاستیک تشکیل شده است. لازم به ذکر است که خط سیگنال یک میانگین متحرک از استوکاستیک است، بنابراین آهستهتر حرکت میکند. توجه داشته باشید اگر قصد خرید دارید، باید منتظر سیگنال پرایس اکشن و حرکت استوکاستیک بالاتر از خط سیگنال بمانید.
روشهای معامله در پرایس اکشن
برای تحلیل بازار شناسایی سطوح حمایت و مقاومت ضروری است. خطوط حمایت و مقاومت، مناطقی روی نمودار هستند که موانعی برای حرکت ایجاد میکنند و در بسیاری از موارد بهعنوان نقاط برگشت قیمت در بازار سهام مناسب برای معاملات سوئینگ در نظر گرفته میشوند. حمایت بهعنوان کف عمل کرده و از حرکت رو به پایین بیشتر جلوگیری میکند؛ درحالیکه، مقاومت بهعنوان سقف عمل کرده و حرکت رو به بالای بیشتر را محدود میکند. جالب است بدانید که سطوح حمایت و مقاومت بر اساس رفتار و تصمیمات معاملهگران در بازار تشکیل میشوند.
بهطور کلی اصول حاکم بر بازار در تمام تایم فریمها یکسان بوده و قیمت بهعنوان تابعی از عرضه و تقاضا حرکت میکند. همانطور که میدانید، روند نشاندهنده جهت حرکت بازار است و یکی از نقاط مهم معاملاتی در پرایس اکشن از تقاطع خطوط روند قیمت و خطوط حمایت و مقاومت به دست میآید.
علاوه بر این، بخش زیادی از تفسیر نمودار و تشخیص تغییر روند در پرایس اکشن، با استفاده از الگوهای کندل استیک صورت میگیرد. استفاده از الگوهایی مانند هارامی (Harami) و تفسیر کندلهای خاصی مانند کندلهای ماروبزو (Marubozu) و شمعهای دوجی (Dogi) تنها بخشی کوچکی از کاربرد کندل استیکها در پرایس اکشن هستند.
چگونه بهترین جفت ارز را برای معامله انتخاب کنیم؟
در ابتدای بحث انتخاب بهترین جفت ارز ها برای معامله در فارکس، تعریفی از مفهوم جفت ارز (Currency Pair) و تفاوت ماهیت معامله بر روی این ارزها و سهام می پردازیم.
جفت ارز چیست؟
در بازار مالی فارکس جهت تبادل ارزها، همواره ارزش یک ارز در مقابل ارز دیگری سنجیده می شود به همین دلیل مفهوم جفت ارز به وجود آمده است. شما در این بازار همیشه ارزش دلار آمریکا را در مقابل یک ارز دیگر می بینید و به تنهایی معنایی ندارد. مثلا دلار آمریکا در مقابل ین ژاپن دارای ارزش ۱۰۸.۲۳ است یعنی هر دلار آمریکا ۱۰۸.۲۳ برابر ین ژاپن ارزش دارد (به معنای دیگر برای خرید هر دلار آمریکا باید ۱۰۸.۲۳ ین ژاپن بپردازید.)
تفاوت جفت ارز و سهام
با توجه به معرفی قسمت قبلی، می توان مفهوم دو سویه بودن بازار را توضیح داد. چون با جفت ارزها سر و کار داریم در نتیجه بالا رفتن ارزش یک سمت این ارز باعث پایین آمدن ارزش طرف مقابل می شود. مانند مثال قسمت قبلی، اگر دلار آمریکا قوی شود در نتیجه ین ژاپن تضعیف می شود و بلعکس. در نتیجه نیازی نیست ما همواره از بالا رفتن ارزش یک سمت سود ببریم بلکه می توانیم از پایین آمدن ارزش طرف مقابل نیز سود ببریم. در این نوع بازار بر خلاف بازار سهام و بورس که فقط با بالا رفتن ارزش سهام یک شرکت سود می برید و تنها گزینه خرید وجود دارد، در این بازار دو گزینه خرید و فروش وجود دارد که خرید برای خریدن طرف اول و فروش جهت خرید طرف دوم یا همان فروش طرف اول است. در نتیجه چه نمودار قیمت به بالا برود چه پایین شما می توانید با پیش بینی مسیر حرکت سود کنید در ثورتی که در سهام فقط با بالا رفتن نمودار قیمتی سود می کنید.
