نسبت بدهی چیست و چگونه محاسبه می شود؟
در بازار سرمایه معمولا اصطلاحاتی وجود دارد که ممکن است به گوش هر کدام از کسانی که در این بازار فعالیت می کنند، خورده باشد. دانستن این اصطلاحات و شناخت نسبی از آنها می تواند به چگونگی انجام معاملات ما کمک زیادی کند. نسبت مالی یا Debt ratio یکی از این مفاهیمی است که در بازارهای مالی از آن استاده زیادی می شود. در این مقاله قصد داریم تا به تعریف نسبت بدهی و انواع آن بپردازیم و مطالبی که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد:
نحوه محاسبه نسبت بدهی
انواع نسبت بدهی
تفاوت استقراض ( (Debt و بدهی (Liability)
محاسبه نسبت بدهی با توجه به ترازنامه شرکت های بورسی
تفسیر نسبت بدهی شرکت های بورسی
نسبت بدهی چیست؟
اصطلاح نسبت بدهی به نسبت مالی اشاره دارد که میزان اهرم شرکت را اندازه گیری می کند. نسبت بدهی به عنوان نسبت کل بدهی به کل دارایی ها که به صورت اعشاری یا درصد بیان می شود، تعریف میگردد. می توان آن را به عنوان نسبت دارایی های یک شرکت که از طریق بدهی تأمین مالی می شود تفسیر کرد. نسبت بزرگتر از 1 نشان می دهد که بخش قابل توجهی از بدهی یک شرکت توسط دارایی ها تامین می شود، به این معنی که شرکت دارای بدهی های بیشتری نسبت به دارایی ها است. نسبت بالا نشان می دهد که در صورت افزایش ناگهانی نرخ بهره، ممکن است یک شرکت در معرض خطر عدم پرداخت وام های خود قرار گیرد. نسبت زیر 1 به این معنی است که بخش بیشتری از دارایی های یک شرکت از طریق حقوق صاحبان سهام تامین می شود.
نحوه محاسبه نسبت بدهی
همانطور که در بالا ذکر شد، نسبت بدهی یک شرکت اندازه گیری میزان اهرم مالی آن است. این نسبت در صنایع مختلف بسیار متفاوت است. کسب و کارهای سرمایه بر، مانند شرکتهای آب و برق و خطوط لوله نسبت به سایرین مانند بخش فناوری نسبت بدهی بسیار بالاتری دارند. نسبت بدهی یک شرکت را می توان با تقسیم کل بدهی بر کل دارایی ها محاسبه کرد.
نسبت بدهی = کل داراییها / کل بدهیها
انواع نسبت بدهی
همه نسبتهای بدهی وضعیت بدهی نسبی شرکت را تحلیل می کنند. اما در اینجا می توان رایج ترین نسبت های بدهی را در بازارهای مالی به شکل زیر تقسیم بندی کرد:
بدهیهای بلند مدت نسبت به دارایی
شامل هزینه هایی مثل سرمایه گذاری های بلند مدت، وام های بانکی و.. می شود.
بدهیهای کوتاه مدت
شامل هزینه های جاری شرکت مثل اجاره یا هزینه های آب و برق می شود.
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، بدهی شرکت را نسبت به ارزش کل سهام آن اندازهگیری میکند. این نسبت یکی از نسبت های معروف است و سهام اهرمی چگونه کار می کند؟ به عنوان نسبت های اهرمی مطرح می شود که به شما امکان میدهد متوجه شوید یک شرکت چقدر از بدهی استفاده میکند. هر شرکتی، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام دارد و تنها به شرکت هایی که به شکل عمومی سهام دارند، محدود نمی شود. این نسبت بدهی نشان میدهد که یک شرکت برای تامین مالی داراییهای خود از چه مقدار بدهی نسبت به ارزش سهام صاحبان سهام استفاده میکند. برای محاسبه نسبت بدهی صاحبان سهام، کل بدهی تقسیم بر حقوق صاحبان سهام می شود.
تفاوت استقراض (Debt) و بدهی (Liability)
نسبت بدهی (کل بدهی به دارایی ها) هم بدهی های بلندمدت مانند وام مسکن و اوراق بهادار و هم بدهی های جاری یا کوتاه مدت مانند اجاره، آب و برق و وام هایی را که در کمتر از 12 ماه سررسید می شوند، در نظر می گیرد.
اما در برخی منابع، بدهی ها صرفا بر اساس وام های اخذ شده از سوی شرکت که دارای بهره هستند، سنجیده می شود. این نوع بدهی ها معمولا به عنوان استقراض تلقی می شوند و دیگر منابع بدهی در نظر گرفته نمی شود.
محاسبه نسبت بدهی با توجه به ترازنامه شرکت های بورسی
هر شرکت بورسی که روزانه در بازار بورس معامله می شود، موظف است که داده های مالی خود را در ترازنامه منتشر کند. برای به دست آوردن نسبت های مالی هر شرکت، کافی است به سایCodal.ir www. وارد شوید و نماد بورسی مربوطه را در قسمت جستجوی اطلاعیه ها وارد کنید تا تمامی صورت های مالی شرکت و تصمیمات مربوط به مجامع را مشاهده کنید. در تزارنامه های مالی شرکت های بورسی، قسمتی با عنوان جمع دارایی ها و قسمتی دیگر با عنوان جمع بدهی ها، مشخص شده است. تقسیم جمع بدهی های شرکت بر جمع دارایی های آن، نسبت بدهی را به دست می آورد.
تفسیر نسبت بدهی شرکت های بورسی
نسبت بدهی برابر با یک (=1) به این معنی است که شرکت دارای همان مقدار بدهی دارایی های خود است. این نشان می دهد که شرکت دارای اهرم بالایی است.
نسبت بزرگتر از یک (>1) به این معنی است که شرکت دارای بدهی های بیشتری نسبت به دارایی های خود است. این نشان می دهد که شرکت بسیار اهرمی است و برای سرمایه گذاری یا وام دادن به آن بسیار پرخطر است.
آنچه به عنوان یک نسبت بدهی خوب به حساب می آید به ماهیت تجارت و صنعت آن بستگی دارد. به طور کلی، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام یا نسبت بدهی به دارایی کمتر از 1.0 نسبتاً ایمن تلقی میشود، در حالی که نسبتهای 2.0 یا بالاتر خطرناک تلقی میشوند. برخی از صنایع، مانند بانکداری، به داشتن نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بسیار بالاتر از سایرین معروف هستند. رفتن به سمت سهامی که دارای نسبت بدهی بالاتری هستند می تواند ریسک بالایی به همراه داشته باشد.
جمعبندی
در این مقاله به بررسی مفهوم نسبت بدهی در بازارهای مالی پرداختیم و در ادامه نحوه محاسبه این نسبت را برای انواع سهام بورسی شرح دادیم. با استفاده از نسبت بدهی می توان به میزان ریسک پذیری شرکت ها پی برد و در انجام معاملات خود آن را لحاظ کرد تا معاملات منطقی تر و موفق تری داشته باشیم.
کارگزاری اقتصاد بیدار در این زمینه آماده ارائه خدمات آموزشی خود به علاقهمندان و سرمایهگذاران بازار سرمایه می باشد.
