بررسی ارتباط هموارسازی سود با قیمت بازار سهام و نسبتهای مالی
در این پژوهش، ابتدا به اندازهگیری میزان هموارسازی سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شد و برای این کار از همبستگی منفی بین تغییرات در اقلام تعهدی اختیاری و تغییرات در سودهای از پیش تعیین شده استفاده شد. انگیزه اصلی این پژوهش، دریافت این مطلب است که آیا شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به علت اعمال نظر بر قیمت بازار سهام، اقدام به هموارسازی سود میکنند یا خیر. بدین ترتیب، در فرضیه اصلی این پژوهش، به بررسی و شناسایی اثر هموار سازی سود بر قیمت بازار سهام شرکتها پرداخته شد. در افزایش قیمتها در بازارهای سهگانه ادامه، عوامل مؤثر بر رفتار هموارسازی سود شرکتها بررسی شد. بدین ترتیب، در فرضیه ها ی فرعی، نسبت نقدینگی (نسبت جاری)، نسبت بدهی (پوشش بهره) و نرخ سودآوری (بازده حقوق صاحبان سهام) به عنوان متغیرهای مستقل و هموارسازی سود به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد. در این پژوهش، تعداد جامعه آماری برای یک دوره زمانی 12 ساله (1376-1387)، نهایتاً به 163 شرکت رسید. نتایج پژوهش بیانگر این بود که هموارسازی سود باعث افزایش در قیمت بازار سهام شرکتها میشود و نسبتهای جاری، پوشش بهره و بازده حقوق صاحبان سهام با هموارسازی سود همبستگی منفی دارند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Survey of Relationship between Income Smoothing and Stock Price and Financial Ratios
نویسندگان [English]
- A Ansari 1
- H Khajavi 2
1 Assistant professor of Accounting, University of Valiasr, Rafsanjan
2 Department of Accounting, Tehran university of Applied Science and Technology
چکیده [English]
 This research, initially is measures the income smoothing of the companies listed in Tehran stock exchange via the negative correlation between the changes in discretionary-accruals and pre-discretionary income. The aim is to investigate whether the listed companies in Tehran stock exchange, with regard to their responsibility over stock market price, performed income smoothing or not. Therefore, the effect of income smoothing on companies stock market price is analyzed. Then, is the effective factors on companies' income smoothing behavior is also studied. Therefore, liquidity ratio (current ratio), debt ratio (interest افزایش قیمتها در بازارهای سهگانه coverage ratio), and profitability ratio ) return on equity) are considered as independent variables and income smoothing as a dependent variable. The number of the sample companies for a 12-year period (1376-1387), eventually reached 163 companies. The findings indicate that income smoothing causes an increase in companiesâ stock market price, and current ratio, interest coverage ratio, return on equity, are in negative correlation with income smoothing.
کلیدواژهها [English]
- Income smoothing
- Stock market price
- Current ratio
- Interest coverage ratio
- Return on Equity
اصل مقاله
سرمایهگذاران برای تصمیمات سرمایهگذاری خود بر اطلاعات مالی مندرج در صورتهای مالی واحدهای اقتصادی خصوصاً سود گزارش شده آنها اتکا میکنند]16[. اصولاً سرمایهگذاران معتقدند که سود ثابت در مقایسه با سود دارای نوسان، پرداخت سود تقسیمی بالاتری را تضمین می کند. همچنین نوسانهای سود به عنوان معیار مهم ریسک کلی شرکت قلمداد میشود و شرکتهای دارای سود هموارتر دارای ریسک کمتری هستند. بنابراین، شرکتهایی که دارای سود هموارتری هستند، بیشتر مورد علاقه سرمایهگذاران بوده، از نظر آنها محل مناسبتری برای سرمایه گذاری محسوب می شوند. این موضوع باعث میشود برخی مدیران با روشهای مختلفی مثل کنترل فعالیتهای تجاری، تسریع و تاخیر در ارسال کالا و صدور صورتحساب، افزایش و کاهش موجودی در پایان دوره، تغییر روش محاسبه استهلاک و به طور کلی، تغییر در روشهای گزینشی حسابداری، اقدام به هموار کردن سود نمایند]15[.
در صورت انجام هموارسازی توسط شرکتها، دو دیدگاه مطرح میشود: یک دیدگاه بیان میکند که اقدام به هموارسازی سود توسط شرکتها، میتواند چه تاثیری بر شرکت داشته باشد که در این پژوهش تاثیر هموارسازی سود بر قیمت بازار سهام آن شرکتها بررسی گردید. دیدگاه دیگر این موضوع را بررسی میکند که چه عواملی میتوانند بر هموارسازی سود شرکتها مؤثر باشند که در این پژوهش تاثیر هموارسازی سود بر نسبت جاری، نسبت پوشش بهره افزایش قیمتها در بازارهای سهگانه و بازده حقوق صاحبان سهام بررسی شد.
اگرچه عوامل بالقوه متعددی میتواند در ارتباط با هموارسازی سود پژوهش شوند، از متغیرهایی استفاده شد که از یک سو، از پشتوانه نظری و تجربی کافی برخودار بودهاند و از سوی دیگر، به این موضوع توجه شده است که ارتباط این متغیرها با هموارسازی سود قبلاً در محیط شرکتهای بورسی ایران بررسی و آزمون نشده باشند.