انواع ارز ها
در این بخش به بررسی انواع جفت ارزها و معرفی آن ها می پردازیم تا مفهوم کامل شود و بتوانیم در بخش آخر بهترین ارزها را برای معامله انتخاب کنیم.
جفت ارز های اصلی (Major Currency)
۴ جفت ارز زیر را جفت ارز های اصلی می نامند و بیشترین حجم معاملات در بازار مالی فارکس بر روی این ارزها انجام می شود.
- EUR/USD (مقدار برابری ارزش یورو در مقابل دلار)
- GBP/USD (مقدار برابری ارزش پوند در مقابل دلار)
- USD/CHF (مقدار برابری ارزش دلار در مقابل فرانک سویس)
- USD/JPY (مقدار برابری ارزش دلار در مقابل ین ژاپن)
در لیست بالا، یورو به دلار دارای بیشترین حجم معاملات است و ارز اصلی در این بازار شناخته می شود. همانطور که متوجه شده اید دلار آمریکا در بین ارز های دیگر بیشترین حجم معاملات را دارد.
جفت ارز های فرعی (Cross Rate)
جفت ارز هایی که در هیچ سمت آن دلار آمریکا (USD) وجود نداشته باشد را جفت ارز متقاطع یا فرعی می گویند. به دلیل حجم معملات بالا بر روی دلار و همانطور که در قسمت قبل گفته شد، در نتیجه عدم وجود دلار در طرفین آن را تبدیل به ارز فرعی می کند و طبیعتا معاملات کمتری بر روی این موارد انجام می شود.
میزان حرکت و تغییر قیمت در ارزها
برای انتخاب بهترین جفت ارز برای معامله در بازار فارکس ۲ نکته مهم وجود دارد. اول اینکه جزو ارزهای اصلی باشد زیرا دارای حجم معاملات بالاتری هستند و دوم اینکه میزان تحرکات و تغییر قیمت روزانه بیسار مهم است. اگر ارزی دارای معاملات کمی باشد و نمودار قیمتی آن خیلی بالا یا پایین نرود در نتیجه سود زیادی برای شما ندارد. هرچه تغییرات قیمت روزانه یک ارز بیشتر باشد فرصت های معاملاتی در نتیجه سود بیشتری برای شما دارد. شناسایی جفت ارزهای مناسب یکی از مباحث دوره الفبای فارکس است.
برای مشاهده بیشترین تغییرات قیمت در ارزها می توانید از ابزار های مختلفی استفاده کنید. تعدادی از این ابزار ها بر روی نرم افزار معاملاتی شما اضافه می شود و تعدادی دیگر به صورت آنلاین در دسترس هستند. برای سادگی کار و شروع بر روی این مفهوم شما می توانید از سایت معتبر OANDA استفاده کنید تا این میزان تغییرات را به درصد و به پیپ مشاهده کنید.
مسیرهای معامله گری موفق در بورس
امیرآبادی مدرس و فعال بازار جهانی به بررسی طرح معاملاتی در یادداشتی پرداخته است.
رحمان امیرآبادی؛ بازار: برای اینکه بتوانید بهترین معاملات را در بازار جهانی داشته باشید ابتدا باید ببینید چگونه تریدری هستید، این نکته مهمی است که باید تکلیف خود را با خود در نحوه ترید مشخص کنید
بسیاری از معاملهگران تصور میکنند پس از چند معامله موفق شانس همیشه با آنها باقی خواهد ماند اما هرگز اینگونه نیست. به محدودیتهای خود پایبند باشید و با مدیریت ریسک (Risk Management) از پول خود مراقبت کنید
اصولا سه گروه معامله گر در بازار ها وجود دارد :
معامله گر روزانه
کسی است که تمام معاملات خود را در طول یک روز انجام میدهد
و در آخر روز خود هیچ معامله فعال یا بازی ندارد.