اهرم مالی چیست و چه کاربردی دارد؟
بسیاری از شرکتها از اهرم مالی در جریان فعالیتهای تجاری روزمره خود استفاده می کنند. اهرم مالی یک نوع روش تامین مالی از محل استقراض است و ممکن است شرکتها و افراد مختلف بسته به صنعت و حوزهای که در آن فعالیت میکنند به نوعی از آن استفاده کنند. در حالی که صاحبان مشاغل نوپا ممکن است در تعهد بدهیها تردید کنند، اما استفاده از اهرم مالی برای افزایش درآمد و ارزش دارایی میتواند در دراز مدت نتیجه دهد. این روش علیرغم مزایای زیادی که دارد معایبی نیز دارد. در این مطلب قصد داریم بیشتر در خصوص مفهوم اهرم مالی صحبت کنیم و نحوه محاسبه، مزایا و معایب استفاده از آن را بررسی کنیم.
فهرست مطالب
اهرم مالی چیست؟
اهرم مالی استفاده از بدهی برای به دست آوردن داراییهای اضافی یا تامین مالی پروژهها است. برای ایجاد بدهی، افراد یا مشاغل وام میگیرند. در مقابل، وام گیرندگان به وام دهندگان قول میدهند که اصل مبلغ و بهره وامهای خود را بازپرداخت کنند. به اهرم مالی اهرم یا معامله بر روی سهام نیز گفته میشود. اهرم مالی به ما میگوید که یک شرکت چقدر به استقراض وابسته است و چگونه از بدهی یا استقراض خود درآمد ایجاد میکند.
دلایل استفاده از اهرم مالی ممکن است برای افراد و شرکتهای مختلف متفاوت باشد. شرکتها ممکن است بخواهند دارایی و تجهیزاتی را برای افزایش ارزش سهامداران خریداری کنند، اما سرمایهگذاران فردی ممکن است از اهرمهای مالی برای افزایش بازده سرمایهگذاری خود استفاده کنند. در هر صورت، اگر ارزش دارایی افزایش یابد و نرخ بهره وام کمتر از نرخ افزایش ارزش دارایی باشد، صاحب آن دارایی بازده بیشتری دریافت خواهد کرد. با این حال، اگر ارزش دارایی کاهش یابد، به این معنی است که مالک ضرر مالی بیشتری متقبل خواهد شد.
شرکتها از ترکیبی از حقوق صاحبان سهام و بدهی برای تامین مالی عملیاتهای تجاری خود استفاده میکنند، اما برای حفظ رشد سود باید نرخ بازدهی بالاتری نسبت به نرخ بهره وامهای خود ایجاد کنند. در عین حال، شرکتها باید تمایل به استقراض و حفظ حاشیه سود عالی داشته باشند.
مزایا و معایب اهرم مالی
- وام گیرندگان ممکن است سرمایه گذاری اولیه نسبتاً کمی انجام دهند.
- وام گیرندگان ممکن است بتوانند داراییهای بیشتری را از طریق تامین مالی بدهی با وجوه اضافی خریداری کنند.
- تحت شرایط مساعد، اهرم مالی میتواند بازدهی بالاتری را برای یک فرد یا کسب و کار به ارمغان آورد.
- این احتمال وجود دارد که ارزش داراییها به سرعت کاهش یابد و زیان های مالی ممکن است با اهرم مالی افزایش یابد.
- در صنایعی مانند خودروسازی، ساخت و ساز و تولید نفت، اهرم مالی با ریسک عملیاتی بیشتری برای این شرکتها همراه است.
- سوء استفاده از اهرم مالی میتواند شرکتها را مجبور به ترک کردن و تعطیلی تجارت کند.
شرکتهایی که سود کمتری ایجاد میکنند و جریان درآمد قابل پیش بینی کمتری دارند، زمانی که ارزش داراییهایشان کاهش یابد، ضرر بیشتری متحمل خواهند شد. این شرکتها ممکن است مجبور به پرداخت نرخ بهره بالاتر برای وامها شوند زیرا ریسک آنها بیشتر است. اهرم مالی ابزار مفیدی برای شرکتهایی است که سودآور هستند و میتوانند جریان درآمد خود را پیش بینی کنند.
نسبت های اهرمی
برای تعیین سلامت و قدرت مالی یک شرکت، تحلیلگران، مؤسسات وام دهی و بانکها میتوانند از نسبت های اهرمی مختلفی استفاده کنند. نسبت اهرمی یک معیار مالی است که میزان سرمایه یک شرکت در قالب بدهی را بررسی میکند یا تعیین میکند که آیا این شرکت میتواند بدهی های خود را پرداخت کند یا خیر. هر نسبت بر یک یا چند عامل تمرکز دارد: بدهی، حقوق صاحبان سهام، دارایی ها و هزینه های بهره.
حداقل 10 نسبت اهرم مالی خاص وجود دارد و اکثر آنها سلامت مالی یک شرکت را تجزیه و تحلیل میکنند:
نسبت اهرم مصرف کننده
نسبت اهرم مصرف کننده تعیین میکند که یک مصرف کننده معمولی نسبت به درآمد قابل تصرف خود چه میزان بدهی دارد. برای محاسبه نسبت اهرم مصرف کننده، تحلیلگران میتوانند از این فرمول استفاده کنند:
نسبت اهرم مصرف کننده = کل بدهی خانوار تقسیم بر درآمد شخصی قابل مصرف
نسبت بدهی به سرمایه
نسبت بدهی به سرمایه، اهرم مالی یک شرکت را با مقایسه کل بدهی شرکت با سرمایه آن اندازه گیری میکند. در این حالت، منظور از بدهی، بدهی کوتاه مدت و بلندمدت بهره دار شرکت است و سرمایه عبارت است از مجموع تمام بدهی های دارای بهره به اضافه حقوق صاحبان سهام که ممکن است شامل همه اشکال سهام باشد. برای محاسبه نسبت بدهی به سرمایه یک شرکت، تحلیلگران میتوانند از این فرمول استفاده کنند:
نسبت بدهی به سرمایه = بدهی تقسیم بر (بدهی + حقوق صاحبان سهام)
نسبت بدهی به تامین سرمایه
نسبت بدهی به تامین سرمایه به طور مستقیم اهرم مالی یک شرکت را با ارزیابی میزان بدهی آن شرکت در ساختار سرمایهای آن اندازه گیری میکند. این نسبت رهنهای عملیاتی را نیز شامل بدهیها میکند و سهام عادی و ممتاز را به عنوان حقوق صاحبان سهام در نظر میگیرد. فرمول محاسبه نسبت بدهی به تامین سرمایه به شرح زیر است:
نسبت کل بدهی به تامین سرمایه = (بدهی کوتاه مدت + بدهی بلندمدت) تقسیم بر (بدهی کوتاه مدت + بدهی بلند مدت + حقوق صاحبان سهام)
نسبت اهرم بدهی به EBITDA
نسبت اهرم بدهی به EBITDA بررسی میکند که چگونه یک شرکت میتواند بدهیهای متحمل شده خود را پرداخت کند و چقدر احتمال دارد که شرکت در پرداخت بدهیها قصور کند. EBITDA مخفف درآمد قبل از بهره، مالیات، استهلاک و کاهش بها است. موسسات مالی و اعتباری معمولا از این نسبت استفاده میکنند و شرکتها باید سعی کنند این نسبت را حداکثر روی 3.0 نگه دارند. برای محاسبه این نسبت، تحلیلگران از این فرمول استفاده میکنند:
نسبت بدهی به EBITDA = بدهی تقسیم بر EBITDA
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) شاید شناختهشدهترین و پرکاربردترین نسبت اهرم مالی باشد. در بیشتر صنایع، شرکتها سعی میکنند نسبت D/E خود را روی 2.0 یا کمی پایینتر نگه دارند. نسبت D/E بالا ممکن است نشان دهنده یک استراتژی تامین مالی تهاجمی با بدهی باشد که منجر به نوسان درآمد، به ویژه در بین نرخ های بهره بالا میشود. تحلیلگران میتوانند نسبت D/E یک کسب و کار را این گونه محاسبه کنند:
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام = کل بدهی ها تقسیم بر کل حقوق صاحبان سهام
درجه اهرم مالی
درجه اهرم مالی (DFL) یک نسبت اهرمی است و ارزیابی میکند که چگونه سود یک شرکت از هر سهم پس از ایجاد تغییرات در ساختار سرمایه آن، تحت تأثیر تغییرات درآمد عملیاتی قرار میگیرد. زمانی که درجه اهرم مالی بالا باشد، به این معنی است که شرکت تغییرات سریعی را در سود تجربه خواهد کرد. این موضوع میتواند منجر به بازدهی عالی شود، اما تنها در صورتی که درآمد عملیاتی شرکت افزایش یابد.