2. بیان مسأله
هموارسازی سود اقدامی آگاهانه و عامدانه برای کاهش تغییرات نوسانهای سود گزارش شده یا سود مورد پیش بینی، با استفاده از تکنیکهای حسابداری، در چارچوب اصول پذیرفته شده عمومی حسابداری است]17[. تئوری عدم ثبات رویه، بیان میکند که نوسان زیاد سود شرکتها، ریسک سرمایهگذاری در این شرکتها را افزایش میدهد که این موضوع، عاملی مؤثر بر قیمت بازار سهام این شرکتهاست. در واقع " هموارسازی سود[1] " در شرکتهای بورسی، به علت ثبات سود دریافتی توسط سهامداران، سبب افزایش رضایت سهامداران میگردد. این موضوع سبب کاهش ریسک سرمایه گذاری در این شرکتها شده، ممکن است بر " قیمت سهام[2] " شرکتها تاثیر گذار باشد. از سوی دیگر، شرکتهایی که سودشان را هموارتر نشان میدهند، مجبور میشوند در هر دوره از روشهای گزینشی مختلف حسابداری استفاده کنند و در نتیجه ملزم میشوند که این موضوع را افشا نمایند. این موضوع بیانگر عدم ثبات رویه در طول دورههای مالی مختلف است و اطمینان سهامداران را نسبت به صورتهای مالی کاهش میدهد و میتواند به کاهش سود در دورههای آتی منجر شده، بر قیمت سهام شرکتها تاثیرگذار باشد. از سوی دیگر، عوامل مختلفی بر هموارسازی سود شرکتها مؤثر است. یکی از این عوامل قدرت نقدینگی شرکتهاست. در واقع، شرکتهایی که " نسبت جاری[3] " آنها بالاست، ریسک نقدینگی در آنها کاهش مییابد. ریسک نقدینگی که مرتبط با معاملات در بازار سهام است، در صورت کاهش یافتن باعث میشود خرید و فروش سهام در بازارهای ثانویه به سادگی صورت گیرد. این موضوع بر انگیزه مدیران برای هموارسازی سود شرکتها تاثیرگذار است. یکی دیگر از عوامل مؤثر بر هموارسازی سود " نسبت پوشش بهره [4] " است. در واقع این نسبت، توانایی شرکتها در بازپرداخت بهره بدهیهایی را که از محل سود تامین میشوند، نشان میدهد. مفهوم این نسبت این است که واحد تجاری به چه نسبت از محل سودی که کسب میکند، هزینه بهره وامها را پرداخت مینماید. پس تغییرات نامطلوبی را که در نسبت بین این دو قلم به وجود میآید، میتوان حاکی از مشکلات ناشی از ناتوانی واحد تجاری در بازپرداخت بهره وامها دانست. از این رو، مدیران برای جبران این ضعف باید به اعتباردهندگان افزایش قیمتها در بازارهای سهگانه نشان دهند که توانایی بازپرداخت اصل و بهره اعتبارات دریافتی را دارند که این موضوع میتواند بر انگیزه مدیران برای هموارسازی سود شرکتها مؤثر باشد. " بازده حقوق صاحبان سهام[5] " از دیگر عوامل مؤثر بر هموارسازی سود است و به عنوان یکی از معیارهای عملکرد شرکتهاست. بازده حقوق صاحبان سهام برابر نرخ بازدهی است که سهامداران به نسبت سهمشان از کل سرمایه تحصیل میکنند و جزء حیاتی در تعیین رشد سود و سود تقسیمی است. از این رو، پایین بودن این نرخ در شرکتها سبب کاهش عایدی هر سهم شده، میتواند بر انگیزة مدیران برای هموارسازی سود مؤثر باشد.
مدل اصلی این پژوهش نیز مدل اصلاح یافته جونز- توسط کتاری لیون و واسلی(۲۰۰۵)- است که بر حسب همبستگی منفی بین اقلام تعهدی اختیاری[6] (ΔDAP) و تغییر در سود از پیش تعیین شده اختیاری[7] (ΔPDI) به دست میآید. این مدل در بخش روشهای شناختی آماری و مدل پژوهش، به تفصیل بیان میشود.
3. مروری بر ادبیات و پیشینه پژوهش
هپ ورث(1953) اولین کسی بود که پیشنهاد هموارسازی سود را به عنوان یک موضوع حسابداری مطرح نمود. وی تاکید میکرد که در اصول پذیرفته شده حسابداری، آزادی بسیاری در تعبیر و تفسیر روشهای تعیین سود دوره ای وجود دارد. این آزادی اجازه میدهد تا مدیریت نسبت به هموار سازی سود اقدام نماید. تکنیکهای حسابداری مطرح شده توسط هپ ورث برای هموار سازی عبارت است از دستکاری در درآمد، به منظور انتقال درآمد به سالهای آتی با روش قیمت گذاری موجودیها، روش محاسبه استهلاک و داراییهای نا مشهود. پژوهش و مطالعه هپ ورث در زمینه هموارسازی سود به عنوان اولین دیدگاه حایز اهمیت است و در اکثر مطالعات مورد توجه قرار گرفته است]17[. استولووی و دیگران(2000) ارتباط بین هموارسازی سود را با " قیمت سهام " بررسی کردند. این محققان بیان میکنند که استفاده از روشهای مجاز برای هموارسازی سود با توجه به اصل ثبات رویه، ممکن است شرکت را ملزم به گزارش دهی موارد خاص در آینده نماید. در واقع، شرکتهایی که سودشان را هموار میکنند، چون در هر دوره مجبور میشوند از روشهای گزینشی مختلف حسابداری استفاده کنند، ملزم میشوند که این موضوع را افشا نمایند. این افشائیات نشان دهنده عدم ثبات رویه شده، به کاهش سود در آینده منجر میشود و قیمت سهام را کاهش میدهد]20[.
