بازار ایران نیازمند دلال است


پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

بازار ایران نیازمند دلال است

پایگاه خبری پپنا در گفت و گوی تلفنی با یکی از سرشناس ترین دلالان مواد پلیمری ، وضعیت بازار مواد پلاستیک و پلیمر را بررسی کرده است. دلار به سطح ۵۰۰۰ تومان نزدیک می شود و به رغم هشدارهای متعدد دولت سکه و ارز از مسیر افزایشی خارج نمی شود.(شرح مصاحبه در ذیل)

حاج آقا وضعیت بازار مواد پلیمری چگونه است؟

اصلا خرید و فروشی در بازار نیست. خرید و فروش مواد پلیمری خیلی به ندرت انجام می شود. با این وضعیت دلار که امروز به نزدیک ۵۰۰۰ تومان رسیده کسی در بازار بار نمی فروشد.

بازار کسری پولش را بار می فروشد.

هیچ کاری هم از دست کسی برنمی آید. نه تعزیرات با حمله به ما می تواند بازار را آرام کند و نه با بگیر و ببند این گرانی حل می شود.

تعزیرات اگر به پتروشیمی هم حمله کند نتیجه نمی گیرد. خودشان دارند مواد را گران می کنند. این هم خودشان بسته اند. مصوبه شده و باید قیمت ها را به این شکل اعلام کنند. مگر اینکه مصوبه خود را تغییر دهند و فروش مواد را با ارز مبادله ای اعلام کنند.

بازار تا یکشنبه هفته آینده که قطعا قیمت ها گران تر خواهد شد ( قیمت پایه محصولات پتروشیمی ) فروشی نخواهد داشت.

قیمت بازار هم صعودی است.

شما نگاه کنید ۱۰۰ تومان برخی مواد امروز گران شدند. این در برابر نرخ هایی که خود پتروشیمی اعلام می کند چیزی نیست. ما هم از قیمت هایی که پتروشیمی اعلام می کند شوکه می شویم.

پیش بینی شما؟

ما نشانه هایی از روند نزولی قیمت ها در بازار نمی بینیم.

کارخانه دار قطعا توان تولید با این ارقام را ندارد و دستش در افزایش قیمت در فروش باز نیست. در نتیجه هم ما به عنوان مواد فروش و هم کارخانه دار تا پایان سال کار زیادی نخواهیم داشت چون خرید و فروشی در بازار رخ نخواهد داد.

همه ی بخش ها از فولاد و … گران شده اند. مردم هم دو سه ماه دیگر می فهمند چه خبر شده است…

منبع: پپنا

شما در وبسایت رسمی شرکت پلی اتیلن نوین ( صفحه اخبار پلیمری ) هسنید ?

بازار ایران نیازمند دلال است

نبود قانون صحیح مالیاتی در ایران سبب شده که برخی دلالان با فرار از مالیات بازار اقتصاد ایران را در حوزه های مختلف ملتهب کنند و بر موج گرانی ها دامن بزنند، در صورتی که قانون مالیات بر عایدی سرمایه تصویب شود تا حدودی دست این دلالان از بازار قطع خواهد شد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از عصر همدان؛ قانون مالیات با هدف تامین بودجه دولت در خدمات رسانی عمومی به مردم در همه کشورها از جمله ایران برقرار است و با توجه به کاهش درآمدهای نفتی بهترین راه حل برای جایگزینی این درآمدها هم اخذ مالیات از مردم است.

اما این قانون در ایران دارای نواقصی است که نیازمند اصلاح از رده های بالاتر است، و این نواقص سبب شده که برخی از افرادسودجو با تکیه بر اموال مردم هر روز به اموال زیادی دست یابند.

با نگاهی کوتاه به وضعیت بازار اقتصاد ایران متوجه می شویم که سواگران معاف از مالیات باعث التهاب در این بازار شده اند و درصورت تصویب و ایجاد پایه‌های جدیدی همچون مالیات بر عایدی سرمایه و مالیات بر مجموع درآمد دست دلالان از بازار قطع خواهد شد.

این دلالان و سوداگران در بخش های مختلف همچون مسکن، ماشین و میوه و تره بار و… مشکلات فراوانی را ایجاد کرده اند که نیازمند نظارت قوی هستند.

اگر از دلال و سوداگری که چندین خانه خالی دارد مالیات دریافت شود دیگر شاهد قیمت صعودی مسکن نخواهیم بود، این موضوع در خصوص خودرو هم صدق می کند

اگر در سامانه ای میزان خرید و فروش افراد مشخص شود و بر اساس خرید و فروش از آن ها مالیات دریافت شود التهابات در این بخش هم کاهش خواهد یافت.