این دسته از تریدرها در طی چند ساعت یا ثانیه ( اسکالپر ) تکلیف خریدها و فروشهای خود را معلوم میکنند
سوئینگ تریدر ها
معاملات این دسته بر نگهداری و فروش در قیمت مشخص است برخلاف معامله گران روزانه این دسته از تریدرها ممکن است چند روز، چند هفته، چند ماه یا حتی چند سال به نگهداری از داراییهای خود بپردازند.
رباتها یا الگوریتمها
الگوریتمها حاصل تحلیلهای پیچیده هستند و توسط یک ربات اجرا میشوند.
در این نوع از ترید، رباتها با رسیدن به شرایط خاصی که در الگوریتم مشخص شده اقدام به خرید یا فروش یک ارز دیجیتال میکنند. و یک ایراد بزرگ در آنها درک نکردن احساسات بازار است، در کل هیچ دارو و قرص جادویی برای ساختن یک معامله گر عالی وجود ندارد. تنها چیزی که میدانیم این است که یک سری حقایق کلیدی وجود دارند که باید آنها را رعایت کنیم تا در معامله با دارایی واقعی خود، آماده و محتاط باشیم.
جالب است بدانیم بازندگان اصلی بازار پزشکان مهندسان و وکلا و افرادی هستند که طبقه اجتماعی بالایی دارند،حتی با دانش ترین معاملهگران هم گاهی اوقات به علت تصمیمات احساسی اشتباه کرده و بعد از آن خود را سرزنش می کنند . این امر در معامله طبیعی است زیرا ما انسان هستیم و گاهی تسلیم احساسات خود میشویم خصوصا وقتی میخواهیم پول خود را به خطر بیندازیم.و این موارد احساسی در اشخاص که در شغل خاصی ماهری هستن مثل پزشکان و . بیشتر خودش را نشان میدهد.
حالا باید بررسی کنیم چه نگاهی داشته باشیم تا معامله گر یا تریدر بهتری باشیم برای این کار باید چند نکته را رعایت کنیم:
۱.مانند ربات باشید و هیچگاه به احساسات اجازه تصمیم گیری ندهید
۲.تصمیمات شما باید بر اساس پلن مانند تحلیل تکنیکال ، بنیادی، و رفتار شناسی بازار باشد و بدون سیگنال نباید دست به هیچ کاری بزنید.
۳. همیشه تحلیل خود را داشته باشید و صرفاً به توصیه دیگران سهام مناسب برای معاملات سوئینگ اقدام به خرید یا فروش نکنید.چرا که احمقانه ترین کار این است که در ترید به توسعه دیگران دست به خرید فروش بزنید،در دنیا هیچ کار احمقانه تر از این وجود ندارد، زیرا شما اگر سود هم کنید تا همیشه به عده ای دیگر وابسته هستید.
۴.در رابطه با زندگی و کار ترید تعادل ایجاد کنید. استرس بالا و فشار کاری معامله گر هارو را خسته میکند. بنابراین همیشه برای زندگی شخصی خود زمان مناسبی بگذارید و همه چیز را فدای کار خود نکنید. به قول آلفنسو معامله گر معروف، شما زندگی نمی کنید که ترید کنید .ترید می کنید که زندگی کنید.
و در ادامه چند نکته مهم در جهت تبدیل شدن به یک تریدر موفق:
نگاه باز به مارکت داشته و سعی کنید بین رویدادهای خبری ارتباط برقرار کنید تا در صورت بروز فرصتهای معاملاتی بتوانید آنها را تشخیص دهید.
استفاده نکردن از حد ضرر متحرک بسیار ناراحت کننده استی زیرا ممکن است معامله سودده به یک معامله زیانده تبدیل شود بنابراین همیشه از یک حدضرر متحرک (تریلینگ استاپ ) استفاده کنید.