فورستنبرگ(2006) ارتباط بین هموارسازی سود حسابداری و ثروت سهامداران و " نقدینگی (نسبت جاری) " را بررسی کردند. نتایج پژوهش آنها نشان میدهد که بازار اوراق بهادار به نحو مطلوبتری نسبت به اقلام سود هموار شده مینگرد. به همین جهت، پاسخ بازار نسبت به شرکتهای هموارسازتر بهتر است. علاوه بر آن، شرکتهایی با سود هموار در بازار اوراق بهادار به عنوان شرکتهایی با ریسک نقدینگی و نسبت جاری کمتر شناخته میشوند. از آن جایی که پاسخ بهینه بازار و کاهش ریسک نقدینگی به نحو مطلوبی روی ثروت سهامداران تاثیر میگذارد، لذا نتیجه گیری شده است که سهامداران منطقی باید مدیران شرکتها به هموارسازی سود را تشویق نمایند]16[.تی سنگ و لیا (2007) ارتباط بین تفاوت در " تامین مالی " و " عملکرد شرکت (بازده حقوق صاحبان سهام) " را با میزان هموارسازی سود در شرکتهایی که نوسانهای زیادی در جریان کل سودشان وجود دارد، مورد آزمون قرار دادند. آنها در این مطالعه، تمرکز خود را بر روی هموارسازی سود مرتبط با تغییرات سرمایه و بدهی و ساختارهایی که روی این ارتباط تاثیر گذار است، معطوف کردند. این ساختارها عبارتند از: نسبت پوشش بهره و بازده حقوق صاحبان سهام. ای جانگ تی سنگ ابتدا برای اندازه گیری میزان هموارسازی سود از مدل اصلاح یافته جونز- توسط کتاری لیون و واسلی(۲۰۰۵)- استفاده کرد و سپس بر حسب همبستگی منفی بین اقلام تعهدی اختیاری (ΔDAP) و تغییر در سود از پیش تعیین شده اختیاری (ΔPDI)، شرکتها را بر اساس هموارسازی سود بین 0 و 1 مرتب کرد. نتایج پژوهش وی نشان داد که شرکتهای با سود هموارتر، نسبت پوشش بهره پایین تر و بازده حقوق صاحبان سهام پایین تر دارند.]18[. اسومن اتیک(2009) در مقاله خود با نام تحلیل هموارسازی سود بر مبنای بازار، مشارکت بین هموارسازی سود را با " نسبت پوشش بهره " ، نسبت بدهی و " عملکرد(بازده حقوق صاحبان سهام) " آزمون کرد. آنها ابتدا برای اندازه گیری شرکتهای هموارساز از مدل جونز استفاده نمودند. نتیجه حاصله آنها بدین ترتیب است که شرکتهایی که هموارسازی سود را انجام میدهند، یتای پایین تر و ارزش ویژه بیشتری دارند. آنها نرخ بازگشت پایین تر، ریسک کمتر و نسبت پوشش بهره و بازده حقوق صاحبان سهام کمتر را از ویژگیهای شرکتهای هموارساز اظهار نمودند. این موضوع نمایانگر این مطلب است که هموارسازی سود، ریسک پیش بینی و واقعی را کاهش میدهد که به طور معکوس سبب برگشتهای کمتر برای سرمایه گذاریهایی خواهد بود که ریسک کمتری دارند. به علاوه، شرکتهای با ثبات تر یا با ریسک کمتر کلاً به عنوان شرکتهایی شناسایی گردیدند که سود با ثبات تری دارند. آنها در نهایت یافتههای خود را بدین شکل تحلیل میکنند که شرکتهای با سود ویژه پایدارتر، ریسک کل کمتر و نرخ بازگشت پایین تری دارند]12[.
پینگ سن و دیگران(2009) ارتباط هموارسازی سود را با " بازده سرمایه " و دارایی و " قیمت سهام " بررسی کردند. آنها 500 شرکت را به عنوان نمونه مطالعاتی خود انتخاب کردند و اطلاعاتی مانند سود ویژه، حقوق صاحبان سهام، داراییها و قیمت سهام را به عنوان اطلاعات اصلی لازم در طی سالهای 2000 تا 2008 گرد آوری نمودند . این محققان در نهایت به ارتباط معنی دار منفی بین بازده سرمایه و دارایی با هموارسازی سود دست یافتند. شایان ذکر است که آنها برای اندازه گیری ارتباط هموارسازی سود با قیمت سهام، باید قیمت سهام را همگن میکردند. چون قیمت سهام یک داده خام است و مستقیماً قابل استفاده نیست، از افزایش قیمتها در بازارهای سهگانه این رو، قیمت سهام را با " داراییهای ابتدای دوره " همگن کردند. این محققان در ادامه دریافتند که داشتن سود با ثبات و هموارتر با در نظر گرفتن نرخ رشد سود شرکت، سبب افزایش رضایت سهامداران میگردد. این موضوع سبب کاهش ریسک سرمایه گذاری در شرکت و باعث افزیش قیمت سهام میشود]19[.
اهم پژوهشهایی که تا به حال در مورد هموارسازی سود در ایران انجام شده، در جدول زیر خلاصه شده است:
جدول1 خلاصهای از پژوهشهای اصلی انجام شده در زمینه هموارسازی سود در ایران
آشنایی با انواع تحلیل در بازار فارکس | ۳ تحلیل مهم در فارکس
بسیاری از افرادی که سابقه فعالیت در بازار را فارکس دارند، معامله در این بازار را شبیه قمار میدانند و موفقیت در آن را به شانس نسبت میدهند. اگر از این افراد در مورد دانش مالیشان سؤال کنید، به موضوعات پیش پا افتادهای اشاره میکنند که هیچ نقشی در پیشبینی صحیح بازار ارز ندارد. در واقع، اگر خود شما نیز بدون دانش روز و بدون آگاهی از تحلیل در بازار فارکس وارد آن شوید، ممکن است محیط معاملهگری آن را شبیه کازینوها ببینید. اما زمانی که با آگاهی و دانش وارد این بازار شوید، میبینید که موفقیت و سود بردن از آن، صرفاً به تحلیلهای صحیح شما از بازار بستگی دارد و هر چقدر دانش مالی خود را ارتقا دهید، نتیجه بهتری از معامله در این بازار خواهید گرفت. در ادامه میخواهیم انواع تحلیل در بازار فارکس را مورد بررسی قرار دهیم تا مسیر پیوستن به بزرگترین بازار مالی جهان برای شما شفاف و روشن شود. پس اگر نسبت به شیوه صحیح معامله در فارکس کنجکاو هستید، با ما همراه باشید.