برای محاسبه DFL، تحلیلگران میتوانند از این فرمول استفاده کنند:
درجه اهرم مالی = درصد تغییرات در سود به دست آمده از هر سهم (EPS) تقسیم بر درصد تغییرات در EBIT
EBIT نشان دهنده سود قبل از بهره و مالیات است.
از طرف دیگر، تحلیلگران میتوانند از این فرمول استفاده کنند:
درجه اهرم مالی (DFL) = EBIT تقسیم بر (EBIT منهای بهره)
ضریب حقوق صاحبان سهام
ضریب حقوق صاحبان سهام مانند نسبت D/E است، اما به جای مقایسه کل بدهیهای یک شرکت با حقوق صاحبان سهام، داراییها را با حقوق صاحبان سهام مقایسه میکند. تحلیلگران میتوانند با استفاده از فرمول زیر، ضریب حقوق صاحبان سهام را محاسبه کنند:
ضریب حقوق صاحبان سهام = کل داراییها تقسیم بر کل حقوق صاحبان سهام
برای تعیین ارزش سهام اهرمی چگونه کار می کند؟ داراییهای یک شرکت، کل بدهی شرکت را به ارزش کل حقوق صاحبان سهام اضافه کنید:
کل داراییها = کل بدهی + حقوق صاحبان سهام
نسبت پوشش هزینه های ثابت
نسبت پوشش هزینه های ثابت که با عنوان نسبت تعداد دفعات تحقق بهره (TIE) نیز شناخته میشود، جریان نقدی شرکت را با بهره بدهی بلندمدت مقایسه میکند. در این مورد، شرکتها تمایل دارند نسبتهای بالاتری داشته باشند، زیرا این نسبتها مطلوب هستند. برای یافتن نسبت پوشش هزینه های ثابت، تحلیلگران میتوانند از این فرمول استفاده کنند:
نسبت تعداد دفعات تحقق بهره (TIE) = EBIT تقسیم بر هزینه بهره بدهی های بلند مدت
نسبت پوشش بهره
نسبت پوشش بهره مفاد بیشتری را به بدهیهای شرکت اضافه میکند و به تحلیلگران میگوید که یک شرکت تا چه اندازه میتواند بدهی خود را تامین کند. بسته به صنعت، شرکتها باید این نسبت را روی 3.0 یا بالاتر نگه دارند. فرمول محاسبه نسبت پوشش بهره از این قرار است:
نسبت پوشش بهره = درآمد عملیاتی تقسیم بر هزینه های بهره
نسبت اهرمی ردیف 1
نسبت اهرمی ردیف 1 سلامت مالی یک بانک را با مقایسه سرمایه اصلی آن با کل داراییهای آن اندازه گیری میکند. در این مورد، از داراییهای ردیف 1 استفاده میشود، زیرا این نوع داراییها به راحتی در طول یک بحران مالی نقد میشوند. برای یافتن نسبت اهرمی ردیف 1 یک بانک میتوانید از این فرمول استفاده کنید:
نسبت اهرمی ردیف 1 = سرمایه ردیف 1 تقسیم بر دارایی های تلفیقی ضربدر 100
نحوه محاسبه سود پس از استفاده از اهرم مالی
برای اینکه بفهمید هنگام استفاده از اهرم مالی چقدر میتوانید سود ببرید، ابتدا باید تغییر در ارزش دارایی خریداری شده را اندازه گیری کنید، سپس کل سرمایه خود را به علاوه هر میزان بهرهای که روی بدهیها دارید از آن کم کنید (کل سرمایه + درصد بهره بدهی).
برای پیدا کردن تغییر در ارزش دارایی، از این فرمول استفاده کنید:
دارایی ضربدر (1 + درصد تغییر در دارایی)
تغییر در ارزش دارایی باید به صورت اعشاری باشد.
برای اینکه بفهمید چقدر میتوانید سود کنید، از این فرمول کلی استفاده کنید:
دارایی ضربدر (1 + درصد تغییر در ارزش دارایی) منهای (کل سرمایه + درصد بهره بدهی)
مثال هایی از اهرم مالی
مثال اول:
اهرم مالی میتواند برای یک فرد سرمایه گذار این گونه کار کند:
اگر شخصی یک ملک 25000 دلاری را به طور کامل با پول خود خریداری کند و ارزش ملک 30٪ (0.30) افزایش یابد، آن شخص میتواند این ملک را به قیمت 32500 دلار بفروشد و 7500 دلار سود ببرد.
دارایی × (1 + % تغییر در ارزش دارایی) – (کل سرمایه + % بهره بدهی):
25000 دلار × (1 + 0.30) – (25000 دلار + 0) = 32500 دلار – 25000 دلار = 7500 دلار
اگر این ملک تا 30 درصد مستهلک شود، ارزش ملک 17500 دلار خواهد بود و مالک 7500 دلار ضرر میکند.
25000 دلار × (1 – 0.30) – (25000 دلار) = 25000 دلار × (0.7) – 25000 دلار = 17500 دلار – 25000 دلار = منفی 7500 دلار
اگر همین فرد ملکی به ارزش 75000 دلار با 50000 دلار از پول خود و 25000 دلار وام گرفته شده از بانک با نرخ بهره 5 درصد خریداری کند، ریسک بیشتری را متقبل میشود اما به طور بالقوه پاداش بیشتری دریافت میکند. اگر ارزش ملک تا 40 درصد افزایش یابد، صاحب ملک میتواند ملک را به قیمت 105000 دلار بفروشد و سود کند (30000 دلار منهای 1270 دلار بهره بدهی به بانک).
75000 دلار × (1 + 0.40) – (75000 دلار + 0.05 × 25000 دلار) = 105000 دلار – (75000 دلار + 1250 دلار) = 105000 دلار – (76250 دلار) = 28750 دلار
برعکس، اگر این ملک 40 درصد از ارزش خود را از دست بدهد، مالک 31270 دلار پس از فروش ملک به قیمت 45000 دلار ضرر خواهد کرد.