یک پلن معاملاتی ساده طراحی کنید : طرح تریدینگ خود را بیش از حد پیچیده نکنید.بر کسی پوشیده نیست که اگر اندیکاتور خوب بود به صورت رایگان به ما ارائه نمی دادند
استفاده از تعداد زیادی اندیکاتور (Indicator) و ابزارآلات معاملاتی دیگر میتواند شما را از برنامه ریزیهای اولیهتان دور کند . هر چه تعداد این ابزارها بیشتر باشد پیچیدگی برنامه معاملاتی شما بیشتر میشود و ممکن است موجب شود تعداد زیادی معامله را به طور همزمان باز کنید. همچنین ممکن است اندیکاتورهای متعدد سیگنالهای ضد و نقیض صادر کنند.برای مثال اندیکاتوری در یک پوزیشن ممکن سیگنال بای داشته و اندیکاتور دیگری در همون موقعیت سیگنال برعکس را صادر کند.
مدیریت ریسک و سرمایه
موضوع مهم دیگه مدیریت ریسک: تجربه ثابت کرده اگه مدیریت ریسک نداشته باشید دچار فلج مغزی می شوید در واقع تنها مقداری از پول خود را سرمایهگذاری کنید که توانایی از دست دادن آن را دارید.
بسیاری از معاملهگران تصور میکنند پس از چند معامله موفق شانس همیشه با آنها باقی خواهد ماند اما هرگز اینگونه نیست. به محدودیتهای خود پایبند باشید و با مدیریت ریسک (Risk Management) از پول خود مراقبت کنید.
پایبند به قوانین نوشته خود باشید :
یادتان باشه اگه به پلن معاملاتی خودتون احترام بزاید بازار هم به شما احترام خواهد گذاشت وگرنه دچار ضرر هنگفتی خواهید شد.
. سعی کنید نسبت ریوارد به ریسک (Risk\Reward Ratio) خود را در زمان بازکردن معامله درک کرده و مطمئن شوید که با توجه به این نسبت از آن معامله خارج خواهید شد.
حد سود و ضرر باید مطابق با طرح معاملاتی باشد و تعیین نقطه (Take Profit) و (Stop Loss) میتواند به شما کمک کند تا احساسی معامله نکنید.
اشتباهات خود را به چالش بکشید : مطمئن باشید با دانش ترین معامله گران نیز دچار خطا میشوند، پس مهم است که بتوانید منطق این اشتباهات را درک کنید. اشتباهات رایج در معامله گری شامل معامله در مارکت های متعدد، وارد شدن به معامله با حجم نامتناسب و استفاده از لورج (leverage) بیش از حد، میشوند.
هدف معامله کردن نیست هدف معامله درست انجام دادن است: بازار وحشی است و ما فقط میتوانیم با چیزی که میبینیم معامله کنیم. ممکن است بعضی روزها چند معامله داشته باشیم و گاهی اوقات به مدت چند هفته هیچ معاملهای در کار نباشد. در این حالت بهترین کار این است که منتظر موقعیتهایی باشید که با استراتژی معامللاتی شما منطبق باشد. باز کردن معاملات تصادفی در سهام مناسب برای معاملات سوئینگ دراز مدت باعث خداحافظی شما از این مارکت خواهد شد .
یک پلن معاملاتی ساده طراحی کنید : طرح تریدینگ خود را بیش از حد پیچیده نکنید.بر کسی پوشیده نیست که اگر اندیکاتور خوب بود به صورت رایگان به ما ارائه نمی دادند
افزایش علم و دانش نیاز همیشگی معامله گران
به عنوان یک معامله گر باید همواره به دنبال یادگیری باشید. خود را آموزش داده و پس از اتمام یک معامله آن را تحلیل کنید. با داشتن یک ژورنال تریدری میتوانید نکات مثبت و منفی استراتژی معاملاتی خود را پیدا کنید.
مواردی که ذکر شد برای داشتن معاملات سالم و خوب کافی نیست، اما برای شروع کافی است. وضعیت معاملاتی شما هرچه باشد باید مطمئن باشید که ذهنتان متمرکز است. معامله گری کار آسانی نیست، اما میتوانید با کمی نظم، انعطافپذیری و عزم راسخ نحوه کنترل احساست خود را یاد بگیرید.
دیدگاه شما