مقدمهای بر ماهیت بازار فارکس و اهمیت معامله در آن
فارکس «Forex» را میتوان بزرگترین بازار مالی جهان در نظر گرفت که حجم معاملات روزانه آن به بالای چند تریلیون دلار هم میرسد. در این بازار، تمام ارزهای رایج جهان مانند دلار، یورو، ین، پوند، فرانک، روپیه، ریال، درهم و … مورد معامله قرار میگیرد. افراد از سراسر جهان میتوانند با افتتاح حساب کاربری در یکی از کارگزاریهای فارکس که تحت عنوان بروکر «Broker» شناخته میشوند، وارد بازار فارکس شوند و در آن معامله کنند. فارکس هیچ مکان فیزیکی ندارد و افراد صرفاً بهصورت آنلاین میتوانند در آن به ترید بپردازند. فارکس یک بازار ۲۴ ساعته است که در ۵ روز کاری (دوشنبه تا جمعه) میتوان در آن به تحلیل و معامله مشغول شد. ایرانیان بسیاری با تکیه بر دانش تحلیل توانستهاند نتایج خوبی از فعالیت در فارکس بگیرند.
اما آمارها نشان میدهد که حداکثر فعالان فارکس جزء بازندههای این بازار هستند؛ چراکه از روی احساسات هیجانی به باز کردن پوزیشنهای معاملات میپردازند و از دانش مالی کافی برخوردار نیستند. شما میتوانید با فراگیری این دانش، با آغاز اولین معاملات خود در فارکس، سودهای خوبی را نصیب خود کنید. هیچ تریدر موفق نمیتواند منکر اهمیت بالای دانش مالی در موفقیت فارکس شود. پس با پی بردن به انواع تحلیل در بازار فارکس، آموزش مالی خود را آغاز کنید.
انواع شیوههای تحلیلی در بازار فارکس کدامند؟
تحلیل در بازار فارکس به دو شیوه کلی انجام میشود. البته این دو شیوهی کلی در دیگر بازارهای مالی مانند بورس، کریپتو و …. نیز وجود دارد و افراد میتوانند برحسب موقعیت معاملاتی خود از این دو شیوه بهره بگیرند که تعریف و ویژگیهای آنها به قرار زیر است:
برای تحلیل بازار به شیوهی تکنیکال، باید نمودارهای قیمت ارز را مورد بررسی قرار دهید. سابقه قیمتها، روند حرکت آنها، نقاط مقاومت و حمایت از جمله اطلاعاتی هستند که میتوانند با حاصل شدن از نمودارها، به ما کمک کنند تا قیمتهای آتی ارزها را حدس بزنیم. البته در تحلیل تکنیکال از استراتژیهای تحلیلی دیگری نیز کمک میگیرند. همچنین اندیکاتورها، اسیلاتورها و دیگر ابزارهای تحلیلی نیز در انجام تحلیل تکنیکال و پیشبینی قیمت جفت ارزهای فارکس نقش بسزایی دارند. لازم به ذکر است که تحلیل تکنیکال علاوهبر بازار فارکس، در تمام بازارهای مالی دیگر نیز کاربرد دارد. در واقع، اگر یک تریدر یاد بگیرد از روی نمودارهای قیمت به پیشبینی بازار بپردازد، این کار را میتواند در دیگر محیطهای مالی غیر فارکس هم انجام دهد و به نتیجهی مطلوب برسد. از جمله نکات و ویژگیهای تحلیل تکنیکال در فارکس میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- به تریدرهایی که تحلیل تکنیکال را به عنوان شیوه تحلیل در بازار فارکس انتخاب کردهاند، معاملهگران تکنیکال میگویند و کار آنها رصد کردن نمودارهای مختلف بازار است.
- تحلیل تکنیکال برپایهی این اصل استوار است که: «تاریخ در بازار تکرار میشود!». بنابراین تحلیلگران تکنیکال معتقدند که نمودارهای قیمت میتواند حتی اطلاعات بنیادی ارزها در فارکس را نیز در بر بگیرد و این تحلیلگران صرفاً به بررسی نمودارها و الگوهای قیمت اکتفا میکنند.
- به کمک تحلیل حرکات قیمت (پرایس اکشن) در تحلیل تکنیکال میتوان حرکات قیمتی بالقوه و همچنین شرایط فعلی قیمتها را حدس زد.
- تحلیل تکنیکال بیشتر به احتمالات وابسته است و کمتر به پیشبینی میپردازد. چراکه هر تریدر ممکن است تحلیل متفاوتی از نمودارهای یکسان ارز در فارکس داشته باشد!
- از جمله استراتژیهای معاملاتی رایج در تحلیل تکنیکال میتوان به استرتژی فشردگی باند بولینگر، استراتژی RSI، استراتژی اسکالپ و …. اشاره کرد.
برای فراگیری شیوهی محبوب و رایج تحلیل تکنیکال میتوانید روی دورههای آموزش تحلیل تکنیکال دلفین وست حساب کنید که جزو بهترین و بهروزترین دورههای آموزش فارکس به زبان فارسی هستند.
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال یکی دیگر از شیوههای تحلیل در بازار فارکس است که برعکس تحلیل تکنیکال، ربط چندانی به نمودارها و اندیکاتورها ندارد. تحلیل بنیادی یا فاندامنتال بیشتر براساس گزارشها و دادههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی صورت میگیرد. با توجه به اینکه هرگونه اتفاق یا خبر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی میتواند بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم بر روی نوسان قیمت ارزها تأثیر داشته باشد، پس به کمک تحلیل فاندامنتال میتوان، تأثیر این نوسانات بر بازار ارز را بررسی کرد. علاوهبر بررسی عوامل دخیل در نوسانات، تحلیل بنیادی میتواند در تعیین ارزش ذاتی ارزها نیز به تحلیلگران کمک کند. تحلیل بنیادی، همانطور که از نام آن هم پیداست، به بررسی تمام عوامل ریشهای و بنیادی داراییهای موجود در هر بازار میپردازد. از جمله نکات و ویژگیهای مربوط به تحلیل فاندامنتال میتوان موارد زیر را نام برد:
- افراد و تریدرهایی که برای تحلیل در بازار فارکس، شیوهی تحلیل فاندامنتال را انتخاب میکنند، به عنوان تریدرها یا معاملهگران بنیادی یا فاندامنتال شناخته میشوند که کار آنها بررسی تمامی موارد بنیادی و ریشهای تأثیرگذار بر قیمت ارزها در فارکس است.