مثال دوم:
شرکت اپل Ltd ماشین آلاتی را به قیمت 100000 دلار به صورت نقدی خریداری کرد. با استفاده از این ماشین آلات، این شرکت 150000 دلار درآمد ایجاد کرد. در همان زمان، شرکت دیگری به نام Kiwi Pvt. Ltd برای خرید همین نوع ماشین آلات وام گرفت تا درآمدی معادل 150000 دلار داشته باشد. شرکت Kiwi Pvt. Ltd از اهرم مالی برای ایجاد درآمد استفاده کرد اما با ضرر 300000 دلاری مواجه شد.
- اگر ارزش اهرم مالی بیشتر باشد، استفاده از بدهی بیشتر میشود و هزینه شرکت از نظر کارمزد فرآیندها و سود پرداختی بر آن افزایش مییابد و این موضوع ممکن است بر EPS (سود به دست آمده از هر سهم) و سودآوری یک شرکت تأثیر بگذارد.
- اگر ارزش اهرم مالی کم باشد، یک شرکت بسیاری از سهام و اوراق بهادار مالی را برای جمع آوری وجوه برای رشد تجارت خود منتشر میکند. در عین حال، ریسک نیز در حال افزایش است زیرا ریسک بازار بالا است و بازار بیش از حد در نوسان است.
- ریسک مالی همچنین به یافتن موقعیت مالی واقعی یک شرکت و شناسایی ریسک های مرتبط با فعالیتهای تجاری آن شرکت کمک میکند.
- اهرم مالی به سرمایه گذاران اجازه میدهد تا اعتبار شرکتها و ریسک های موجود در یک معامله پولی را درک کنند. همچنین کمک میکند تا سرمایه گذاران بازگشت سرمایه خود را ببینند و بازدهی بالقوه سرمایهگذاریهای خود را محاسبه کنند.
همه مشاغل باید اهرم مالی را ردیابی کنند
اهرم مالی یک معیار مفید نظارتی برای صاحبان تمامی مشاغل و کسب و کارها است. در حالی که اهرم مالی میتواند به رشد کسب و کار و داراییهای شما کمک کند، میتواند خطرآفرین نیز باشد. گاهی ممکن است انتظار داشته باشید که ارزش داراییهای شما افزایش یابد، اما در عمل ارزش خود را از دست میدهند. با این حال، بازده اهرم مالی، به ویژه برای مشاغل کوچکتر که دارای ارزش سهام کمتری هستند، میتواند فوقالعاده باشد.
اگر هنوز در درک اهرم مالی مشکل دارید، حتما با یک حسابدار متخصص مشورت کنید تا راهنماییهای بیشتری در مورد اهرم مالی دریافت کنید. البته برای محاسبه اهرم مالی شرکت خود باید به صورت های مالی دقیق دسترسی داشته باشید. با استفاده از نرم افزارهای حسابداری حرفهای، مثل نرم افزار حسابداری محک میتوانید به این مهم دست یابید.
استفاده از اهرم مالی در شرکت های بورسی با چه هدفی انجام میشود؟
حالا برای درک نکات ظریف ترازنامه، شما باید یک مدرک حسابداری داشته باشید. تا زمانی که شما مدرک نگرفتهاید، جزئیات را فراموش کرده و بر روی یک تصویر بزرگتر تمرکز میکنیم.
یک بخش بسیار مهم این تصویر بزرگتر این است که یک شرکت چگونه از اهرم های مالی استفاده میکند. این اصطلاحی است که در مبحث سرمایه گذاری زیاد به گوشتان خواهد خورد. اهرم مالی یعنی اینکه شرکت نسبت به سرمایه اش چه مقدار بدهی دارد.
نحوه رشد شرکت: افزایش بدهی یا افزایش سرمایه؟
یک شرکت سهامی میتواند کسب و کار خود را با استفاده از دو روش گسترش دهد. در روش اول، میتواند سهام بیشتری منتشر کند و از پولی که سرمایه گذاران جدید با خرید سهام، وارد شرکت میکنند، در پروژههای جدید سرمایه گذاری کند، کارخانهها و محصولات جدید تولید کند و حضور خود را در بازارهای داخلی و بینالمللی پررنگتر کند. ولی اگر این کار را بکند، باید سود بسیار زیادی را که از محل پروژهها و سرمایه گذاری های جدید عاید شرکت میشود، بین تعداد زیادی از سهامداران قبلی و جدیدی که بهتازگی با خرید سهام شرکت وارد شدهاند، تقسیم کند.
اما روش دوم: شرکت میتواند بدهی های خود را افزاش دهد. این کار میتواند از طریق اخذ وام بانکی یا انتشار اوراق مشارکت باشد، به این کار استفاده از اهرم مالی برای شرکت میگویند.
مزیت استفاده از اهرم مالی در این است که سودهای افزایش یافته بین تعداد زیادی از سهامداران توزیع نمیشوند. عیب کار هم در اینجاست که اگر برنامههای توسعهای شرکت نتیجهبخش نباشند (فرض کنیم که محصول جدیدی که سه سال برای آنوقت صرف شده بود، یکچیز بهدردنخور از آب دربیاید) و سود شرکت رشد چندانی نکند، شرکت زیر بار قرض بسیار زیادی رفته که احتمالاً عمده سود سهامداران باید صرف بازپرداخت بدهی ها شود و ضرر زیادی عاید سهامداران خواهد شد. چراکه بانک ها و دارندگان اوراق مشارکت به این موضوع اهمیت زیادی نمیدهند. آنها سودشان را میخواهند. ولی سهامداران چه میشوند؟ آنها دینی ندارند و فقط مجبور خواهند بود تا سود کمتری را بپذیرند و قیمت سهامشان نیز با کاهش روبرو خواهد شد.
نسبت های اهرمی ابتدایی
تعداد زیادی از نسبت های اهرمی وجود دارند که به شما میگویند یک شرکت چه مقدار اهرم مالی دارد، ولی همه آنها به یکچیز واحد میرسند: مقایسه بدهی ها با سرمایه شرکت. احتمالاً شناختهشدهترین آنها هم نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام است. این نسبت به شکل زیر نوشته میشود:
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام= مجموع حقوق صاحبان سهام/مجموع بدهی ها
این نسبت نشان میدهد که چه مقدار از رشد شرکت بهوسیله پولهای قرض گرفته شده تأمین میشود. اگر این نسبت واقعاً پایین باشد، بدین معنی خواهد بود که بیشتر تلاش انجام شده برای رشد شرکت به وسیله سرمایه سهامداران انجام گرفته است. اگر نسبت بالا باشد، یعنی شرکت مجبور بوده تا برای حفظ توسعه خود پول قرض کند.
در مثالی که ما از ابتدای دوره آموزشی با آن همراه بودیم، این نسبت بدین شکل است:
پس نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام شرکت در سال ۱۳۹۵ برابر با ۰٫۳۲ بوده است. آیا این زیاد است؟ کم است؟ یا خوب است؟ خب، این سؤال پیچیدهای است. بهترین راه برای پاسخ به آن این است که:
- همین نسبت را برای سایر رقبای شرکت ببینید.
- همین نسبت برای شرکت را در طول چند سال بررسی کنید. شرکت را تحلیل کنید تا ببینید که شرکت برای بالا یا پایین بردن این نسبت (در صورت وجود) چهکارهایی ممکن است انجام داده باشد و سپس تصمیم بگیرید که آیا این استراتژی هوشمندانهای است که جواب میدهد یا خیر.