دیگر موضوعی که دست دلالان بسیار در آن مشهود است و مردم روزانه با آن و علی الخصوص قشر زحمت کش کشاورزان را تحت الشعاع قرار می دهد بحث دلالی میوه و تره بار است که بدون پرداختن کوچکترین مالیات، با خرید از سر مزارع درآمدهای میلیاردی دارند.

متاسفانه عدم نظارت بر دلال ها باعث شده که اینها در خفا به ثروت های میلیاردی دست یابند و همچنین به دلیل نبود سامانه هایی جهت ثبت میزان خرید و فروش آنان آدرس دقیقی هم از آن ها جهت دریافت مالیات وجود ندارد که برای رفع این معضلات نیازمند تبیین یک نظام جدید مالیاتی هستیم.

دیگر موضوعی که باید به آن در خصوص ضعف نظام مالیاتی پرداخت، دریافت کم یا زیاد مالیات از برخی اقشار است.

به عنوان مثال فردی که از یک معدن استخراج می کند و درآمد میلیاردی دارد مالیات چندانی از وی اخذ نمی شود، این موضوع برای پتروشیمی ها و پالایشگاه هایی هم که متعلق به همه مردم است دیده می شود، اما از سویی دیگر شاهد هستیم که یک کارمند با این وضعیت اقتصادی که جز اقشار با دریافت متوسط و یا پایین است باید درصد زیادی از حقوق خود را مالیات دهند.

در خصوص کسبه بازار هم این موضوع مشهود است در این ایام که فروش برخی از آن ها در روز به صفر و یا بسیار پایین رسیده آن ها همچنان باید همانند سابق و حتی بیشتر مالیات پرداخت کنند.

موضوع قابل توجه این است که مسئولین مالیاتی کسب مالیات از اقشار کم درآمد را جز افتخارات خود می دانند اما دلالان را به حال خود رها کرده اند.

همانطور که ذکر شد طرح مالیات بر عایدی سرمایه که شامل املاک، خودرو، بورس و… می شود می تواند تا حدی دست دلالان را قطع کند.

اما متاسفانه این طرح سه سال است که فقط در حرف باقی مانده و اقدام عملی از سوی مسئولین دیده نمی شود. به طوری که سید کامل تقوی نژاد، رئیس وقت سازمان امور مالیاتی در ۱۵ مرداد ماه ۱۳۹۷ با تاکید بر اینکه بنده موافق اخذ مالیات بر عایدی سرمایه هستم، گفت: خوشبختانه ساز و کارهای اخذ چنین مالیاتی فراهم شده و مشکلی در اجرای آن نیست.

این موضوع از سوی دیگر مسئولین دولت تدبیر و امید مطرح شد ولی هیچ کدام به مرحله عمل نرسید.

اخیرا زمزمه هایی از مجلس یازدهم به گوش می رسد که سعی در پیگیری اجرای صحیح این طرح دارند که در صورت اجرا بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.

در این روزها که بازار ارز هر روز دچار نوسانات می شود حل این موضوع بیشتر احساس می شود و مطالبه اصلی مردم است.

اپیدمی دلالی

دلال‌ها همه جا هستند. صنف و گروه هم نمی‌شناسد. در هر صنف و رشته، در هر زمان و مکان مانند شبحی حضور دارند. از پزشک جراحی که بر بالین بیمارش تلفنی در حال معامله ملک و ساختمان است تا دلال دارویی که بر.

دلال‌ها همه جا هستند. صنف و گروه هم نمی‌شناسد. در هر صنف و رشته، در هر زمان و مکان مانند شبحی حضور دارند. از پزشک جراحی که بر بالین بیمارش تلفنی در حال معامله ملک و ساختمان است تا دلال دارویی که بر سر جان بیماران قمار می‌کند. حتی سازمان عریض و طویل رسانه‌ای که به جای کار فرهنگی، با ارز دولتی خوراک دام و طیور وارد می‌کند، همه و همه دلال شده‌اند.