- برای استفاده از تحلیل بنیادی باید درک صحیحی از چگونگی تأثیر اخبار اقتصادی، سیاسی و … روی قیمت ارزها داشته باشید که این درک با مطالعهی اقتصاد کلان ممکن میشود.
- اولین اصلی که در تحلیل بنیادی مورد توجه قرار میگیرد، بررسی وضعیت اقتصادی کشورهای افزایش قیمتها در بازارهای سهگانه مختلف است تا قیمت ارز آنها در فارکس کشف شود. اقتصاد بد یک کشور به معنی ارزش کمتر ارز آن کشور و اقتصاد قوی یا رو به رشد یک کشور نیز به معنای افزایش نرخ ارز آن در بازارهای جهانی چون فارکس خواهد بود.
- تحلیل تکنیکال به مراتب پیچیدهتر و زمانبرتر از تحلیل تکنیکال است و بررسی آن به انرژی بیشتری نیاز دارد. این در حالی است که نتایج حاصل از این تحلیل نیز به مراتب صحیحتر و ریشهایتر از نتایج تحلیل تکنیکال هستند.
بهصورت کلی میتوان تحلیل بنیادی را برای چشماندازهای بلندمدت بازار و تحلیل تکنیکال را برای چشماندازهای کوتاهمدت بازار فارکس بهکار گرفت. البته در ادامه خواهیم گرفت که کدام شیوه تحلیلی برای شما مناسبتر است.
تحلیل احساسات معاملهگران در فارکس چیست؟
اگرچه بیشتر افراد تصور میکنند که تحلیل در بازار فارکس، فقط محدود به دو تحلیل کلی تکنیکال و فاندامنتال است، اما در حقیقت یک نوع دیگر از تحلیل نیز وجود دارد که ترجیح دادیم به خاطر ماهیت متفاوتی که دارد، آن را بهصورت جداگانه مورد بررسی قرار دهیم. تحلیل احساسات معاملهگران یا «Sentiment Analysis» شیوهای دیگر برای تحلیل در بازار فارکس است که برای تبدیل شدن به یک تریدر حرفهای باید از آن نیز آگاهی داشته باشید. تحلیل احساسات معاملهگران، همانطور که از نام آن هم پیداست به بررسی رفتار معاملهگران فارکس میپردازد. اگرچه در تحلیلهای تکنیکال و بنیادی میتوان تا حد زیادی به بررسی قیمتها و پیشبینی آنها پرداخت، اما گاهی نمودارها و وضعیت اقتصادی نمیتوانند اطلاعات چندان دقیقی را در اختیار ما قرار دهند. به همین خاطر باید منبع دیگری را نیز برای بررسی در نظر بگیریم که در شرایط خاص از بازار عقب نمانیم!
معمولاً از روی رفتار کلی معاملهگران برای خرید یا فروش کلی یک جفتارز خاص در فارکس میتوان در مورد آیندهی قیمت آن جفتارز نتیجهگیری کرد. البته نتیجهگیری مثبت یا منفی در مورد رفتار کلی معاملهگران برای استقبال از خرید یا فروش یک جفتارز، به کمک دادههای تکنیکال و فاندامنتال، دقیقتر مسیر میشود. بنابراین باید این نوع از تحلیل را نیز به عنوان یک شیوهی دیگر تحلیل در بازار فارکس در نظر گرفت و به فراگیری آن پرداخت.
کدام شیوه تحلیل در بازار فارکس برای ما مناسبتر است؟
برای پاسخ به این سؤال که « کدام شیوه تحلیل در بازار فارکس برای ما مناسبتر است؟» باید ببینیم که نظرات تحلیلگران تکنیکال و بنیادی در مورد شیوههای تحلیلشان چگونه است. قطعاً اگر شما از یک معاملهگر تکنیکال بپرسید که کدام شیوه تحلیل در بازار فارکس بهتر است، او به شما خواهد گفت که: «هر تحلیل دیگر بهجز تحلیل تکنیکال در فارکس علافی محض است. در واقع، وقتی شما تنها با بررسی نمودارها میتوانید بفهمید که اوضاع از چه قرار است، چرا باید بروید و کلیه گزارشات و دادههای مربوط به بخش اقتصاد و سیاست ملتها را بررسی کنید؟!!» آنگاه ممکن است قانع شوید که تحلیل تکنیکال به عنوان بهترین شیوه تحلیل در بازار فارکس، انتخاب بی چونوچرای شما برای فعالیت در این بازار است. اما عجله نکنید، قبل از انتخاب، نظر یک معاملهگر بنیادی را هم جویا شوید.
حالا اگر شما سؤال قبلی خود را از یک تریدر بنیادی بپرسید، به احتمال زیاد به شما خواهد گفت که: «نمودارها خطوط به دردنخوری هستند که هیچ اطلاعاتی را بدست نمیدهند. تحلیلگران تکنیکال هم افراد خیالپردازی هستند که از روی این خطوط بهدردنخور به معامله میپردازند!» آنگاه حتماً سردرگم میشوید و با خود فکر میکنید که کاش نظر کسی را جویا شوم که احساسات معاملهگران را بررسی میکند. اگر از چنین شخصی هم سؤال خود را تکرار کنید، قطعاً به شما پیشنهاد میدهد که بنشینید و رفتار معاملهگران تکنیکال و بنیادی را بررسی کنید و از روی رفتار آنها به صعودی یا نزولی بودن بازار پی ببرید!!