همیشه این را به خاطر داشته باشید: استفاده از اهرم مالی واقعاً میتواند باعث رشد فوقالعاده شرکت شود، ولی با خود ریسک نیز به همراه دارد چون رشد ممکن است آنطور که انتظار میرفته، محقق نشود.
جمعبندی و نتیجهگیری از دوره آموزشی فهم ترازنامه
تا حالا شما باید اصول ارزیابی یک شرکت را درک کرده باشید. این بدان خاطر است که ترازنامه کلید فهم سلامت مالی شرکت است. به این مورد مثل ویزیت سالیانه دکترتان فکر کنید. وقتیکه بهصورت سالانه نزد دکتر میروید، او هر بار همان چیزهای اصلی را بررسی میکند: وزنتان، ضربان قلب، فشارخون شما، تست خون، تست ادرار، نحوه خوابتان و… . اینها اصول بنیادی بدن شما هستند و آشکار میکنند که آیا همهچیز خوب و سالم است، یا مشکلی وجود دارد که باید بیشتر موردبررسی قرار گیرد؟
بهطور مشابه، اگر شرکتی در حال انباشته کردن بدهی باشد و مقدار زیاد بدهی های کوتاهمدتش دارایی هایش را ببلعند، ممکن است نشانهای باشد مبنی بر اینکه همهچیز آنقدرها هم خوب نیست. ترازنامه به شما چیزهایی را در یک نگاه خواهد گفت و در کنار سایر صورتحساب های مالی، داستان اینکه شرکت کجا بوده و به کجا خواهد رفت را برایتان روایت میکند.
(پایان درس ششم و پایانی دوره آموزشی فهم ترازنامه با موضوع استفاده از اهرم مالی)
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این مقاله در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
معاملات مارجین (Margin Trading) چیست؟
معاملات مارجین (Margin Trading) روشی برای معامله داراییها با استفاده از سرمایه ارائه شده توسط شخصی ثالث (صرافی) است. در مقایسه با حسابهای معاملات نقدی یا اسپات، حسابهای مارجین به معاملهگران اجازه میدهد تا به مبالغ بیشتری از سرمایه دسترسی داشته باشند و تا بتوانند از آنها به عنوان اهرم برای باز کردن موقعیتهای معاملاتی خود استفاده کنند. اساسا، معاملات مارجین نتایج معاملات را تقویت میکنند تا تریدرها بتوانند در معاملات موفق خود به سودهای بیشتری دست یابند.
توانایی معاملات مارجین برای تقویت و تشدید نتایج معاملاتی باعث میشود که این شکل از معاملهگری در بازارهای با نوسان کم، به ویژه بازار فارکس، محبوبیت خاصی پیدا کند. با این حال، بسیاری از معاملات مارجین در بازارهای سهام، کالا و ارزهای دیجیتال نیز استفاده میشود. در بازارهای رایج مالی، سرمایه قرض گرفتهشده معمولا توسط یک کارگزار تامین میشود. با این حال، در معاملات ارزهای دیجیتال، این وجوه داراییها توسط معاملهگران دیگر ارائه میشود – Lending and Borrowing – که بر اساس تقاضای بازار دارایی خود را وام داده و از این طریق سود کسب میکنند. البته برخی از صرافیهای ارزهای دیجیتال نیز سرمایههایی برای انجام Margin Trading در اختیار کاربران خود قرار میدهند.
معاملات مارجین چیست؟
از معاملات مارجین میتوان برای باز کردن پوزیشنهای خرید و فروش استفاده کرد. پوزیشن خرید (Long Position) منعکس کننده این فرض است که قیمت دارایی بالا خواهد رفت، در حالی که یک پوزیشن فروش (Short Position) منعکس کننده عکس آن است. هنگامی که پوزیشن مارجین باز است، داراییهای معاملهگر به عنوان وثیقه برای سرمایه قرض گرفتهشده عمل میکنند. درک این موضوع برای معاملهگران ضروری است؛ زیرا اکثر کارگزاریها این حق را برای خود محفوظ میدارند که در صورت حرکت بازار بر خلاف پوزیشن آنها (بالاتر یا پایین تر از یک آستانه خاص) این داراییها را مجبور به فروش کنند.
به عنوان مثال، اگر یک معاملهگر یک پوزیشن سهام اهرمی چگونه کار می کند؟ اهرمی لانگ باز کند، زمانی که قیمت به طور قابل توجهی کاهش یابد، مارجین میتواند فراخوانی شود. فراخوانی مارجین زمانی اتفاق میافتد که یک معاملهگر باید وجوه بیشتری را به حساب مارجین خود واریز کند تا به حداقل نیاز معاملاتی مارجین برسد. اگر معاملهگر نتواند این کار را انجام دهد، داراییهای آنها به طور خودکار برای پوشش زیان خود به حساب صرافی واریز میشود که اصطلاحاً لیکوئید شدن (Liquidation) میگویند. به طور معمول، این زمانی اتفاق میافتد که ارزش کل تمام داراییها در یک حساب مارجین، که به عنوان لیکوئیدیشن مارجین نیز شناخته میشود، کمتر از حد نیاز کل آن صرافی یا کارگزار خاص باشد.
معاملات مارجین چگونه انجام میشوند؟
هنگامی که معامله مارجین آغاز میشود، معاملهگر ملزم خواهد بود که درصدی از ارزش کل سفارش را تامین کند. این تریدینگ و سرمایهگذاری اولیه به عنوان مارجین شناخته میشود و ارتباط نزدیکی با مفهوم اهرم یا لوریج دارد. به عبارت دیگر، حسابهای معاملاتی مارجین برای ایجاد معاملات اهرمی استفاده میشوند و اهرم نسبت وجوه قرض گرفته شده به مارجین را توصیف میکند. برای مثال، برای باز کردن یک معامله ۱۰۰٬۰۰۰ دلاری با اهرم ۱۰:۱، یک معامله گر باید ۱۰٬۰۰۰ دلار از سرمایهی خود را سپرده کند.
پلتفرمها و بازارهای مختلف معاملاتی مجموعهای متمایز از قوانین و نرخهای اهرمی را ارائه میدهند. به عنوان مثال، در بازار سهام، ۲:۱ یک نسبت معمولی است، در حالی که قراردادهای فیوچرز اغلب با اهرم ۱۵:۱ معامله میشوند. در رابطه با کارگزاریهای فارکس، معاملات مارجین اغلب با نسبت ۵۰:۱ اهرمی میشوند. اما در برخی موارد از ۱۰۰:۱ و ۲۰۰:۱ نیز استفاده میشود. وقتی صحبت از بازارهای ارزهای دیجیتال به میان میآید، نسبتها معمولاً از ۲:۱ تا ۱۰۰:۱ متغیر است. جامعه معاملهگران بازار ارزهای دیجیتال اغلب از اصطلاحات “x” (۲x، ۵x، ۱۰x، ۵۰x و غیره) در باز کردن موقعیتهای معاملاتی در معاملات مارجین خود استفاده میکند.