اگر پیشتر دلالی با بنگاه‌های ماشین و معاملات ملکی و در این سال‌های اخیر با نقل و انتقالات فوتبال گره خورده بود، امروزه رد آن را بازار ایران نیازمند دلال است همه جا می‌توان دید. این پدیده دیگر دکتر، مهندس، معلم، بازاری، کارمند و . را نمی‌شناسد و همه در جرگه دلال‌ها وارد شده‌اند. دلالی در جامعه حقیقت تلخی است که عدالت را به مسلخ می‌برد. وقتی سیاست، ورزش، فرهنگ و هنر دارای دلال می‌شوند، آنگاه عمق بازار ایران نیازمند دلال است فاجعه به‌خوبی نمود پیدا می‌کند. فاجعه‌ای که نه تنها سقوط اخلاق را منجر می‌شود، بلکه سقوط اقتصاد را نیز به دنبال دارد و جامعه را از تولید به سمت مصرف‌گرایی بی‌حد و مرز سوق می‌دهد.
دلالان، مصرف کنندگان بی‌تولید و سرمایه‌ای هستند که با ترویج مصرف‌گرایی از تولید زحمتکشان جامعه تغذیه می‌کنند و بر بی‌عدالتی، فقر و تبعیض دامن می‌زنند. امروزه آمار رسمی و اطلاعات دقیقی ازدلالان در جامعه وجود ندارد. با توجه به شیوه و نوع عملکرد و ترفند دلال‌ها و عدم نظارت کافی بر چگونگی فعالیت و کسب درآمد آنها، هیچگاه به درستی مشخص نشده است که چه تعداد دلال و واسطه‌گر در جامعه وجود دارد. اما آمار غیر رسمی و مشاهدات عینی حکایت از آن دارد که عدم امنیت سرمایه در ایران بخش زیادی از جمعیت کشور را به سمت دلالی سوق داده است.
فرهنگ دلالی پدیده‌ای است که بدون ایجاد ارزش افزوده کالایی، قیمت آن را چند برابر می‌کند و بر گرانی و تورم دامن می‌زند. فرهنگی که رشوه می‌دهد و رشوه می‌گیرد. فساد می‌آورد و پرورش می‌دهد. نابرابری و تبعیض ایجاد می‌کند و عدالت را از بین می‌برد. بسیاری از آسیب‌های اجتماعی و اقتصادی برپیکر دلالان رشد کرده‌اند. وجود دلالان است که به قاچاق و وارادت غیرمجاز نقش می‌دهد.
واقعیت این است که دستاورد و پیامد دلالی و واسطه‌گری، چیزی جزء بی‌عدالتی نیست. تا دلال‌ها هستند، بی‌عدالتی، فقر، فساد و ظلم و تبعیض نیز هست. به نظر می‌رسد اکنون با اپیدمی دلالی که در جامعه شکل گرفته است، برای تحقق عدالت اجتماعی و ایجاد جامعه عدالت محور، راهی به‌جز مبارزه قاطع با دلالی و فرهنگ دلالی وجود ندارد.
امروزه دلالی در کشور مصادیق زیادی دارد. به نحوی که هیچ صنف و شغلی از گزند آن در امان نمانده است. یکی از مصادیق دلالی را می‌توان در عرصه کار، صنعت و ادارات مشاهده کرد. اگر چه هرازچند گاهی مسئولان خواهان حذف شرکت‌های واسطه‌گری در نهادها و سازمان‌ها و ادارات دولتی هستند و این موضوع را در قالب بخشنامه و سخنرانی‌ها اعلام می‌کنند. اما در عمل شاهد هستیم بسیاری از دولتی‌ها با استفاده از نفوذ خود، با تاسیس شبه شرکت‌های به ظاهر قانونی به کار دلالی وارد می‌شوند.
در ریشه‌یابی پدیده دلال شدن اغلب ایرانیان، رد پای سیاست دولت‌ها به چشم می‌خورد. بیراه نیست اگر دوره ریاست جمهوری احمدی‌نژاد را دوره رونق دلالی در کشور بدانیم. رونقی که هنوز از تب و تاب نیفتاده است و هر روز پررنگ‌تر از دیروز جلوه می‌کند. سیاست‌ دولت‌ با روی کار آمدن احمدی‌نژاد و خصوصا در دوران دولت دومش به گونه‌ای بوده است که هر روز بیشتر از دیروز شاهد سقوط ارزش پول ملی کشور بوده‌ایم و همان شیوه به گونه‌ای در پوست و گوشت بدنه نظام اداری کشور رسوخ کرده است که دولت روحانی هم گرفتار همان قشر دلال‌ها شده است. نمونه بارز آن را می‌توان در ورود خودروهای میلیاردی و ورود انواع و اقسام کالاهای غیرضروری از مبادی گمرکی کشور در هفته‌های اخیر دید. درآمد هنگفت و کاذب دلال‌ها، عاملی تاثیرگذار بر اجتماع و یکی از عوامل جذب کننده اقشار بازار ایران نیازمند دلال است مختلف جامعه به فرهنگ دلالی است. جامعه‌شناسان بر این باورند که دلالی تا چند سال پیش با بار منفی همراه بود، اما امروزه قبح خود را در جامعه از دست داده و کم‌کم به نوعی ارزش تبدیل شده است، به طوری که اغلب افرادی که به سمت و سوی دلالی پیش می‌روند در پاسخ به هر سوال و اعتراضی، با مقایسه عملکرد خود با عملکرد دلال‌ها درآمد، تحصیلات و زندگی دلالان و زمین‌خواران را نشان می‌دهند و مثال می‌زنند. بنابراین شیوه زندگی و کسب درآمد دلال‌ها باعث ایجاد الگوی نادرست برای اقشار مختلف جامعه شده است. الگویی که به ناهنجاری‌های اجتماعی دامن می‌زند.