ستونهای تحلیلی سهگانه فارکس
در قسمت قبل بالاخره متوجه نشدیم که کدام تحلیل فارکس برای ما مناسبتر است، چراکه هیچکدام از تحلیلهای نامبرده بهتر از دیگری نیستند. اگرچه بیشتر تحلیلگران تکنیکال و بنیادی در برابر هم جبهه میگیرند، اما در حقیقت هرکدام از آنها نیز برای این که از نتیجهی تحلیل خود مطمئنتر شوند، به دادههای تکنیکال یا بنیادی همدیگر سرک میکشند. اما شما این اشتباه را تکرار نکنید و به یک تحلیلگر تکنیکال یا فاندامنتال محض تبدیل نشوید که نسبت به استفاده از یک شیوهی تحلیل خاص افراط میکند. بهجای آن، به یک تحلیلگر انعطاف پذیر تبدیل شوید که در موقعیتهای لازم از دادههای تکنیکال، فاندامنتال و همچنین احساسات اکثریت معاملهگران برای معاملات خود بهره میگیرد. برای درک بهتر هریک از شیوهها تحلیلی نامبرده میتوان کاربرد آنها را بهصورت زیر بیان کرد:
- تحلیل تکنیکال به ما کمک میکند تا با بررسی نمودارها و سابقه قیمت جفتارزها در بازار بتوانیم دیدگاه کلی نسبت به روند بازار بدست بیاوریم که این دیدگاه کلی سبب میشود تا یک چشمانداز از حرکات بالقوه و آینده بازار برای ما شکل بگیرد.
- تحلیل بنیادی به ما این امکان را میدهد تا گوشه چشمی هم به اوضاع اقتصادی و سیاسی کشورها داشته باشیم، تا اگر یکدفعهای اتفاق سیاسی، اقتصادی یا حتی اجتماعی خاصی مانند جدا شدن انگلستان از اتحادیه اروپا، وقوع انقلاب در یک کشور یا جنگ لفظی بین دو کشور خاص روی داد و این اتفاقات بر قیمتها تأثیر گذاشت، از بازار عقب نمانیم.
- تحلیل احساسات معاملهگران نیز به ارزیابی نتایج حاصل از تحلیل تکنیکال و بنیادی میانجامد تا بتوانیم اشکالات بررسیهای خود را پیدا کرده یا از انجام آنها مطمئن باشیم!
سخن نهایی
با توجه به مطالب عنوان شده، ممکن است فراگیری هرسه شیوهی تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و تحلیل احساسات بازار برای شما دشوار باشد. به همین خاطر ما به شما توصیه میکنیم تا ابتدا آموزش معامله در فارکس خود را با تحلیل تکنیکال که شیوهای ساده، قابل فهم و لذتبخش است شروع کنید. سپس با باز کردن اولین پوزیشنهای معاملاتی خود در فارکس و کسب سود از آنها، حالا به آموزشهای تحلیل بنیادی و رصد کردن احساسات معاملهگران بپردازید تا بتوانید هر بار عملکرد بهتری در فارکس داشته باشید. بهطوری که با یادگیری هر استراتژی تازه بتوانید مقدار زیانهای خود را کاهش داده و سود بیشتری دریافت نمایید. باید این نکته را در نظر داشته باشید که یک تریدر حرفهای باید یک شاگرد مادامالعمر باقی بماند و همیشه در حال یادگیری شیوههای تازه باشد!!
آموزش بازار فارکس در ایران
مجموعه دلفین وست یکی از بزرگترین مرجعهای آموزش سرمایه گذاری است که تحت قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت مینماید. مطلب فوق صرفاً به منظور آشنایی بیشتر مخاطبان با این بازار مالی است و مسئولیت استفاده از محتویات این مقاله، کاملاً بر عهده خود خوانندگان است.
برای یادگیری “آموزش سرمایه گذاری در فارکس” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
صعود بازار رمزارز بیتکوین را به 23هزار دلار میرساند؟
همانطور که در گزارشهای قبلی درباره احتمال صعود بیتکوین صحبت شد، این رمزارز با بیش از ۴ درصد افزایش به ۲۰۲۶۰ دلار رسیده است. در مقابل، اتریوم نیز در ۲۴ ساعت گذشته بیش از ۱۰ درصد افزایش یافته و در سطح ۱۴۸۵ دلار معامله میشود.
به گزارش تجارتنیوز، در حال حاضر بازار رمزارز در اوایل ۲۶ اکتبر در شرایط سبز قرار دارد، زیرا ارزش بازار جهانی کریپتو در روز گذشته نزدیک به ۵ درصد افزایش یافت و به ۹۷۶ میلیارد دلار رسید. از سوی دیگر، حجم کلی بازار کریپتو با بیش از ۶۹ درصد افزایش در ۲۴ ساعت گذشته به ۸۹٫۲۴ میلیارد دلار رسیده است.
حجم کل DeFi در حال حاضر ۳٫۶۶ میلیارد دلار است که ۴ درصد از کل حجم ۲۴ ساعته بازار رمزارز را تشکیل میدهد. همچنین حجم کلی تمام استیبل کوینها اکنون ۸۰٫۸۵ میلیارد دلار است که ۹۰ درصد از کل حجم ۲۴ ساعته بازار ارزهای دیجیتال را تشکیل میدهد.
برترین برندگان و بازندگان آلتکوین – منبع: Coin360
برترین برندگان و بازندگان آلتکوین
بهترین عملکردها مربوطه به Toncoin (TON)، Lido DAO (DAO) و Ethereum Classic (ETC) بودند. قیمت Toncoin بیش از ۲۱ درصد افزایش یافته و به سطح ۱٫۸۰ دلار رسیده است، در حالی که DAO تقریباً ۱۰ درصد افزایش یافته و به ۱٫۶۷ دلار رسیده است. در همان زمان، ETC بیش از ۱۰ درصد افزایش یافته و در ۲۴ ساعت گذشته در سطح ۲۵ دلار معامله میشود.