مزایا و معایب معاملات مارجین
بارزترین مزیت Margin Trading این است که به دلیل ارزش نسبی بیشتر پوزیشنهای معاملاتی میتواند منجر به سود بیشتر شود. به غیر از آن، معاملات مارجین میتوانند برای تنوع مفید باشد، زیرا معاملهگران میتوانند چندین پوزیشن را با مقادیر نسبتاً کمی از سرمایه باز کنند. در نهایت، داشتن یک حساب مارجین ممکن است باز کردن سریع موقعیتها را برای معاملهگران آسانتر کند، بدون اینکه مجبور باشند مبالغ زیادی را به حساب خود منتقل کنند.
علیرغم تمام مزایا، معاملات مارجین دارای مشکلِ آشکار افزایش زیان است. این نوع معاملات به همان صورتی که میتواند سود را افزایش دهد، زیان را نیز میتواند افزایش دهد. برخلاف معاملات معمولی اسپات، معاملات مارجین احتمال زیانهایی را دارد که بیش از سرمایهگذاری اولیه معاملهگر است و به این ترتیب، یک روش معاملاتی با ریسک بالا در نظر گرفته میشود.
بسته به میزان اهرمی که در یک معامله وجود دارد، حتی یک کاهش کوچک در قیمت بازار ممکن است زیان قابل توجهی را برای معاملهگران به همراه داشته باشد. به همین دلیل، مهم است که سرمایهگذارانی که تصمیم به استفاده از Margin Trading دارند، از استراتژیهای مدیریت ریسک مناسب و استفاده از ابزارهای کاهش ریسک، مانند سفارشهای استاپ-لیمیت (stop-limit) استفاده کنند.
معاملات مارجین در بازارهای ارزهای دیجیتال
معامله با مارجین ذاتا ریسک بیشتری نسبت به معاملات معمولی دارد، اما وقتی صحبت از ارزهای دیجیتال به میان میآید، ریسکها حتی بیشتر هم میشود. با توجه به سطوح بالای نوسانات که در این بازارها وجود دارد، معاملهگران مارجین ارزهای دیجیتال باید مراقب باشند. در حالی که استراتژیهای پوشش ریسک و مدیریت ریسک ممکن است مفید باشند، معاملات مارجین مطمئنا برای مبتدیان مناسب نیست.
توانایی تجزیه و تحلیل نمودارها، شناسایی روندها، و تعیین نقاط ورود و خروج، خطرات مربوط به Margin Trading را از بین نمیبرد اما ممکن است به پیش بینی بهتر ریسکها و ترید کردن موثرتر کمک کند. بنابراین، قبل از معاملات ارزهای دیجیتال خود، به کاربران توصیه میشود ابتدا درک دقیقی از تحلیل تکنیکال داشته باشند و تجربه گستردهای در معاملات اسپات کسب کنند.
تامینات سرمایه
برای سرمایه گذارانی که تحمل ریسک را ندارند و نمیخواهند در معاملات مارجین شرکت کنند، راه دیگری برای کسب سود از روشهای معاملات اهرمی وجود دارد. برخی از پلتفرمهای معاملاتی و صرافیهای رمزنگاری ویژگیای به نام تامین مالی مارجین را ارائه میکنند که در آن کاربران میتوانند پول خود را برای تامین مالی معاملات حاشیه سایر کاربران متعهد کنند. معمولاً این فرآیند از شرایط خاصی پیروی میکند و نرخهای بهره پویا را به همراه دارد. اگر تریدری شرایط را بپذیرد و پیشنهاد را قبول کند، تأمینکننده وجوه حق بازپرداخت وام را با سود توافق شده دارد.
اگرچه مکانیسمها ممکن است از صرافیای به صرافی دیگر متفاوت باشد، خطرات تامین وجوه مارجین نسبتا کم است. زیرا میتوان پوزیشنهایی اهرمی را به اجبار بست تا از زیانهای بیش از حد جلوگیری شود. با این حال، تامین مالی مارجین از کاربران میخواهد که وجوه خود را در کیف پول صرافی نگه دارند. بنابراین، مهم است که خطرات مربوطه را در نظر بگیریم و درک کنیم که این ویژگی خاصی که برای سرمایه گذاری خود انتخاب کردیم چگونه کار میکند.
کلام آخر
مطمئنا مارجین تریدینگ ابزار مفیدی برای کسانی است که به دنبال افزایش سود معاملات موفق خود هستند. اگر از این ویژگی به درستی استفاده شود، معاملات اهرمی ارائه شده توسط حسابهای مارجین میتواند به سودآوری و تنوع پرتفوی شما کمک کند.
همانطور که گفته شد، این روش معامله میتواند زیان را نیز افزایش دهد و ریسکهای بسیار بالاتری را در بر بگیرد؛ بنابراین، فقط باید توسط معاملهگران ماهر استفاده شود. از آنجایی که این مسئله به ارزهای دیجیتال مربوط میشود، به دلیل سطوح بالای نوسانات بازار، باید با دقت بیشتری به Margin Trading پرداخت.
نظر شما در مورد معاملات مارجین چیست؟ به نظر شما چگونه میتوان بهترین بهره برداری را از این ویژگی صرافیها کرد؟ سوالات و دیدگاههای خودتان را با ما درمیان بگذارید.
سوالات متدوال
معاملات مارجین (Margin Trading) چیست؟
معاملات مارجین روشی برای معامله داراییها با استفاده از سرمایه ارائه شده توسط شخصی ثالث (صرافی) است.
مزایای مارجین تریدینگ چیست؟
۱. بارزترین ویژگی آن سودهای هنگفت است. ۲. معاملهگران میتوانند چندین پوزیشن با مقادیر کم باز کنند. ۳. معاملات مارجین باز کردن سریع معاملات را آسانتر میکند.
نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی نوشته شده و آکادمی ارز دیجیتال ارزتودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات افراد یا عواقب مالی آن ندارد.
لوریج چیست؛ استفاده از اهرم در ارز دیجیتال چگونه سود را افزایش میهد؟
در سهام اهرمی چگونه کار می کند؟ پاسخ به پرسش لوریج چیست، به زبان ساده، میتوان گفت مارجین تریدینگ یا معامله با لوریج به استفاده از سرمایه قرض گرفتهشده برای سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال و دیگر بازارهای مالی اشاره دارد. اگر به معامله با ارزهای دیجیتال علاقه دارید، معاملات اهرمی میتواند برای شما سودمند باشد.
لوریج در ارز دیجیتال به شما کمک میکند تا بخشی از سرمایه مورد نیاز خود را از کارگزاران قرض کنید و قدرت خرید را افزایش دهید، درنتیجه سود بیشتری عاید شما خواهد شد. در این بخش از آکادمی کیوسک به شما خواهیم گفت که لوریج چیست، نحوه عملکرد آن چگونه است و چه مزایا و معایبی دارد.
اهرم یا لوریج چیست؟
معاملات اهرم در ارز دیجیتال ابزاری است که به سرمایهگذاران اجازه میدهد تا با کمک سرمایه قرض گرفتهشده از کارگزاران، تراکنشهای خود را انجام دهند. این وجوه اغلب بیش از مانده حساب سرمایهگذاران است. بنابراین،
اهرم یک راه عالی برای به حداکثر رساندن سود با افزایش قدرت خرید است و بهترین بخش این معامله این است که سرمایهگذار میتواند با مقدار کمی پول، معامله بزرگتری را انجام دهد.