یک جامعه‌شناس با بیان اینکه دلالی در ایران ریشه تاریخی دارد، ایران را کشور دلال‌ها نامید. «امان‌الله قرایی مقدم» در خصوص رونق گرفتن دلالی در ایران به همدلی گفت:«دلالی در نظام اجتماعی سابقه دیرینه دارد، اما در چند سال اخیر این موضوع تشدید شده است به نحوی که بیراه نیست اگر بخش زیادی از جامعه فارغ از سطح تحصیلات و جایگاه اجتماعی آنان، را دلال بنامیم. در صورتی که روح دلالی روح سرگردانی است، یک روز در بازار مسکن خود را نشان می‌دهد روزی دیگر در صنعت.
قرایی مقدم با بیان اینکه دلالی در کشوری رخ می‌دهد که صنایع رشد نکرده و اقتصاد شکوفایی ندارد، افزود: در جامعه‌ای که اقتصاد دلالی است عده‌ای که رانت و وابستگی به مراکز قدرت دارند بدون زحمت یک شبه راه صد ساله را طی می‌کنند و به ثروت‌های هنگفت دست می‌یابند. دسترسی به این ثروت‌های یک‌شبه و باد آورده نه تنها فرهنگ دلالی را گسترش می‌دهد، بلکه باعث جابه‌جایی طبقات اجتماعی می‌شود و شکاف طبقاتی ایجاد می‌کند.
وی افزود: زمانی که دلالی به‌عنوان یک فرهنگ در جامعه پذیرفته شود جامعه زمان اجتماعی را از دست می‌دهد و زمان اجتماعی بی‌اهمیت می‌شود. در این جامعه کار و تولید مهم نیست و مردم به سمت کارهایی می‌روند که با زحمت اندکی درآمد هنگفتی را ایجاد کند. در این جامعه زمانی که یک پزشک با کار و زحمت کم به جای 50 هزار تومان پول ویزیت به 100 میلیون تومان پول از راه دلالی دسترسی پیدا کند، بدون شک دلالی برایش مطلوب خواهد شد.
قرایی‌مقدم گسترش فرهنگ کار و تولید را راه‌حل مبارزه با پدیده دلالی می‌داند و افزود: از دیدگاه جامعه‌شناسانی مانند مارکس، نئومارکس‌ها و به‌طور کلی آن دسته از جامعه‌شناسانی که مانند مارکس تنها اقتصاد را مورد بررسی قرار نمی‌دهند و درتحولات جامعه مولفه‌های ذهنی را هم در جامعه‌شناسی ملاک تحلیل‌های خود قرار می‌دهند، اقتصاد مهم ‌ترین عامل در هرجامعه است، اقتصاد بیمار کشور را بیمار می‌کند. اکنون اقتصاد دلالی، که در جامعه اپیدمی شده کشور را مریض کرده است. باید اقتصاد از سمت مصرفی و دلالی به سمت تولید سوق داده شود. دست دولت در اقتصاد کوتاه شود و مساله خصوصی‌سازی گسترش پیدا کند. در صورتی که بر اساس اصل ۴۴ قانون اساسی، نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بر پایه سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی با برنامه‌ریزی منظم و صحیح استوار است. اما برخلاف دو بخش دیگر بخش خصوصی در ایران هنوز به جایگاه واقعی خود دست پیدا نکرده است و این موضوع آسیب‌های اقتصادی را که منشاء آسیب‌های اجتماعی است رقم زده است.
قرایی مقدم با بیان اینکه دلالی اعتماد اجتماعی را از بین می‌برد، گفت:یکی از راه‌هایی که می‌توان اعتماد اجتماعی را به بازار ایران نیازمند دلال است جامعه برگرداند این است که با مصادیق فساد که دلالی یکی از آنان است بدون ملاحظه برخورد شود. دولت نه تنها باید با دلال‌ها مبارزه کند بلکه خود نیز در دام دلالی و واسطه‌گری نیفتد. دراین صورت است که اعتماد اجتماعی باز ساخته می‌شود، ضمن اینکه ساختن اعتماد در جامعه به این سادگی نیست و سال‌های زیادی طول می‌کشد که اعتماد به جامعه بازگردد. اعتماد به سادگی به دست نمی‌آید. اعتماد عنصر پیشرفت است، سال‌ها در رابطه با به وجود آمدن اعتماد اجتماعی کشورهایی مثل ژاپن تلاش کرده‌اند. اعتماد مهم‌ترین عنصر سرمایه اجتماعی پیوند دهنده است.