در ۲۴ ساعت گذشته، قیمت Aptos (APT) بیش از ۴ درصد کاهش یافته و به ۸٫۸ دلار رسیده است. همچنین قیمت Klaytn (KLAY) بیش از ۴ درصد کاهش داشته و به حدود ۰٫۱۹ دلار رسیده است.
رأی بریتانیا به تنظیم رمزارزها
از روز سهشنبه، مجلس بریتانیا، به لایحه خدمات مالی و بازارها، که شامل مقرراتی برای تنظیم داراییهای رمزنگاری به عنوان ابزارهای مالی است، رأی مثبت داده بود.
اتاق پارلمان، مجلس، برای قرائت لایحه پیشنهادی خدمات مالی و بازار، که به طور کلی طرح اقتصادی بریتانیا پس از برگزیت(Brexit) را خط به خط ترسیم میکند، تشکیل جلسه داد.
اندرو گریفیث، نماینده پارلمان، اصلاح این اقدام را توصیه کرد، تا ارزهای دیجیتال و توکنها تحت صلاحیت تنظیمکنندههای مالی کشور قرار گیرند.
استیبلکوینها نوعی رمزارز هستند که به ارزش دارایی دیگری مانند دلار آمریکا یا طلا متصل میشوند و پیشنویس لایحه قبلاً مقرراتی را برای گسترش محدودیتهای موجود به استیبل کوینهای متمرکز بر پرداخت شامل میشود.
این امر پس از آن صورت میگیرد که ریشی سوناک روز دوشنبه به عنوان نخست وزیر این کشور روی کار آمد. سوناک در سمت قبلی خود به عنوان وزیر دارایی از ارزهای دیجیتال حمایت کرد.
نمودار قیمت بیتکوین – منبع: Tradingview
روند کنونی بیتکوین
قیمت فعلی بیتکوین ۲۰۲۴۵ دلار و حجم معاملات ۲۴ ساعته ۱۵۱ میلیارد دلار است. بیتکوین در ۲۴ ساعت گذشته بیش از ۴ درصد افزایش یافته است. این رمزارز در CoinMarketCap در حال حاضر با ارزش بازار زنده ۳۸۸ میلیارد دلار در رتبه اول قرار دارد.
روز چهارشنبه، بیتکوین پس از خارج شدن از الگوی مثلث متقارن در سطح ۱۹۲۵۰ با سرعت شدیدی، صعود پیدا کرد. همانطور که در گزارشهای قبلی درباره احتمال صعود بیتکوین صحبت شد، بیتکوین از سطوح مقاومت فوری در ۱۹۶۰۰ و ۱۹۹۰۰ دلار عبور کرد.
در حال حاضر، این رمزارز با مقاومت فوری در سطح ۲۰,۴۳۰ دلار مواجه است. RSI و MACD در یک منطقه خرید باقی ماندهاند و از احتمال یک روند صعودی حمایت میکنند. به طور مشابه، میانگین متحرک ۵۰ روزه از خرید بالاتر از سطح ۱۹۳۰۰ دلار پشتیبانی میکند. در نتیجه، شکست الگوی سه گانه میتواند روند خرید را به ۲۱۰۰۰ دلار یا ۲۱۹۰۰ دلار افزایش دهد. با این حال، اگر روند صعودی ادامه یابد، بیتکوین میتواند به سطح ۲۳۰۰۰ دلار برسد.
از جنبه نزولی، حمایت فوری بیتکوین نزدیک به ۲۰۰۰۰ دلار (سطح روانی) و ۱۹۶۰۰ دلار باقی میماند.
نمودار قیمت اتریوم – منبع: Tradingview
روند اتریوم به دنبال بیتکوین
قیمت فعلی اتریوم ۱۴۸۵ دلار است و حجم معاملات ۲۴ ساعته آن در سطح ۳۱ میلیارد دلار قرار دارد. در ۲۴ ساعت گذشته، اتریوم بیش از ۱۰ درصد افزایش یافته است. این رمزارز در CoinMarketCap در حال حاضر با ارزش بازار زنده ۱۸۱ میلیارد دلار در رتبه دوم قرار دارد.
از نظر تکنیکال، اتریوم در حال افزایش است و قبلاً یک اصلاح فیبوناچی ۳۸٫۲ درصد را تکمیل کرده است و اکنون به سطح مقاومت بعدی ۱۵۵۰ دلار نزدیک میشود. در بازه زمانی روزانه، این رمزارز یک کندل صعودی را بست، که نشان دهنده ادامه روند صعودی است و احتمالاً باعث خرید بیشتر در اتریوم میشود.
شاخصهای پیشرو مانند RSI و MACD به سمت بالا میروند. در نتیجه، شانس ادامه روند صعودی بالای سطح ۱۴۰۴ دلار همچنان بالاست. شکست افزایش قیمتها در بازارهای سهگانه قیمت بالای ۱۵۵۰ دلار ممکن است قیمت ارتریوم را در سطح ۱۶۵۰ یا ۱۷۸۵ دلار قرار دهد.
افزایش قیمتها در بازارهای سهگانه
پیشبینی معاون وزیر صنعت درباره قیمت خودرو
عصر خودرو- معاون وزیر صمت با تاکید بر اینکه اگر خودروهای وارداتی در بازار عرضه میشد قیمت سرسام آور افزایش نمی یافت، گفت: باید خودروها در بورس عرضه شوند تا قیمتها افزایش پیدا نکند؛ عرضه در بورس کنترل قیمت را بهتر میکند.
به گزارش پایگاه خبری «عصرخودرو» به نقل از خبرآنلاین، منوچهر منطقی در مورد تأثیر تحریمها بر واردات خودرو، گفت: برخورد با تحریم برعهده واردکننده است و قطعاً راهی برای دور زدن آن پیدا خواهد کرد.