اجازه دهید پرسش لوریج چیست را با یک مثال پاسخ دهیم. فرض کنید معاملهگری میخواد با 1000 دلار وارد یک معامله اهرمی شود. با استفاده از اهرم 1 به 10 میتواند تا 10 برابر سرمایه خود، یعنی 10000 دلار معامله کند. اگر این معامله برای او سودمند باشد، سود حاصل از آن 10 برابر خواهد شد.
با این حال، باید توجه داشته باشید که معاملات اهرمی در معرض خطرات بالایی قرار دارند که در نهایت میتواند منجر به زیانهای بزرگ شود. به همین دلیل است که به مبتدیان توصیه میشود که این نوع معاملات را انتخاب نکنند، چون حتی بسیاری از معاملهگران باتجربه هم ممکن است ضررهای زیادی را ببینند. با این حال، متخصصان در معاملات عادی میتوانند در مبالغ کمتر و با اهرمهای کوچکتر، سرمایهگذاری خود را انجام دهند.
معاملات اهرم چگونه کار میکنند؟
روش معامله اهرمی به این صورت است که معاملهگر یک سپرده اولیه برای استقراض وجوه میگذارد. برای مثال، اگر میخواهید 5000 دلار در یک معامله اهرمی با نسبت 1 به 10 سرمایهگذاری کنید، برای انجام معامله فقط به 500 دلار سرمایه نیاز دارید. با این حال، معاملهگران باید وجوه کافی را در حسابهای خود، بهعنوان وثیقه برای پلتفرم وامدهی نگه سهام اهرمی چگونه کار می کند؟ دارند.
معاملهگران در صورت افزایش قیمت داراییهای دیجیتال، موقعیتهای خرید (لانگ) را باز میکنند. موقعیت شورت برعکس است. هنگامی که یک معامله شورت انجام میدهید، به جای پول نقد، به عنوان مثال بیت کوین قرض میگیرید. بنابراین اگر قیمت پایین بیاید، همان بیت کوین را با قیمت پایینتری میخرید و آن را به وامدهنده برمیگردانید و سود خود را حفظ میکنید.
اگر معامله موقعیت خرید شما موفقیت آمیز باشد، وامدهنده سپرده اولیه نقدی و درآمد شما را آزاد میکند. در صورت از دست دادن معامله، کارگزار موقعیت را نقد میکند و پول شما را نگه میدارد. شما میتوانید با استفاده از اهرم کمتر، ریسک انحلال (نقد کردن موقعیت توسط کارگذار) خود را کاهش دهید. بسیاری از پلتفرمها این شانس را به شما میدهند که از اهرم 100 برابری استفاده کنید، اما این کار همیشه عاقلانه نیست.
چطور از معاملات لوریج در ارز دیجیتال استفاده کنیم؟
معملات اهرم بیت کوین یا ارزهای دیجیتال، به شما امکان میدهد تا سود بالقوه خود و برعکس، زیانهای خود را با 5 تا 100 برابر سرمایه اولیه باز کردن موقعیت، تقویت کنید.
برای مثال، اگر میخواهید 10000 دلار در سهامی با نسبت اهرمی 1:10 سرمایهگذاری کنید، فقط به 1000 دلار سرمایه نیاز دارید. با معامله کریپتو بدون اهرم، باید 10000 دلار سرمایهگذاری کنید.
این مقدار سرمایهگذاری قابل توجهی است. با این حال، اگر سهام شما افزایش یابد، به سود بیشتری دست پیدا خواهید کرد. به عبارت دیگر، با معامله اهرمی بیت کوین، سرمایه بسیار کمتری برای کسب همان سود مورد نیاز است. البته، فراموش نکنید که اگر سهام شما کاهش یابد، عکس این موضوع نیز صادق است، یعنی ضرر شما بزرگتر خواهد بود.
آیا استفاده از اهرم در معاملات ارزهای دیجیتال سودآور است؟
اهرم یک ضریب سود یا زیان است. برای مهارت در تحلیل تکنیکال و درک روند بازار، ابتدا از یک سهام اهرمی چگونه کار می کند؟ حساب آزمایشی استفاده کنید. به دست آوردن تجربه در پیشبینی میزان احتمال حرکت یک دارایی به بالا یا پایین و تمرین استفاده از اهرم، شانس شما را برای معامله موفق افزایش میدهد.
یکی از کلیدهای موفقیت در معاملات اهرمی این است که بدانید همیشه استفاده از اهرم ضروری نیست. اگرچه اهرم یک ابزار دارایی مالی پیشرو است، اما دانستن زمان و نحوه استفاده درست از آن میتواند منابع ارزشمند شما را به سود برساند. فرض کنید دانش خود را در مورد استراتژیهای مدیریت ریسک و روشهای معاملاتی در طول زمان افزایش میدهید. در این صورت، باید مهارت خود را در استفاده از معاملات اهرمی بالا ببرید تا بتوانید در انجام این معاملات موفق شوید.
تفاوت معاملات بدون لوریج و با لوریج چیست؟
فرض کنید 8000 دلار داریم و آخرین قیمت معامله شده بیت کوین 8000 دلار است. دو حالت وجود دارد، روز بعد قیمت بیت کوین صعودی و یا نزولی باشد.
اگر قیمت بیت کوین در روز بعد به 8050 دلار برسد. ما دو گزینه داریم:
با خرید 1 بیت کوین به قیمت 8000 دلار و فروش آن به قیمت 8050 دلار در روز بعد، 50 دلار سود کنید.
قراردادی به ارزش 80000 دلار به قیمت 8000 دلار بخرید و روز بعد بیت کوین را به قیمت 8050 دلار بفروشید. همانطور که ما با اهرم 10 برابری معامله میکنیم، سود هم 10 برابر، یعنی 500 دلار افزایش مییابد.
اگر قیمت بیت کوین در روز بعد به 7950 دلار کاهش مییابد. ما دو گزینه داریم:
با خرید یک بیت کوین به قیمت 8000 دلار و فروش آن به قیمت 7950 دلار 50 دلار از دست بدهید.
قراردادی به ارزش 80000 دلار به قیمت 8000 دلار بخرید و بیت کوین را به قیمت 7950 دلار بفروشید. همانطور که ما با اهرم 10 برابری معامله میکنیم، ضرر هم 10 برابر، یعنی 500 دلار افزایش مییابد.
از مثال بالا میبینیم که اهرم، سود و زیان را 10 برابر افزایش میدهد.
بنابراین، اهرم یک شمشیر دو لبه است؛ در حالی که سرمایه شما افزایش مییابد، ریسک شما نیز بیشتر خواهد بود. اگر بازار همانطور که انتظار میرود حرکت کند، استفاده از اهرم میتواند رضایتبخش باشد، اما اگر چنین نباشد، ضرر زیادی را متحمل خواهید شد.
چطور ریسک معاملات با اهرم را مدیریت کنیم؟
معامله مارجین میتواند سود شما را تقویت کند، اما این بدان معناست که می تواند ضرر شما را نیز افزایش دهد. این مساله بزرگترین ریسک معاملات لوریج است. در ادامه چند نکته را در مورد نحوه مدیریت این ریسک بررسی میکنیم.
توقف ضرر
حد ضرر یا توقف ضرر، یک ابزار مدیریت ریسک است که برای بستن یک معامله با مقداری مشخص، در صورتی که بازار به سمتی حرکت کند که شما نمیخواهید، طراحی شده است. این یک راه مفید برای اطمینان از این موضوع است که بدانید چقدر از سرمایه شما در خطر قرار دارد.