مصاحبه با یک دلال اعضای بدن انسان که ماهی 200 میلیون تومان درآمد دارد

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه نیوز، روزنامه شرق در گزارشی نوشته است: کامبیز، 39ساله و دیپلمه علوم‌انسانی است؛ با ظاهری آرام و تیپی اسپرت. در حال حاضر برای خیل بیمارانی که نیاز به اهدای عضو دارند و تاب منتظرماندن در فهرست بلندبالای نهادهای اهدای عضو را ندارند، عضو بدن مورد نیازشان را به سرعت پیدا می‌کند. درواقع، او یک دلال فروش اعضای بدن است. کامبیز، قبلا تولید‌کننده چرم بوده اما سال86 ورشکست شده و کارش تا جایی پیش رفته که مجبور شده یکی از کلیه‌هایش را بفروشد تا زندان نیفتد. با اندوهی که در چهره‌اش موج می‌زند، از آن روزهای تلخ می‌گوید، به فاصله چنددقیقه، حالتش عادی می‌شود و ادامه می‌دهد: «وقتی برای فروش کلیه دنبال مشتری بودم، ایده این کار به ذهنم رسید. چون گروه خونی من خاص بود مشتری‌های زیادی به من زنگ زدند و هرکدام قیمت بیشتری را می‌دادند. این موضوع، وسوسه‌ام کرد تا یک کار سازمان‌یافته برای پیداکردن عضو برای افراد نیازمند پیوند اعضا، راه بیندازم» او بلافاصله پرس‌وجو و سپس اقداماتش را برای راه‌اندازی شغلی که به تعبیر خودش، «بازاریابی اعضای بدن انسان» است، آغاز می‌کند: «اول از خریدوفروش کلیه شروع کردم. نزدیک یکی از بیمارستان‌های اطراف «ونک» پر است از آگهی‌های فروش کلیه. یک‌روز کامل برای پیداکردن افراد و صحبت‌کردن با آنها گذاشتم و اطلاعات اولیه را پیدا کردم. مشکل اصلی پیداکردن مشتری بود که اکثر این افراد از شناسایی آنان، عاجز بودند ولی من در بازار، بزرگ شده بودم و راه و چاه کاسبی را بلد بودم. ابتدا سعی کردم به فهرست افراد منتظر اهدای کلیه دسترسی پیدا کنم و بعد از یک‌ماه این فهرست در اختیارم بود.» او تمایلی ندارد به نحوه پیداکردن این اسامی که به صورت معمول باید محرمانه باشد، اشاره‌ای کند، اما اگر این قاعده کلی را بپذیریم که ظاهرا در کشور ما دستیابی به محرمانه‌ها زیاد هم محال نیست، می‌توان تصور کرد برای تهیه این فهرست، وقت و انرژی زیادی مصرف نکرده است. 2میلیون؛ سود اولین دلالی کلیه سرانجام، پس از دوماه، اولین معامله خود را انجام می‌دهد در مورد این معامله که حرف می‌زند، برق احساس غرور را می‌توان در چشمانش مشاهده کرد: «یک نفر بود که مدت‌ها دنبال کلیه سالم گشته بود. معمولا اکثر افرادی که آگهی فروش اعضای بدن می‌دهند، معتاد هستند یا مشکلات دیگری دارند. بنابراین، اعتمادی به آگهی‌ها نداشت. از طریقی به او وصل شدم. شانسی، شماره جوانی را داشتم که به خاطر تامین هزینه جراحی مادرش نیاز به پول داشت و حاضر بود سال 87 کلیه‌اش را شش میلیون تومان بفروشد. به خریدار که خیلی هم عجله داشت، قیمت را هشت‌میلیون اعلام کردم و نهایتا معامله سر گرفت و دومیلیون شیرین، رفت جیبم.» دومیلیون‌تومان در آن سال رقم کمی نبود. پس او بیشتر وسوسه می‌شود و فعالیتش را گسترش می‌دهد، هرچند با مشکلاتی هم مواجه می‌شود: «اوایل خیلی سرم کلاه می‌رفت؛ مثلا مدت‌ها جهت پیداکردن خریدار برای یک کلیه سالم وقت می‌گذاشتم ولی وقتی می‌خواستم برای عمل آماده شود، فروشنده کلیه را فروخته بود یا چون برای انجام آزمایش خریدار و فروشنده باهم داخل آزمایشگاه می‌رفتند، دورم می‌زدند و چیزی دستم رو نمی‌گرفت. بعد از مدتی برای این مشکل، راه‌حلی یافتم. مقداری از مبلغ معامله را به‌عنوان پیش‌پرداخت به فروشنده می‌دادم و با او قرارداد می‌بستم که اگر کلیه را بفروشد باید دوبرابر پیش پرداخت را به من بدهد. از آن‌طرف از خریدار هم مبلغی به‌عنوان پیش‌خرید می‌گرفتم.» با ابتکارهایی که به خرج می‌دهد، به‌سرعت کارش رونق می‌گیرد و از سال90 وارد خریدوفروش بقیه اعضای پیوندی هم می‌شود: «بعد از دوسال چند نفر را استخدام کردم تا دم در بیمارستان‌ها پرسه