منطقی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر تغییرات قیمت خودرو هم گفت: قیمت خودرو از مهر ماه سال گذشته که مورد تصویب سران قوا قرار گرفت تغییری نکرده است و همه انتظار افزایش قیمت را داشتند منتهی با ارتقای تولید، کمتر کردن تنوع تولید و کاهش هزینههای تولید سعی شده کار را با همین قیمتهای فعلی جلو ببریم و ضرر خودروسازان افزایش قیمتها در بازارهای سهگانه روند کاهشی داشته باشد.
وی خاطرنشان کرد: طبق دستور سران قوا هر سه ماه باید گزارشی از قیمت هم ارائه شود که با آغاز واردات و ایجاد فضاهای مثبت، شاید بتوان در مورد قیمت خودرو تصمیم گیری کرد.
برای آگاهی از تازه های جهان خودرو، جدیدترین قیمت ها و بازار خودرو ایران اینستاگرام خودرو امروز را دنبال کنید
با سهگانه ناممکن در بازار ارز روبهرو هستیم/ احمدینژاد با افزایش نرخ ارز بدهیهای خود را صاف میکرد/ الزام صادرکنندگان اصلی به فروش ارز به بانک مرکزی
سلطانی اظهار داشت: وقتی از ۴۰ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی تنها ۱۰ میلیارد دلار به سامانه نیما تزریق میشود نرخ ارز افزایش مییابد و اگر دخالت حاکمیتی نبود قطعا نرخ تا افزایش قیمتها در بازارهای سهگانه سی هزار تومان نیز افزایش مییافت.
احسان سلطانی در گفتوگو با ایلنا سیاستگذارهای ارزی را ناموفق دانست و گفت: این قاعدهگذاریها در جهت اصلاح سیستم ارزی کشور نبوده بلکه در راستای منافع گروههای خاص است. اگر ما توجه داشته باشیم در سال ۱۳۱۰ نیز کشور ما دچار این مشکل شده بود، همچنین پس از ملی شدن صنعت نفت و تحریم فروش نفت توسط انگلستان تقریبا بین چهل تا پنجاه درصد ارزش پول ملی کشور کاهش یافت که پس از مدتی دوباره ارزش خود را بازیافت.
وی ادامه داد: اما در حال حاضر شرایط بگونهای دیگر شده است، وقتی نرخ ارز بالا میرود دیگر پایین نمیآید. باید توجه داشت که ما سهگانه ناممکن در بازار ارز داریم؛ (۱) تنگنای عرضه؛ دولت به عنوان تامین کننده اصلی ارز در بازار دخالت نکند و صادرکنندگان ارز را احتکار کرده و عرضه نکنند؛ (۲) فشار و تحریک تقاضا: واردات همه کالاها آزاد باشد و هیچگونه محدودیتی بر تقاضا اعمال نگردد. سوداگران و سفته بازان و لشکری از عوامل و ذینفعان در جهت تحریک تقاضای ارز به شدت فعال باشند؛ (۳) ثبات قیمت ارز و توقف رشد مستمر آن، با در نظر گرفتن شرایط بدیهی است نرخ ارز افزایش مییابد.
وی خاطرنشان ساخت: معلوم است وقتی از ۴۰ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی تنها ۱۰ میلیارد دلار به سامانه نیما تزریق میشود نرخ ارز افزایش مییابد و اگر دخالت حاکمیتی نبود قطعا نرخ تا سی هزار تومان نیز افزایش مییافت.
سلطانی تصریح کرد: ما در زنجیره معدنی و صنایع معدنی تقریبا ۱۰ میلیارد دلار صادرات و تقریبا ۲۰ میلیارد دلار فروش داخلی داریم، آیا در مقابل حق مالکانه را افزایش دادند؟ دستمزد کارگران را بالا بردند؟ قیمت گاز و برق گران شد؟ چرا متناسب با افزایش نرخ ارز قیمت آب، برق و گاز مصرفی افزایش نمییابد؟
این کارشناس اقتصادی متذکر شد: با توجه به اینکه تورم تجمعی امسال و سال آینده ۱۰۰ درصد است، در صورت داشتن حسن نیت باید حقوق کارمندان و کارگران را نیز ۱۰۰ درصد بالا ببرند، متاسفانه رانتخوران و ذینفعان بایستی سود بیشتر کسب کنند و مردم فلاکت آن را تحمل کنند. در هیچ کجای دنیا دیگر با کاهش ارزش پول ملی خود را متنفع نمیکنند و این روشها کارکرد خود را از دست داده است اما در کشور ما هنوز عدهای به دنبال اجرای آن هستند. آقای احمدینژاد با افزایش نرخ ارز تمام بدهیهای خود را صاف کرد و آقای روحانی نیز همین سیاست را در پیش گرفته است.
وی با انتقاد از کسانی که از افزایش نرخ ارز حمایت میکردند، گفت: چرا کسانی که با رها شدن فنر، افزایش نرخ ارز را توجیه میکردند الان ساکت هستند، عدهای نیز به طرفداری از نظام بازار آن را توجیه میکردند در حالیکه در نظام بازار باید ارزش پول حفظ شود تا مردم علاقمند به سرمایهگذاری باشند و همچنین حقوق مالکیت مردم باید محترم شمرده شود نه اینکه ارزش داراییهایشان نصف شود.
سلطانی در مورد بازگشت ارز حاصل از صادرات به کشور گفت: در این مورد قاعدهگذاری ساده است، دولت همه بنگاههایی که مواد اولیه و خام صادر و از آب و برق رایگان بهره میبرند را ملزم به فروش ارز خود به بانک مرکزی کند. همچنین صادرکنندگان محصولات مانند پسته، زعفران، فرش،.. بسته به اینکه تا چه اندازه از منابع ملی استفاده میکنند ارز خود را به بانک مرکزی بفروشند و نسبت به بقیه آن اختیار کامل داشته باشند. دولت به راحتی و با قطع انرژی رایگان مصرفی میتواند آنها را وادار به تمکین کند اما به نظر میرسد دولت علاقهای به چنین کاری ندارد.
دیدگاه شما