سرمایهگذاری با سرمایه مازاد
بیش از آنچه که تحمل از دست دادنش را دارید، ریسک نکنید. صرف نظر از میزان موفقیت استراتژی شما، معامله لوریج در ارز دیجیتال میتواند به سرعت نوسان بسیاری داشته باشد، بنابراین هرگز نباید بیش از حدی که میتوانید از دست بدهید، سرمایهگذاری کنید. به طور کلی، به خطر انداختن بیش از 5درصد از حساب خود کار عاقلانهای نیست. باید مبلغی را سرمایهگذاری کنید که اگر سرمایهگذاری شما به سمت ضرر رفت، بتوانید آن را پرداخت کنید.
برداشت سود
تا حدودی شبیه به توقف ضرر، اما مخالف آن است. یعنی شما میتوانید یک دستور برداشت سود را تنظیم کنید تا زمانی که سود به مقدار مشخصی رسید، موقعیت شما بسته شود. از آنجایی که کریپتو بسیار نوسان دارد، کار هوشمندانه این است که قبل از اینکه سهام در جهت دیگری بچرخد، از آن خارج شوید.
حفاظت از تراز منفی
اگر به دلایلی غیرعادی، شرایط بازار باعث منفی شدن ارزش سهام شما شود، برخی از پلتفرمهای معاملاتی ضرر را جذب کرده و ارزش سهام شما را به صفر میرسانند. این یک اقدام محافظتی است که توسط بعضی از صرافیها ارائه میشود.
صرافیهای ارز دیجیتال که معاملات اهرم را میتوان در آنها انجام داد کدامند؟
در اینجا لیست دقیقی از آشناترین پلتفرمهای معاملات لوریج ارز دیجیتال مورد استفاده برای خرید و فروش داراییهای آنلاین با استفاده از اهرم تهیه کردهایم. این ارزیابی بر اساس عوامل متعددی از جمله ویژگیها، استفاده، مقدار اهرم، هزینهها و کمک به مشتری است.
بایننس (Binance)
از زمان شکلگیری در سال 2017، این پلتفرم دستخوش توسعه بزرگی شده است. در حال حاضر، بایننس بزرگترین پلتفرم مبادلات ارز دیجیتال جهان با 1.4 میلیون تراکنش در ثانیه است. کاربر میتواند از معاملات اهرمی بایننس در دستگاههای تلفن همراه اندروید یا iOS استفاده کند.
رابط کاربری آسان و عملکرد ساده، آن را به پرکاربردترین اپلیکیشن تجاری تبدیل کرده است. این برنامه به شما امکان میدهد سود و زیان را همراه با اطلاعاتی در مورد تاریخچه تراکنش بررسی کنید. برای استفاده از تسهیلات معاملاتی اهرمی بایننس، باید KYC، یعنی تأیید هویت را تکمیل کنید، و مهمتر از همه، کشور بومی شما باید در لیست سیاه بایننس قرار داشته باشد. فقط توجه داشته باشید که بهتازگی بایننس ارائه اهرم در قالب دلار استرالیا، یورو و پوند را متوقف کرده است.
امکانات:
از حدود 200 ارز دیجیتال مختلف برای معامله پشتیبانی میکند.
پلتفرم پیشرو مبادلات ارزهای دیجیتال
امکان کسب سود ارز دیجیتال در حسابهای پسانداز بایننس
نرخهای سپرده و برداشت رقابتی
قادر به اجرا و مدیریت سفارشات
اهرم 10 تا 125 برابری را در معاملات نقدی و معاملات مشتقه ارائه میدهد.
بای بیت (ByBit)
پلتفرم صرافی بای بیت که در سال 2018 تأسیس شد، مخصوص معاملات مشتقه است. این پلتفرم برای دسترسی به حداکثر نقدینگی در پلتفرمهای مبادله معاملات اهرمی، مانند معاملات آتی بایننس و بای بیت، ایده آل هستند. علاوه بر این، مبتدیان میتوانند به راحتی با اپلیکیشن موبایل بای بیت و رابط کاربری ساده آن کار کرده و از وجوه بیمه آن برای جبران خسارت در صورت ورشکستگی استفاده کنند. این صرافی در سنگاپور مستقر است و بیش از 2 میلیون کاربر فعال دارد.
امکانات
سریعترین توسعه پلتفرم صرافی ارزهای دیجیتال
پشتیبانی 24 ساعته در 7 روز هفته را در چند زبان به مشتری ارائه میدهد
اجازه اهرم تا 100 برابر را میدهد
تضمین بازگشت کل هزینه زیان مالی در صورت خطای سیستم یا خرابی سرور
با ابزار، مدیریت ریسک را تسهیل میکند
توانایی پردازش 100،000 تراکنش در ثانیه
توقف ضرر و دریافت سفارش سود با یک کلیک
صرافی FTX
اگر میخواهید یک پلتفرم مبادله ارزهای دیجیتال پیشرفته داشته باشید، FTX مقصد نهایی شما است. این پلتفرم خاص که در اواسط سال 2019 شکل گرفت، امکان صندوقهای بیمه و مقدار استثنایی نقدینگی را برای کاربران خود فراهم میکند. ساکنان ایالات متحده باید از FTX.US استفاده کنند، چون FTX برای آنها قابل اجرا نیست. خود را با تمام نرخهای وام بهروز نگه دارید، چون این نرخ اغلب هر ساعت تغییر دارند.
امکانات
طیف گستردهای از توکنهای اهرمی را ارائه میدهد.
میتواند در ابتدا بدون تأیید هویت یا KYC دسترسی داشته باشد.
ظرفیت برداشت را تا 2000 دلار در روز را تسهیل میکند.
رابط کاربری حرفهای که هم در موبایل و هم در دسکتاپ در دسترس است.
تسهیلات معامله مستقیم را در معاملات آتی شاخص فراهم میکند.
برای معاملات ارزهای دیجیتال و آینده در دسترس است.
کلام آخر
با مقاله لوریج چیست همراه بودید. این روش معاملاتی، همانطور که سود شما را چند برابر میکند، میتواند ضرر را هم افزایش دهد. پس باید با مهارت و اطلاعات کامل وارد این نوع از معاملات شد.
در حال حاضر، شما میتوانید ایده کاملی از بهترین پلتفرمهای معاملاتی لوریج در ارز دیجیتال در جهان داشته باشید. با این حال، از آنجایی که این صرافیها با مقدار زیادی سرمایه سروکار دارند، خطر سرقت پول نیز افزایش مییابد. بنابراین، هنگام معامله با هر نوع اهرم یا معاملات روزانه، در این پلتفرم ها محتاط باشید. از سوی دیگر، بزرگترین مزایای استفاده از این پلتفرمها، ارائه ویژگیهای امنیتی استثنایی مانند احراز هویت دوعاملی است.
من مریم هستم و ارشد رشته فناوری اطلاعات. به شبکه و تکنولوژی خیلی علاقه دارم و در این زمینه تحصیل کردم. در بازار بورس فعالیت دارم و مدتی کار تولید محتوا انجام دادم. به همین دلیل تصمیم گرفتم از ترکیب این چند مورد وارد کار کریپتوکارنسی شم. تا اینکه با کیوسک آشنا شدم.
علاوه بر اینکه در آکادمی کیوسک مطلب مینویسم، دبیری بخش مقالات رو هم به عهده دارم.
دیدگاه شما