بزنند و برایم مشتری پیدا کنند. یک روز یکی از آنها زنگ زد و گفت آقا کامبیز یک نفر قلب می‌خواد حاضره 50میلیون هم بده. اولش گفتم کسی قلب نمی‌فروشه که احمق! ولی بعدش یاد بیماران مرگ مغزی افتادم. یک‌بار، به جای فهرستی که از اسامی افراد منتظر دریافت کلیه خواسته بودم، فهرست بیماران منتظر پیوند کبد به دستم رسیده بود و وقتی از کسی که این فهرست رو برام آورده بود پرسیدم، گفته بود این اعضا رو معمولا بیمارستان‌ها و بیماران از فوتی‌های مرگ‌مغزی تهیه می‌کنند. به همین خاطر بعد از اون چند نفر رو استخدام کردم تا راپورت بیماران مرگ‌مغزی رو از بیمارستان‌ها بهم برسونن و بعد از اون، وارد کار فروش بقیه اعضا هم شدم.» در حال حاضر، او معامله تمام اعضای پیوندی را انجام می‌دهد. کافی است شما به عضوی نیاز داشته باشید، به «آقا کامبیز» خبر دهید و سر قیمت با او به توافق برسید، مبلغ فاکتور را بپردازید تا مشکل‌تان در اسرع بازار ایران نیازمند دلال است وقت، حل شود. او در مورد مشکلات کارش می‌گوید: «معمولا چون حراست بیمارستان به واسطه‌های من که اطراف بیمارستان‌ها پرسه می‌زنند، مشکوک می‌شوند مجبورم هر ماه یا جاهاشون رو عوض کنم یا افراد جدید استخدام کنم. حتی یک‌بار هم خودم رو گرفتن و فعلا به قید وثیقه آزاد هستم. الان بیشتر ترجیح می‌دهم از روش‌های کم ریسکی مثل یارگیری از داخل کادر بعضی بیمارستان‌ها استفاده کنم.» چه مبلغی نصیب واسطه‌های کامبیز می‌شود؟ «اوایل پورسانتی حقوق می‌دادم ولی اکثرشون وقتی کاررو بلد می‌شدند بازم منو دور می‌زدند ولی الان ماهی دومیلیون‌تومان حقوق ثابت می‌دم. یک روانشناس هم استخدام کردم ماهی سه میلیون میدم تا با خانواده‌های مرگ مغزی‌ها صحبت کنه.» سود 200میلیونی در یک‌ماه از او در مورد درآمد خودش می‌پرسم، با اکراه می‌گوید: «بستگی داره! گاهی ماهی صدمیلیون، گاهی 200میلیون، بستگی داره! ولی الان خیلی‌ها منو می‌شناسن حتی بعضی از دکترها مریض‌هاشون رو به من معرفی می‌کنند به همین خاطر هر روز فهرست فروشنده و خریدارهام زیاد میشن.» ظاهرا رکود اقتصادی سال‌های اخیر برای کامبیز خوش‌بیاری داشته و عده زیادی از مردم برای فروش اعضای بدن به نزد او می‌آیند. حالا وارد بحث اصلی گزارش می‌شود: «اعضای بدن قیمت نداره و معمولا من بر اساس مشتری قیمت تعیین می‌کنم ضمنا بعضی از گروه‌های خونی مثلB+ گرون‌تر هستند.» او پس از آن قیمت‌ها را اعلام می‌کند که ارقام تا چند دقیقه دور سرم می‌چرخند، دلال محترم این‌گونه قیمت می‌دهد «کلیه بین 25میلیون تا 70میلیون‌تومان، قلب 70تا 200میلیون‌تومان، ریه 12 تا 50میلیون‌تومان، کبد 30میلیون‌تومان، و لوزالمعده یا همان پانکراس 45میلیون‌تومان.» اگر سرانگشتی حساب کنیم حداقل یک بدن سالم 500میلیونی می‌ارزد ولی جالب‌تر این است که یک دلال قیمت آن را تعیین می‌کند. او در این زمینه می‌گوید: «بعد چهارسال کار کردن الان دیگه مثل دکتر تمام اجزای بدن رو می‌شناسم و اگر یک فرد را ببینم راحت می‌فهمم بدنش سالمه یا نه. از خریدار هم به خرج خودم یک چکاب کامل می‌گیرم تا مطمئن شم بدنش سالم است. البته من تو قرارداد می‌نویسم که اگر مشکلی پیش بیاد من پول رو پس نمیدم ولی بازم حوصله دردسر ندارم، برای همین سعی می‌کنم معمولا با دوتا دکتر متخصص درباره بیمار خریدار و همین‌طور فروشنده مشورت می‌کنم» قرارداد برای من جالب است، اصلا این کار قانونی است که قراردادش هم قانونی باشد؟ از او در مورد سود خالصی که پیشتر به آن اشاره کرده بود می‌پرسم و می‌گوید: «در حال حاضر 20نفر بازاریاب دارم. بچه‌های شرکت هم شش‌نفر هستند، حق مشاوره دکتر متخصص هم هست که ماهی حداقل 50میلیون‌تومان هزینه‌های پرداختی به افراد می‌شود و البته روانشناس و وکیل هم که هرازگاهی مجبور می‌شم عوضشون کنم و برای اینکه قفل دهنشون بسته بمونه مجبورم چند ده میلیونی بهشون بدم و بعدش هم هزینه‌های جاری که کلا نزدیک 70میلیون‌تومان این دفتر ماهانه خرج داره.» با این ارقام حداقل صدمیلیون‌تومان سود خالص ماهانه به جیب کامبیز می‌رود: «قبلا با هر خریداری کار می‌کردم ولی الان دنبال افراد پولدار هستم. به‌عنوان مثال چند وقت پیش یک پیرمرد پولدار قلبش با باتری کار می‌کرد و دنبال یک قلب سالم بود. یک مرگ مغزی از اصفهان براش پیدا کردم خودم رفتم اونجا قلب فوت‌شده را 70میلیون خریدم و 150میلیون به پیرمرد فروختم. ولی معمولا روی هر عضو تا 10میلیون سود می‌کشم.» سرطان ریه و بازار گرم دلالان از او درباره پرطرفدارترین عضوی که در فهرست فروش دارد می‌پرسم و می‌گوید: «تو چند سال اخیر سرطان ریه زیاد شده و تازگی‌ها تقاضا برای این عضو خیلی بالا رفته به همین دلیل تازگی‌ها حتی تا 60میلیون هم خریدار داشتیم.» از حرف‌هایش معلوم است که در استان‌های دیگر هم کسانی هستند که با او بازار ایران نیازمند دلال است کار می‌کنند. او اشاره می‌کند: «ورود به بیمارستان‌های تهران خیلی سخت شده و در ضمن به‌دلیل تبلیغات تلویزیون و رسانه‌ها اکثر خانواده‌هایی که فرد مرگ مغزی دارند به رایگان اعضای بدنشان را به افراد نیازمند می‌بخشند و به همین دلیل با بعضی از افراد در بیمارستان‌های استان‌های محروم ارتباط برقرار کردم چون آنها راحت‌تر و ارزان‌تر حاضر به فروش اعضای بدن فرد فوتی می‌شوند. همین امروز یک قلب از ایلام خریدم 30میلیون‌و50میلیون فروختم.» او از زیرشاخه‌ای از شغلش که یک‌سال است وارد آن شده می‌گوید: «رحم اجاره‌ای هم این سال‌ها خیلی طرفدار داره ما خانم (حامل رحم) را پیدا می‌کنیم و از کلینیک‌های ناباروری مشتری پیدا می‌کنیم از 25میلیون تا 40میلیون هم قیمت داره که معمولا حداقل 20میلیون به خانم (حامل رحم) می‌دهیم» 9ماه حمل بچه توسط یک نیازمند پول و 20میلیون سود خالص بازار ایران نیازمند دلال است برای دلال این معامله. او می‌خواهد شغل خود را موجه نشان دهد بنابراین می‌گوید: «بالاخره جون خیلی از افراد را نجات دادم پس این پول حقمه. خیلی‌ها هم با فروش اعضا به نون و نوایی رسیدند. خود من اگر کلیه‌ام را نمی‌فروختم الان معلوم نبود تو کدوم تخت اوین خوابیده بودم.» از او در مورد تخفیف می‌پرسم. با حالت طلبکارانه‌ای جواب می‌دهد: «من فقط با آدم‌های پولدار کار می‌کنم حوصله شنیدن آه و ناله هم ندارم ولی شده که به بعضی از افراد تا پنج‌میلیون‌تومان تخفیف دادم ولی کلا بازار ایران نیازمند دلال است چون دکترهایی که با من کار می‌کنند قیمت را می‌دانند اگر قیمت را بشکنم همه‌جا پر میشه و شاید گرون‌تر پول بگیرم ولی تخفیف نمیدم.» برای من سخت است باور کنم که دکتری که متخصص است و خود میلیون‌هاتومان ماهانه درآمد دارد با دلال کار کند. او در این مورد می‌گوید: «دکترهایی که خریدار معرفی می‌کنند از من پول نمی‌گیرند وقتی بیمارشان خودش می‌گوید حاضر است برای اینکه در فهرست انتظار نماند پول بدهد آنها او را به من معرفی می‌کنند.» از او درباره افرادی که به مرگ طبیعی فوت می‌شوند می‌پرسم. ظاهرا درآمدزا هستند. کامبیز می‌گوید: «تا 48ساعت پس از فوت بعضی از اعضای جسد قابل پیوند است ولی مهم‌ترین عضوی که به درد ما می‌خورد و طرفدار دارد پوست این افراد است!» ظاهرا پیوند پوست هم برای افرادی که به هر دلیل دچار آتش‌سوزی شده‌اند یا خانم‌هایی که احساس افتادگی و چین و چروک می‌کنند جذاب است. او در مورد قیمت این اهدا می‌گوید: «بستگی داره ولی کف قیمت 20میلیونه ولی تا صدمیلیون هم برای پیوند پوست گرفتم.» از دفترش خارج می‌شوم. او نجات‌دهنده جان انسان‌هاست یا دلالی که فقط به فکر پول است. به‌هرحال شغلش نشان می‌دهد اگر پول باشد نه‌فقط می‌توان بعضی آدم‌ها را خرید بلکه می‌توان بخشی از اعضای پیکر زنده یا مرده‌شان را هم خرید.

بازار ایران نیازمند دلال است

رونق دلال بازی با کد ملی در بازار خودرو

عصر خودرو- یک نماینده مجلس شورای اسلامی با تاکید بر حذف قرعه کشی خودرو گفت: برخی افراد سودجو با سوء استفاده از کدملی افراد به دلال بازی در بازار خودرو مشغولند.

رونق دلال بازی با کد ملی در بازار خودرو

به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو» به نقل از تسنیم، خلیل بهروزی فر نماینده شفت و فومن در مجلس شورای اسلامی با اشاره به افزایش قیمت خودرو در بازار از سوی دلالان گفت: با شیوه عرضه خودرو بصورت قرعه کشی مخالف هستم و معتقدم باید نیاز سنجی شود تا چه کسانی مصرف کننده اصلی هستند بازار ایران نیازمند دلال است بازار ایران نیازمند دلال است و خودرو به آنها داده شود.

وی افزود: امروزه خودرو بعنوان یک کالا در دست افرادی قرار گرفته که با این شیوه قرعه کشی به دلال بازی مشغولند.

دبیر اول کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: در بازار خودرو نیازها مطرح نیست بلکه عده ای افراد سودجود با سوء استفاده از کد ملی افراد، خودرو را از کارخانه می گیرند و در بازار می فروشند. با این شیوه یک فرد چندین خودرو تحویل می گیرد و می فروشد اما برخی حتی یک خودرو نمی توانند بگیرند.

وی با اشاره به قیمت دستوری خودرو با بیان اینکه مشکل ما از خودرو سازان نیست بلکه مشکل از نحوه توزیع مواد اولیه ای است که در ساخت خودرو نقش دارند، گفت: مسئولین فولاد را در بورس گذاشتند. بخشی عمده ای از مواد اولیه صنعت خودرو از فولاد تهیه می شود. با این روشی که مواد اولیه توزیع می شود، این مواد در بازار آزاد با نرخ بالا پیدا می شود.

دبیر اول کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه یکی از اعتراضات خودرو سازان همین موضوع است، افزود: خودروسازان در کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی حضور پیدا کردند و تاکید داشتند که دولت اگر کمکی به خودروسازان نمی کند، این رفتار را با ما نداشته باشند.

برای آگاهی از تازه های جهان خودرو، جدیدترین قیمت ها و بازار خودرو ایران اینستاگرام خودرو امروز را دنبال کنید



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.